سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ صادق وفایی، مولف و پژوهشگر: «جنگ و دولت در خاطرات دکتر سیدمحمد صدر» نوشته محمد قبادی که اواخر پاییز و ابتدای زمستان امسال منتشر شد، پس از «انقلاب و دیپلماسی در خاطرات سید محمد صدر»، دومینکتابی است که محمد قبادی از خاطرات ایندیپلمات سابق کار میکند. «جنگ و دولت» بهگفته صدر مروری است بر خاطرات روای بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ و اندکی آنطرفتر. صدر در این دوره زمانی عهدهدار معاونت سیاسیاجتماعی وزارت کشور بوده است. کتاب مورد اشاره در انتشارات سوره مهر منتشر شده و مراسم رونماییاش ۲۶ آذر در حوزه هنری برگزار شد.
پیشتر قسمت اول پروند مرور اینکتاب را منتشر کردیم و حالا در قسمت دوم به مقطعی میرسیم که جنگ به اواخر خود نزدیک و اوضاع اقتصادی ایران نامطلوب ارزیابی میشد. صدر در خاطراتش، سال ۱۳۶۵ را سختترین سال جمهوری اسلامی ایران در جنگ میداند، چون درآمد ارزی به پایینترین میزان خود رسیده و جنگ شهرها و موشکبارانهای صدام حسین نیز در اوج خود بود.
در ادامه مشروح دومینقسمت از پرونده مرور کتاب «جنگ و دولت» را میخوانیم؛
سختترین سال جنگ و بروز اختلافنظرهای سیاسی در جبهه
اگر بخواهیم نگاه سیدمحمد صدر به جنگ را بهطور خلاصه بیان کنیم، باید بخشی از صفحه ۱۰۴ کتاب را مرور کنیم که راوی در آن میگوید: «جنگ عراق علیه ایران فقط یکمواجهه نظامی نبود، بلکه جنگی تمامعیار در ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی رسانهای در سطح بینالملل بود و در هر برهه از جنگ یکی از اینابعاد خودنمایی میکرد. سال ۱۳۶۵ چهره اقتصادی جنگ بسیار نمایان شد و مشکلات اقتصادی خیلی جدی رخ نمود. یکی از علتهای بروز مشکلات اقتصادی، قیمت بسیار بسیار پایین نفت بود که از بشکهای ۲۸ دلار به زیر هشت دلار رسید. علت دوم بمباران و تخریب مراکز استخراج نفت، پالایشگاهها، کارخانهها و مراکز تولیدی بود که مواد حیاتی و اولیه و کالاهای موردنیاز کشور را تولید میکردند.»
ممنوعیت پخش روزنامه رسالت در جبهه
راوی «جنگ و دولت» میگوید اختلافنظرهای سیاسی و درگیری گروههای حامی انقلاب و طرفدار امام به مرور خود را در جبهه نشان داد که چنینچیزی به سود و صلاح جبهه نبود و باعث تضعیف روحیه رزمندهها میشد. بهویژه وقتی که جبهه غیرفعال بود و عملیاتی در جریان نبود. صدر میگوید با همین منطق و نگاه بود که امام خمینی اعلام کرد پخش و توزیع روزنامه رسالت در جبهه ممنوع است. البته محمدکاظم انبارلویی، سردبیر سابق روزنامه رسالت در گفتگویی، منع توزیع اینروزنامه با دستور امام خمینی را در جبهه رد کرده است. اما درباره آیتالله آذری قمی مدیرمسئول وقت روزنامه رسالت، اینجمله هم در روایت صدر وجود دارد که شخص او گاهی نقدهایی دارد.
حمایت رسانههای بیگانه از اعتصاب نظام پزشکی
اعتصاب نظام پزشکی از دیگر خاطرات سیدمحمد صدر از دوران جنگ است. با خبری که نخستوزیر به صدر داد، او متوجه شد سازمان نظام پزشکی قصد برقراری یکاعتصاب سراسری را در کشور دارد. صدر میگوید آنزمان بیبیسی و برخی رادیوهای خارجی هم از ایناعتصاب حمایت کرده و قصد داشتند اینگونه القا کنند که تمام پزشکان و بخش درمانی و دارویی کشور اعتصاب کردهاند تا به حق و حقوقشان برسند چون درآمدشان کم است. صدر ضمن روایت اینخاطره اینتذکر را هم میدهد که حق اعتصاب برای به دست آوردن حق در شرایط عادی، در همه کشورهای دنیا و برای همه گروهها و اقشار اجتماع وجود دارد مگر برای پزشکان چون با سلامت و جان انسانها سروکار دارند. و در چنان شرایطی تعدادی از پزشکان میخواستند اعتصاب سراسری راه بیاندازند؛ در حالی که کشور در شرایط جنگ دائماً نیاز به دارو، درمان و کادر متخصص دارد. همینموضوع باعث شد نخستوزیر اقدام آنها را توطئه خارجی عنوان کند.
مخالفت منتسبین جناح راست با طرح تعزیرات حکومتی
ابتدای سال ۱۳۶۲ امام خمینی (ره) برای رسیدگی سریع به تخلفات افراد و مراکزی که در امر تهیه و توزیع مایحتاج مردم مزاحمت ایجاد میکردند و با احتکار و گرانفروشی وضع اقتصادی کشور را در دوران جنگ مختل میکردند، اختیاراتی را برای تنبیه و تعزیر ایناشخاص به دولت واگذار کرد. صدر میگوید بخشی از روحانیت و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی منتسب به بازار که در جناح سیاسی راست مقابل دولت قرار داشتند، با طرح مخالفت کردند. اما نخست وزیر در موضوع تعزیرات حکومتی که حمایت امام (ره) را با خود داشت، بیهیچتعللی طرح را اجرا میکرد و با همین نگاه و پشتوانه در سمینار فرمانداران بر این موضوع تاکید کرد. صدر معتقد است اگر اینتمهیدات نبودند و اینطرح اجرا نمیشد، جنگ با شکست جدی مواجه میشد.
تذکر آیتالله خامنهای درباره تقابل دو جریان سیاسی کشور
سمینار معاونین سیاسی استانداران در وزارت کشور در مهر ۱۳۶۵ برگزار شد که یکی دیگر از خاطرات راوی «جنگ و دولت» را میسازد. صدر در سخنرانی خود در اینسمینار، خطاب به استانداران گفت: مردم اصلیترین و تنها سرمایههای اینانقلاباند پس برای حل مشکلاتشان از هیچکاری دریغ نکنید. او ضمن بیان اینخاطره و یادآوری فداکاریهای مردم در زمان جنگ، میگوید: «انقلاب ما پایگاه خارجی نداشت که بخواهیم چشم به آن بدوزیم. پایگاه ما مردم بودند و هستند. ما اگر مردم را حفظ نکنیم انقلاب از بین میرود.» (صفحه ۱۲۰)
استانداران پس از پایان سمینار به دیدار آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت رفتند که ایشان در آن دیدار به آنها گفت: بسیاری از مردم کشورهای دیگر اطلاعی از مسائل سیاسی ندارند و اینبرخلاف آگاهی امروز مردم کشور ماست که درک خوبی از سیاست دارند. ما باید دنبال عمیقکردن ایندرک سیاسی باشیم. برای اینکه مردم در صحنه بمانند باید قدرت تحلیلشان را بالا برد تا متوجه انحرافها بشوند. با اینکار انقلاب بیمه میشود. آیتالله خامنهای در آندیدار گفت: مراقب باشید تا مواجهههای دو جریان عمده سیاسی در کشور به برخورد خشن در جامعه کشیده نشود که اگر چنین شود، ضربه اساسی به انقلاب اسلامی خواهد خورد. اشاره رهبر انقلاب در اینسخنرانی، به دو جریان فکری سیاسی جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز بوده است.
نمیتوان جمهوری اسلامی را با ایندید محدود مدیریت کرد
صدر در فرازهایی از کتاب خاطراتش به کشمکشهای سیاسی کشور در دوران جنگ اشاره دارد و میگوید وقتی وارد وزارت کشور شد، خط و خط بازی تازه شروع شده بود و کمکم یکی طرفدار روحانیت بود دیگری روحانیون، یکی راستی خطاب میشد و آندیگری چپی و بعدها نیز اصولگرا و اصلاحطلب و سنتی و مدرن. او میگوید «در حالیکه پیش از اینها همه طرفداران امام و انقلاب بودند و با هر منافق و سلطنتطلبی مخالفت میکردند و اختلافی در میان نبود؛ اما آرام آرام که موانع از سر راه انقلاب و جمهوری اسلامی برداشته شد، دیگر امر بر همه مشتبه گردید که حتماً و همیشه باید با یکی به دشمنی برخاست و اختلاف داشت و این خطا بود.» (صفحه ۱۲۶) او در فراز دیگری درباره امتداد آنشرایط سیاسی میگوید «در دهه پنجم انقلاب اسلامی قرار داریم و متاسفانه هنوز برخی از نهادها و ارگانها فهمی از بینش حکومتی ندارند و این سبب تخریب و تضعیف جمهوری اسلامی شده و خواهد شد. برخی هنوز نمیدانند که حکومتداری اقتضائاتی دارد که حتماً باید رعایت شود و نمیتوان جمهوری اسلامی را با ایندید محدود مدیریت کرد.»
یکی از توضیحات راوی «جنگ و دولت» در پاسخ به سوال نویسنده کتاب درباره کسب تکلیف محتشمیپور وزیرکشور از امام خمینی (ره) درباره نهضت آزادی است. محتشمیپور در سالهای جنگ، نامهای به امام نوشت و درباره ورود نهضت آزادی به انتخابات سوال کرد. روایت صدر از اینماجرا اینگونه است که در پاسخی که امام به نامه محتشمیپور نوشت، آنها را از منافقین هم بدتر دانست و عقایدشان را بسیار خطرناک توصیف کرد. امام در آننامه تاکید کرده بود اعضای نهضت آزادی، نباید در مسئولیتهای حساس به خدمت گرفته شوند؛ یعنی تاکیدی مشابه همان که امام نسبت به انجمن حجتیه داشت.
وقتی صدام مشکل ترافیک و آلودگی هوای تهران را حل کرد
صدر درباره روزهای موشکباران ایران توسط عراق و خاطره تمهیداتی که وزارت کشور در اینباره اندیشید، میگوید شورای امنیت کشور به نیروهای انتظامی و امنیتی دستور داده بود هرزمان که جایی هدف حمله موشکی قرار گرفت، چون فضای روانی شدیدی بر منطقه حاکم میشود، اگر تظاهراتی انجام یا شعاری سر داده یا حتی علیه نظام و انقلاب سخنی گفته شد، ماموران حاضر به هیچوجه عکسالعمل نشان ندهند و فقط اوضاع را تحت کنترل بگیرند تا فضای روانی غالب بر مردم فروکش کرده و از بین برود.
راوی کتاب «جنگ و دولت» میگوید نوروز ۱۳۶۷ که عراق همزمان ۵ موشک را به تهران شلیک کرد، اینشهر واقعاً خلوت شد. آنروزها مسئولان وزارت کشور با هم شوخی میکردند و میگفتند صدام دو مشکل بزرگ تهران را حل کرد؛ ترافیک سنگین و آلودگی هوا را. در همانروزها که شایعه بمباران شیمیایی تهران توسط عراق مطرح شد، تمهید اندیشیدهشده توسط صدر این بود که بدون ایجاد تشنج، طریقه استفاده از ماسک ضدشیمیایی در تلویزیون آموزش داده شود. یکبار هم وزارت کشور اعلام کرد در یکروز و ساعت مشخص، وزیر کشور و معاونانش پاسخگوی تماسهای مردمی هستند و هرکس از هرکجای ایران خواست میتواند با اینوزارتخانه تماس بگیرد. صدر میگوید آنروز تا ساعتها پای میز تلفن نشسته و همراه وزیر کشور به سوالات مردمی پاسخ داده است.
مقابله با تبلیغات صدام و خلق عرب
یکی از خاطرات صدر در کتاب «جنگ و دولت»، مربوط به برگزاری مسابقات ورزشی در دوران جنگ است. او میگوید استانداران در شهرهای مرزی از برگزاری مسابقات که باعث تجمع مردم میشد، خودداری میکردند تا اگر حمله هوایی شد، تلفات سنگینی تحمیل نشود. با همینرویکرد در شهر اهواز مسابقه فوتبال برگزار نمیشد و دستگاه تبلیغاتی صدام هم روی اینقضیه مانور میداد که حکومت ایران میگوید ما مردمی هستیم، اما از تجمع عدهای از علاقهمندان به فوتبال در استادیوم وحشت دارد. به اینترتیب قرار شد برای پاسخ به اینتبلیغات مسابقه فوتبال در اهواز برگزار شود. صدر میگوید مسابقه با وجود مخالفت علی جنتی استاندار وقت برگزار شد و تبلیغات صدام و گروه خلق عرب بینتیجه ماند.
اولینمرتبهای که محمدصدر وحشت کرد
نمونه مشابه دیگر اینمساله در خاطرات صدر مربوط به برگزاری مانور سپاه محمدرسولالله در آذر ۱۳۶۵ در ورزشگاه آزادی است که بنا شد جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر پیش از اعزام به جبهه مانور بدهند. صدر میگوید با شنیدن خبر اینماجرا برای اولینبار وحشت کرده و با آقای هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ وارد گفتگو شده است. آیتالله هاشمی نیز به او گفته اینمانور در هر صورت باید اجرا شود. تعبیر صدر نیز از برگزاری اینمانور در خاطراتش اینگونه است: «مانور برگزار شد، خدا را شکر خونی از دماغ کسی نیامد. روزهای سخت و نفسگیری در آندوران بر ما گذشت.» (صفحه ۱۵۲)
نظر شما