دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
ستایشی هوشمندانه از آهنگسازی نامتعارف و تأثیرگذار

اریک ساتی، با ظاهر ساده و شخصیت غریبش، یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال ناشناخته‌ترین چهره‌های موسیقی مدرن بود. کتاب ایان پنمن با عنوان «Three Piece Suite»، با نگاهی دقیق و همدلانه، ژرفای پنهان و میراث ماندگار این آهنگساز نامتعارف را می‌کاود.

سرویس بین‌الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «اریک ساتی: سوئیت سه قطعه‌ای» (Erik Satie Three Piece Suite) نوشته ایان پنمن که ۲۰ می ۲۰۲۵ از سوی انتشارات سمیوتکست منتشر شده است تلاشی برای ورود به دنیای یکی از مبهم‌ترین و در عین حال تأثیرگذارترین چهره‌های موسیقی اوایل قرن بیستم است. این اثر که به عنوان یک زندگی‌نامه معرفی می‌شود، فراتر از شرح وقایع صرف رفته و می‌کوشد تا لایه‌های پنهان در پسِ موسیقی به ظاهر ساده و شخصیت نامتعارف اریک ساتی را بکاود. نوشتن درباره موسیقی، به خودی خود چالشی بنیادین است؛ فقدان پیرنگ، شخصیت و تصویر به معنای رایج، و جایگاه منحصر به فرد آن به عنوان هنری که به قول والتر پیتر، دیگر هنرها سودای رسیدن به آن را دارند، هرگونه تحلیل کلامی را دشوار می‌سازد. ایان پنمن با وقوف به این دشواری، و با اشاره به ناکارآمدی زبان موروثی ما برای بیان احساسات واقعی ناشی از موسیقی (قیاس آن با زبان مربوط به سکس)، پا به این عرصه می‌گذارد تا پرتره‌ای از آهنگساز فرانسوی ارائه دهد که هم عمق نهفته در آثار به ظاهر سرخوش او را بنمایاند و هم تأثیرگذاری‌اش بر سایر فرم‌های هنری را برجسته سازد.

محتوای «Three Piece Suite»: بازخوانی زندگی و هنر ساتی

کتاب پنمن صرفاً به تحلیل موسیقی ساتی محدود نمی‌شود، بلکه روایتی از زندگی پرفراز و نشیب او را نیز در بر می‌گیرد. این بخش‌ها بر اساس اطلاعات ارائه شده در متن اصلی، شامل جزئیاتی از تولد ساتی در ۱۸۶۶ از پدری فرانسوی و مادری بریتانیایی، دوران تحصیل ناموفق در کنسرواتوار پاریس و سپس دوره موفق‌تر در «اسکولا کانْتوروم»، دوره نوازندگی پیانو در کاباره‌ای در مون‌مارتر، رابطه کوتاه اما قابل توجهش با هنرمند و نقاش، سوزان والادون، و سال‌های پایانی عمرش در انزوای آپارتمانی کوچک و به‌شدت به‌هم‌ریخته در حومه آرکوی است. پنمن تصویری از ساتی به عنوان یک «نامتعارف واقعی» (true eccentric) ترسیم می‌کند؛ چهره‌ای شناخته‌شده در محافل فرهنگی پاریس که با کت‌وشلوارهای خاکستری مرتب، کلاه لبه‌گرد و چتر همیشگی‌اش فوراً قابل تشخیص بود و حتی لقبی چون «ازوتِریک ساتی» را یدک می‌کشید. اشاره به مصرف بالای الکل و مرگ او بر اثر سیروز کبدی در ۵۹ سالگی، به همراه نقل آخرین کلماتش («آه! گاوها…»)، به تکمیل این پرتره انسانی کمک می‌کند.

در کنار زندگی، هسته اصلی کتاب به موسیقی ساتی و تفسیر پنمن از آن اختصاص دارد. پنمن بر قطعات کوتاه ساتی، به‌ویژه آثار پیانویی او مانند «ژیمنوپدی‌ها» و «گنوسین‌ها» تمرکز می‌کند و با عبارتی شاعرانه حس آن‌ها را توصیف می‌کند: «به قدمت شن، اما به طرز غریبی معاصر». او همچنین به آثار متفاوت‌تری چون درام سمفونیک «سقراط» و دو باله متأخر ساتی اشاره می‌کند. نکته کلیدی در تحلیل پنمن، ستایش او از «حس‌وحال سبکبار و شوخ‌طبع» ساتی و توانایی این آهنگساز در دستیابی به «ژرفا از طریق ظاهری سطحی‌نما» است. پنمن با طرح پرسش «مشکل بزرگ خوشبختی چیست؟»، گویی دیدگاه ساتی در به چالش کشیدن جدیت تحمیلی به هنر را بازتاب می‌دهد و معتقد است هنر ساتی، نمونه‌ای از «رازی است که پیش چشم همه پنهان مانده است».

تفسیر پنمن: رادیکالیسم سرخوشانه و جایگاه پیشاسورئالیستی

یکی از جنبه‌های تحلیلی مهم کتاب، تلاش پنمن برای جایگاه‌یابی ساتی در تاریخ هنر و اندیشه است. او ساتی را نه یک شخصیت منفرد، بلکه بخشی از یک جریان می‌بیند و او را در کنار چهره‌هایی چون رنه کلر (فیلمساز) و فرانسیس پیکابیا (نقاش) به عنوان «سه رفیق» در زمره «پیشاسورئالیست‌ها» قرار می‌دهد. این دسته‌بندی از آن جهت اهمیت دارد که پنمن این گروه را از جریان اصلی سورئالیسم به رهبری آندره برتون، با آن «لب‌های جمع‌شده و انگیزه سرزنشگری‌اش»، متمایز می‌کند. از دید پنمن، ساتی و هم‌فکرانش ثابت کردند که «می‌توان هم‌زمان هم رادیکال بود و هم سرخوش». این تأکید بر امکان ترکیب ساختارشکنی و سبکی، یکی از محورهای اصلی تفسیر پنمن از اهمیت ساتی است.

با این حال، پنمن از جنبه دیگری از شخصیت ساتی غافل نمی‌ماند: تنهایی بنیادین او، حتی در بحبوحه فعالیت‌های اجتماعی. کتاب به این تناقض ظاهری می‌پردازد و نشان می‌دهد که ساتیِ ساکنِ آرکوی، در عین انزوای شخصی، فردی فعال در اجتماع محلی خود بود؛ کنسرت‌های عمومی برگزار می‌کرد، دانش‌آموزان را به گردش می‌برد، به سرپرستی «پاتروناژ لائیکِ» آرکوی-کاشان منصوب شد و حتی نشان افتخار «نخل آکادمیک» را به پاس خدماتش دریافت کرد. این توجه به ابعاد مختلف زندگی و شخصیت ساتی، از انزوای فردی گرفته تا تعاملات اجتماعی و جایگاهش در میان جریان‌های هنری، نشان‌دهنده رویکرد جامع پنمن در کتاب «Three Piece Suite» است. در نهایت، این اثر به عنوان ستایشی هوشمندانه و همدلانه از آهنگسازی معرفی می‌شود که ابهام و گریزپایی‌اش، خود بخشی جدایی‌ناپذیر از جذابیت و اهمیت تاریخی اوست.

ایان پنمن: منتقدی التقاطی در مواجهه با سوژه‌ای گریزان

نویسنده کتاب، ایان پنمن، شخصیتی چندوجهی در دنیای نقد و روزنامه‌نگاری است. سابقه قلم‌زنی او هم در نشریات روشنفکرانه‌ای چون «لاندن ریویو آو بوکز» و هم در مجلات موسیقی جریان‌سازی مانند «نیو میوزیکال اکسپرس» (NME)، نشان‌دهنده گستره وسیع علایق اوست. توصیف سلایق او به عنوان «التقاطی» شاید حق مطلب را ادا نکند؛ او قادر است با همان میزان دقت و توجهی که به یوهان سباستین باخ می‌پردازد، به تحلیل آثار برت باکاراک بنشیند و حتی نبوغ چهره‌ای چون کمدین بریتانیایی، لِس داوسون، را نیز بستاید. همین گشودگی و عدم تعصب، او را به گزینه‌ای مناسب برای نگارش درباره شخصیتی چون ساتی بدل می‌کند که به‌راحتی در قالب‌های متعارف نمی‌گنجد. پنمن، آن‌چنان که از متن برمی‌آید، نگاهی مثبت و تأییدگر، همراه با اشتیاقی آشکار به سوژه‌اش دارد، هرچند اشاره می‌شود که گاه صمیمیت و خوش‌مشربی او ممکن است کمی حساب‌شده به نظر برسد. نکته مهم دیگر، عدم علاقه پنمن به «بیانیه‌های موسیقایی پرطمطراق آلمانی قرن نوزدهم» است. این موضع‌گیری، همسویی او با رویکرد ساتی در فاصله گرفتن از سنت رمانتیک آلمانی را نشان می‌دهد و درک او از جهان‌بینی موسیقایی آهنگساز را تسهیل می‌کند. در نتیجه، ساتی برای پنمن یک سوژه ایدئال است و کتاب «Three Piece Suite» محصول همین همراهی و درک متقابل به نظر می‌رسد.

منابع: آمازون و گاردین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین