به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «جنگ ویتنام» تاریخچهای از آغاز تا پایان این جنگ را روایت میکند. این اثر توسط گروه مؤلفان «یک ساعت تاریخ» تألیف شده و با ترجمه نیلی انصار از سوی انتشارات سفیر فرهنگ و هنر به چاپ رسیده است. کتاب شامل هشت فصل است که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
اگرچه ویتنام کشوری کوچک و دورافتاده به نظر میرسید، اما جنگ ویتنام به یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین رویدادهای نیمه دوم قرن بیستم تبدیل شد. این جنگ در واقع یک جنگ داخلی میان ویتنام شمالی که تحت تأثیر ایدئولوژی کمونیستی و ویتنام جنوبی بود. هدف ویتنام شمالی این بود که دو بخش کشور را به هم بپیوندد و یک دولت کمونیستی واحد تشکیل دهد.
این جنگ در ابتدا جنگی داخلی بود، اما به چند دلیل به مشکلی بسیار گستردهتر بدل شد؛ جنگ سرد میان شرق کمونیستی و غرب کاپیتالیستی، نقش کمونیسم در سیاستهای جهانی و فرهنگ استعماری. در اصل، تا وقتی حرف جنگ ویتنام به میان میآید، همه به نقش آمریکا در این جنگ فکر میکنند. اما جنگ ویتنام مشکلی بود که به یک کشور خلاصه نمیشد و کشورهایی مانند فرانسه، ایالات متحده، چین، کامبوج، لائوس و اتحاد جماهیر شوروی را در بر میگرفت.
فصل اول: گذشته ویتنام
کشوری که اکنون ویتنام نام دارد، مانند بسیاری نقاط دیگر در قاره آسیا، طی دوران استعمار تحت سلطه قدرتهای اروپایی بوده است. این کشور قسمتی از هند و چین فرانسوی بود، در گوشه جنوب شرقی آسیا بیشترین مرز را با چین داشت و با لائوس کنونی و کامبوج کنونی نیز هممرز بود. طی قرن نوزدهم سلطه فرانسویها در این منطقه بیشتر و بیشتر شد. مانند بسیاری دیگر از مخاطرات امپریالیستی، بهانه این مخاطره هم مسئولیت مرد سفید بود؛ همان بهانهای که در واقع توجیهی نژادپرستانه است برای استعمار و امپریالیسم. اروپاییها و سفیدپوستان، اعم از آمریکاییها، باور داشتند که نژاد برتر هستند و این برتری مسئولیتی به گردنشان نهاده است تا وضعیت نژادهای پست را بهتر کنند؛ نژادهایی نظیر آفریقاییها و آسیاییها. معمولاً قسمتی از مسئولیت خودشان را گسترش مسیحیت هم میدانستند. اما این لفاظیها روی ویتنامیها تأثیری نداشت. آنها هم مثل بعضی دیگر از مردمان، طعم استعمار را چشیده بودند، مثل استعمار چین و میدانستند این توجیهات سفیدپوستها فقط بهانهای هستند تا از خاک، منابع طبیعی و متأسفانه حتی مردم ویتنام سوءاستفاده کنند.
بذر جنگ ویتنام طی درگیری با امپریالیسم فرانسوی کاشته شد و در جنگ جهانی دوم جوانه زد. ابتدا هوشی مین و ویت مین تلاش کردند تا تمایلات کمونیستیشان را پنهان کنند و از حمایت چین بهره ببرند. چین در آن دوره هنوز کمونیستی نشده بود. همین موضوع باعث شد که ویتنام در میان متحدین قرار بگیرد. جنگ جهانی دوم تا ۱۹۴۵ به درازا کشید، اما درگیریهای هندوچین عمر بسیار درازتری از جنگ جهانی دوم داشت.
فصل دوم: خروج فرانسه
سالهای جنگ جهانی دوم مصیبت و خرابیهای بسیاری برای گوشهگوشه جهان به ارمغان آورد و ویتنام هم از این قاعده مستثنی نبود. در ۱۹۴۰ فرانسویها قبول کردند که ژاپنیها در ویتنام مستقر شوند. ژاپن اختیار پایگاههای نظامی را به دست گرفت، اما کماکان اوامر فرانسه اجرا میشد، اگرچه اکثر همان اوامر هم از جانب ژاپن بود. نتیجتاً جنگ در ویتنام شدت خاصی نگرفت؛ دستکم این منطقه درگیر مشکلات بین متحدین و متفقین نشد، چون فرانسه نگران جنگش با آلمان بود و نمیتوانست در جبهه ویتنام با ژاپن بجنگد.
جنگ شدیدی درگرفت که تا چهار سال ادامه داشت تا اینکه دست آخر، بعد از نبرد دینبینفو، فرانسویها اعلام شکست کردند و تمام نیروهایشان را از ویتنام بیرون بردند. فرانسویها در سال ۱۹۵۴ در شهر ژنو واقع در سوئیس با رهبر ویتنام و رهبر امور خارجی ویتنام دیدار کردند تا قرارداد صلح را امضا کنند. اما این مذاکرات منجر به این نشد که ویتنام به سرعت به استقلال برسد و همین موضوع بسیاری از مردم ویتنام، به خصوص طرفداران هوشی مین، را ناامید کرد. طی دوره گذار که بعد از این مذاکرات پیش آمد، همزمان با خروج فرانسویها، دخالت ایالات متحده در امور ویتنام بیشتر شد و درگیری میان کمونیستها و ضدکمونیستهای منطقه بالا گرفت.
فصل سوم: ایالات متحده و نگو دین دیم
توافقنامه کنفرانس ژنو، مدار ۱۷ درجه شمالی را مرز میان دو بخش ویتنام تعیین کرد. قرار شد انتخاباتی برگزار شود و به مردم ویتنام ۳۰۰ روز وقت دادند که بنا به اعتقادات فرهنگی، اجتماعی و سیاسیشان با فراغبال از مرز میان ویتنام شمالی و جنوبی عبور کنند. ایالات متحده در قسمت شمالی ویتنام پروپاگاندایی برپا کرد تا مردم را فریب دهد و آنها را راهی جنوب کند. در آن دوره، رهبری ایالات متحده به دست رئیسجمهور دوایت آیزنهاور بود، یکی از ژنرالهای فرمانده در جنگ جهانی دوم که در جنگ سرد هم از مواضع خودش کوتاه نیامد. بهخصوص در مورد سیاستهای خارجی، هم او و هم اعضای کابینهاش حتم داشتند که آمریکا باید در امور ویتنام مداخله کند.
فصل چهارم: جنگ مقاومتی علیه آمریکا آغاز میشود
در سال ۱۹۶۱، دوره ریاستجمهوری آیزنهاور تمام شد و رئیسجمهور جان اف کندی جای او را در کاخ سفید گرفت. امروزه تصور بر این است که حزب دموکرات آمریکا طرفدار جنبشهای ضدجنگ است و جمهوریخواهان طرفدار جنگ، اما طی جنگ سرد، دموکراتها هم عطش جنگ داشتند. کندی خودش را یکی از جنگجویان جنگ دانست و این به معنی آن بود که کندی تئوری دومینو و سیاست سد نفوذ را بسیار قبول داشت. ایالات متحده علاوه بر حمایت از ارتش ویتنام جنوبی، قصد داشت به اصلاحات ارضی نیز دست بزند، زیرا متوجه شده بود مسئله زمین در کشور ویتنام مسئلهای بغرنج است. ایالات متحده و ویتنام جنوبی قصد داشتند با انجام این اصلاحات به مردم ویتنام جنوبی کمک کنند، اما طی این اصلاحات مردم را مجبور کردند از خانهها و زمینهایی نقلمکان کنند که نسل اندر نسل به آنها رسیده بود. علیرغم حسننیتی که پشت این اصلاحات بود، هیچ نتیجهای از نها حاصل نشد جز اینکه مردم ویتنام جنوبی هر روز بیشتر و بیشتر از دیم و ایالات متحده منزجر میشدند و دیگر هیچ تفاوتی میان این دو قائل نبودند.
فصل پنجم: آمریکاییسازی
جانسون از همان ابتدا هم با جنگ موافق نبود. او هم اهمیت سد نفوذ کمونیسم در سطح جهانی را درک میکرد، اما مثل کندی نبود که بخواهد چندان خودش را درگیر جنگ سرد کند. بنابراین، میخواست هرچه زودتر درگیری آمریکا را در ویتنام پایان دهد. در اصل یکی از علل موفقیتش در انتخابات ۱۹۶۴ این بود که وعده داده بود دولتش به جنگ خاتمه دهد و به آتش جنگ در ویتنام دامن نزد.
چیزی از موفقیت او در انتخابات نوامبر ۱۹۶۴ نگذشته بود که جنگ به یکی از مهمترین نقاط عطف خود رسید. البته تنها در خصوص درگیری آمریکا در این جنگ. در ماه اوت، ویتنام شمالی به یکی از ناوشکنهای آمریکایی در خلیج تونکین واقع در شرق ویتنام حمله کرد. جانسون و دولتش ادعا کردند که این حمله حملهای بیدلیل بوده است، اما حقیقت این بود که ایالات متحده نیروهایش را به منطقه فرستاده بود تا به کمک ویتنام جنوبی بروند و در نهایت به ویتنام شمالی حمله کنند.
فصل ششم: پشت جبهههای آمریکا
هنگامی که جنگ آغاز شد، رئیسجمهور جانسون ترس از این داشت که مبادا شکست در جنگ، شکستی که خود رئیسجمهور از آن مطلع بود، باعث شود کنگره آمریکا دیگر توجهی به اصلاحات جانسون یا همان جامعه بزرگ نکند. به همین دلیل، اعضای کنگره را فریب داد و واقعیت وضعیت جنگ را از آنها پنهان کرد تا بتواند توجه آنها را معطوف به برنامههای خودش کند.
ولی هنگامی که وزیر دفاع دولت جانسون، رابرت مکنامارا، در سال ۱۹۶۷ استعفا داد، دیگر رئیسجمهور نمیتوانست واقعیت را پنهان نگه دارد. مکنامارا به صراحت اعلام کرد که علت استعفایش این است که جنگ ویتنام جنگی بیثمر است. جانسون بسیار خشمگین و بسیار ناامید شد؛ مجبور شده بود عهدهدار جنگی شود که همیشه با آن مخالف بود و تازه همان جنگ کاری کرده بود که اصلاحات بلندپروازانهاش به بنبست بخورند.
فصل هفتم: ویتنامیسازی و رئیسجمهور نیکسون
بسیاری از آمریکاییها فکر میکردند ریچارد نیکسون هم از تندروهای جنگ سرد باشد، اما نیکسون در اوایل دوره ریاستجمهوریاش دکترین نیکسون را صادر کرد و موجب شگفتزدگی منتقدان و حتی اعضای حزب خودش شد. نیکسون قصد داشت این دکترین را در عرصه سیاست خارجی سرلوحه خود قرار دهد. طی این دکترین اعلام کرد میخواهد کاری کند که جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی دیگر نقش پررنگی در روابط خارجی آمریکا بازی نکند. نیکسون میخواست سراغ افقهای جدیدی در سیاست خارجی برود و از اهمیت مسائل مربوط به اتحاد جماهیر شوروی بکاهد (در عین حال میخواست اتحاد جماهیر شوروی را تضعیف هم کند). اما دکترین نیکسون وضعیت ویتنام را بهبود نبخشید.
نیکسون، موقعی که نامزد ریاستجمهوری بود، وعده داد جنگ ویتنام را به پایان برساند، اما در واقع کاری کرد که آتش جنگ از پیش هم تندتر شد. او حتی خلاف دکترین خودش عمل کرد و اصرار داشت که نمیخواهد ویتنام جنوبی را به کمونیسم «ببازد».
فصل هشتم: پایان جنگ ویتنام و پیامدهای آن
مصیبت و رنج جنگ کماکان در ایالات متحده ادامه داشت. در ویتنام هم همینطور تا ویتنام شمالی و جنوبی دوباره با هم متحد شدند، جنگ وحشیانه دیگری در آن سوی مرز ویتنام با کشور کامبوج درگرفت و باز هم ویتنامیها بسیاری نابود شدند. روابط ویتنام با چین هم رو به افول گذاشت، زیرا چین حضور نیروهای ویتنامی در کامبوج را تهدیدی برای سلطه خود بر منطقه میدانست. اقتصاد ویتنام تا مدتها شکوفا نشد. یکی از دلایلش این بود که ویتنام مجبور بود مخارج ارتش عظیم کشورش را تأمین کند، اما پس از پایان جنگ سرد، ارتش خود را کوچکتر کرد و وارد دوره گذار به نظام سرمایهداری شد.
کتاب «جنگ ویتنام تاریخچهای از آغاز تا پایان» به تالیف گروه مؤلفان «یک ساعت تاریخ» و با ترجمه نیلی انصار در ۷۹ صفحه در قطع رقعی و به بهای ۱۳۸ هزار تومان در انتشارات سفیر فرهنگ و هنر منتشر شده است.
نظر شما