کاظم دارابی مدرس انجمن حافظ پژوهی اراک به خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک گفت: غزل شماره ۳۷۳ از جمله اشعار حافظ است که نیاز به تعمق بیشتر نسبت به دیگر اشعارس دارد چرا که در ابیات و مفاهیم آن چالشها و رازهای بسیار نهفته است که نیاز به بحث و تفسیر و تعبیر دقیقتر و موشکافانه دارد.
وی افزود: در این سه شنبه به همین خاطر و رازهای نهفته در عمق اشعار از ۱۲ ابیات غزل شماره ۳۷۳، فقط چهار غزل به شرح زیر خوانش و تفسیر و تعبیر شد و خوانش بقیه ابیات به سهشنبه دیگر موکول شد و در پایان به برخی از ابهامات حاضران در این دورهمی توضیح داده شد.
ابیات خوانش شده در این دورهمی را در زیر میخوانید.
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم
شطح و طامات به بازار خرافات بریم
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر
دلق بسطامی و سجاده طامات بریم
تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند
چنگ صبحی به در پیر مناجات بریم
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم
همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
در برگردان ابیات چنین آمده است
بیا تا خرقۀ صوفیِ ریاکار را برای تطهیر به میخانه ببریم و سخنان شطح آمیز صوفیانه را برای عرضه به بازار خرید و فروش خرافات ببریم، سخنان پر از گزاف و دروغ صوفیان از جنسِ خرافات است که ارزشی ندارد.
مقام ما در سیر و سلوک، چنان بلند و شامخ است که سجاده و لباس ژندۀ بایزید بسطامی این صوفی بزرگ را با آن همه ارزش قدسی که دارد، مانند سوغاتی یا رهاورد به رندان و قلندران میبخشیم.
برای آنکه همه گوشه نشینان، ساغر شراب به دست میگیرند و بنوشند و شادی و سرور بپردازند، برخیز و بیا تا چنگ را به درگاه و پیر مناجات کننده ببریم و در آستان او بزمِِ صبحگاهی برپا کنیم.
ای یار! ما در عشق تو پایدار هستیم و به آن عهد و پیمانی که در رود ازل با تو بستهایم وفاداریم و مانند حضرت موسی که آرزومند دیدار تو به میقات آمد، همواره آرزومند وصال خواهیم بود.
نظر شما