به گزارش سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «علم و فناوری در توسعه جوامع» نوشته کاووس محنک با ترجمه عبدالحسین آذرنگ که از سوی نشر هرمس منتشر شده به تحلیل دقیق نقش علم و فناوری در فرآیند توسعه کشورهای غیرغربی، به ویژه جوامع مسلمان میپردازد. این کتاب با عبور از رویکردهای صرفاً توصیفی، تلاش دارد توسعه را نه نتیجه یک متغیر ساده اقتصادی، بلکه معلول پیوند پیچیده نظامهای دانشی، سیاستگذاری کلان، و بسترهای اجتماعی و فرهنگی معرفی کند. نویسنده با تکیه بر چارچوبهای نظری علوم توسعه و ارجاع به نمونههای تاریخی قابل سنجش، ماهیت و رفتار نظام علم و فناوری را بهصورت فرآیندی بررسی میکند که تحت تاثیر سیاستگذاری، آموزش، ارزشهای بومی و ارتباطات بینالمللی شکل میگیرد.
در همان ابتدا، تأکید میشود که عقبماندگی فناورانه، نتیجه صرفِ دسترسی کمتر به منابع یا نبود دانش اولیه نیست؛ بلکه ضعف در سیاستگذاری، وارداتی بودن دانش، و ناتوانی در تحول ساختارهای بومی عامل اصلی این تأخیر تاریخی است. نویسنده تصریح میکند که فهم ما از توسعه، بدون درک لایههای عمیق علمی و فناورانه آن، ناکافی و حتی گمراهکننده است.
سیاستگذاری علم و فناوری
یکی از محورهای عمده کتاب به تحلیل مکانیسم سیاستگذاری علم و فناوری اختصاص یافته است. محنک با تکیه بر مطالعات تطبیقی (مانند پژوهش Y.Y. Al-Sultan درباره کویت)، آشکار میکند که کشورهای در حال توسعه اغلب به جای سیاستگذاری فعال، به مدلهای تقلیدی و وابسته رویآوردهاند. نویسنده تاکید دارد که صرف واردات فناوری یا دانش، بدون قابلیت خلق، بومیسازی و نوآوری، تنها ساختارهای وابستگی را بازتولید میکند. او به نقد مفهوم “انزوای فناورانه” پرداخته و نشان میدهد بیبرنامگی یا خودبسندگی کامل، هر دو به پسرفت میانجامد: یا در حلقه مصرف و عقبماندگی گرفتار میشویم، یا بهواسطه عدم تعامل با دانش جهانی، فرصت خلاقیت را از دست میدهیم.
کتاب نقش نهادهای تحقیق و توسعه (R&D) را در مسیرگذاری از مصرف به تولید علم کلیدی میداند. تحلیل منابع و آمار نشان میدهد که سهم ناچیز سرمایهگذاری در این حوزه، اصلیترین مانع برای شکلگیری زیرساخت دانشبنیان در خاورمیانه است. همچنین، تأکید میشود توسعه فناورانه بدون پیوند با صنعت و آموزش، شکست خواهد خورد؛ موضوعی که هم تجربههای موفق مانند مالزی و هم شکستخوردهها مانند برخی کشورهای عربی آن را اثبات میکند.
پیوند علم، زبان و فرهنگ
کتاب، علم و فناوری را به گونهای تحلیل میکند که فراتر از یک فناوری سختافزاری یا ابزاری صرف است و مجالی برای بازنگری در مفاهیم فرهنگ، زبان و هویت محسوب میشود. محنک با ارجاع به آثار متفکران همچون زیاف الدین ساردار و سید حسین نصر، بر این نکته پافشاری میکند که تولید علم، صرفاً نتیجه انتقال مفاهیم نیست، بلکه مستلزم جذب، بازآفرینی و خلق دانش با توجه به زمینههای زبانی و فرهنگی است.
در این بخش، پرسش از امکان تولید «علم اسلامی» و نسبت آن با دانش مدرن مطرح میشود. نگاه تحلیلی کتاب این است که بسیاری از جوامع اسلامی با تقلید سطحی از مدلهای غربی، ارزشهای فرهنگی و زبانی خود را در فرآیند علمیسازی حذف کردهاند و در نتیجه به بحران هویت و ضعف نوآوری گرفتار شدهاند. کتاب تاکید دارد که اگر زبان علم و فناوری با واقعیت اجتماعی و ذهنیت بومی انطباق نیابد، منجر به ناکارآمدی محتوا و حتی طرد اجتماعی فناوری خواهد شد.
همچنین به کارکرد زبان و ساختارهای دستوری به مثابه بستری بنیادین برای فهم و ترویج مفاهیم علمی اشاره میشود. محنک تحلیل میکند که چگونه انتخاب واژگان و نحوه روایتگری، جهتگیری جامعه نسبت به علم و فناوری را تعیین میکند و در نهایت، چشمانداز توسعه را میسازد.
توسعه نامتوازن و چالشهای ساختاری: تحلیل موردی جهان اسلام
کتاب بخشی از تحلیل خود را به بررسی دقیق موانع توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی اختصاص میدهد. بر اساس مطالعات موردی ارائهشده و منابعی همچون تحقیقات UNESCO و کتابهای تخصصی، چهار بحران عمده را عامل اصلی عقبماندگی معرفی میکند:
بحران ترجمه و انتقال سطحی فناوری: صرف واردات فناوری، بدون درونیسازی آن در بافت اقتصادی، آموزشی و اجتماعی، منجر به شکلگیری وابستگیهای نوین میشود.
ضعف ساختارهای آموزشی: نظامهای مبتنی بر حفظیات، عدم تکیه بر تحقیق و نبود آموزش مسئلهمحور سبب میشود نسل جوان جایگاهی در تولید دانش نداشته باشد.
گسست میان دین، فرهنگ و علم: کتاب با نقد دوگانهسازی علم و دین، هشدار میدهد که فاصله گرفتن از سنتهای فکری جامعه یا نفی علوم مدرن، هر دو مانع خلاقیت و ورود علم به زندگی واقعی میشود.
کمبود زیرساختهای علمی و پژوهشی و ضعف سیاستگذاری: ضعف نهادهای تصمیمگیر، مشکلات تامین مالی پژوهش، و نبود چشمانداز بلندمدت، توسعه را از مدار خود خارج میکند. کتاب در این مسیر، به تجربیات مهمی مانند پروژههای توسعه علمی مالزی و چالشهای اجرایی در کشورهای عربی استناد کرده و الگویی ارائه میدهد که موفقیت در گروِ اصلاح ساختارها، سیاست تشویقی برای پژوهش، و تقویت پیوند صنعت و دانشگاه است.
چشمانداز و توصیهها
کانون جمعبندی کتاب، ارائه نقشه راهی مبتنی بر تحلیل و تجربه برای توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی است. محنک تاکید دارد که استقلال علمی و فناورانه، مشروط به تحقق «بومیسازی عمیق»، اصلاح نظام آموزشی، سرمایهگذاری پایدار در پژوهشهای کاربردی و خلق فضای گفتوگویی باز بین صاحبان قدرت، نخبگان علمی و جامعه است.
کتاب با ارجاع به منابع جهانی، نشان میدهد که ورود جهان اسلام به رده کشورهای پیشرفته بدون مشارکت فعال در تولید دانش جهانی، غیرممکن است. در عین حال، توهم امکان توسعه با الگوبرداری صرف، یا مقابله سنتی با فناوری مدرن، حکم تورم ساختگی دانش را دارد و منجر به شکست خواهد شد. محنک با استناد به تجربیات و آمارهای بینالمللی، به سیاستگذاران توصیه میکند هم مسیر تعامل علمی جهانی و هم حراست از هویت و ارزشهای بومی را پیگیری کنند، چراکه پیشرفت علمی نوعی برهمکنش مستمر میان این دو عرصه است.
تمرکز کتاب بر تبیین علل ساختاری عقبماندگی، تحلیل سیاستگذاری ناکارآمد و پافشاری بر ضرورت نوآوری و بومیسازی دانش، نشان میدهد نویسنده به دنبال راهحلهای واقعی و عملیاتی است و با تکیه بر بررسیهای دقیق، منابع بینالمللی و تحلیل برآمده از واقعیت کشورهای اسلامی، یک مرجع کلیدی برای سیاستگذارانی است که دغدغه عبور از وضعیت شبهمدرن و دستیابی به توسعه پایدار دارند.
نظر شما