سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد حسین نیکوپور: مهدی بذرافکن سالها است در کسوت رسانهنگار در شیراز به فعالیت میپردازد. او در پایگاه تحلیلی «رسانهنگاران» تلاش می کند به زوایای نهان و پنهان کار رسانهای از منظری تازه به منظور دانش افزایی و انتقادپذیری نگاه کند.
موضوع رساله دکترای او هم مرتبط با رسانه و درباره سازمان نظام صنفی رسانهنگاران ایران است. او که اکنون استاد دانشگاه آزاد شیراز و دانشگاه علمی کاربردی استان فارس است ضمن تدریس در کارگاههای سواد رسانهای و آموزش نشریات دانشجویی، بیشتر از ۲۰ سال سابقه روزنامهنگاری در روزنامه خبرجنوب و همکاری با خبرگزاریها و روزنامههای استانی و سراسری را در کارنامه دارد.
هجدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ نخستین «جلد نما» ی رسانهنگاران به سردبیری «مهدی بذرافکن» منتشر شد؛ در اولین «جلدنما» ی رسانه نگاران گفتوگویی اختصاصی با حسن نمکدوست تهرانی، استاد برجسته ارتباطات انجام شده که در آن موانع و فرصتهای موجود در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است.
مهدی بذرافکن در گفتوگو با ایبنا به معرفی این پایگاه رسانهای و جوانب مختلف کارکردی آن پرداخته است.
- رسانهنگاران چگونه شکل گرفت؟
از حدود یک سال پیش این وبگاه با هدف پرداختن به موضوع رسانه و رسانه نگاران تاسیس شد. در این فرصت تقاضای مجوز دادیم که با مساعدت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این امکان فراهم شد. همچنین از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم برای نشر محتوای دیجیتال مجوز دریافت کرده ایم.
- رویکردهای این رسانه چگونه است؟
ما، در «رسانه نگاران» با درک شرایط اقتصادی و رکود روزنامهها تلاش می کنیم به نقد آنان بپردازیم. بسیاری از مواقع کارهایشان را تحسین میکنیم. بخشهای مختلفی داریم مثلاً بهترین تیتر، بهترین جلد، بهترین عکس، کارشناسان ما با توجه به شرایط مختلف اقدام به انتخاب بهترینها می کنند که خوشبختانه این روند مورد اقبال همکاران خوب رسانه نگارمان قرار گرفته است. در نتیجه «محتوایی» به این موضوعات نگاه می کنیم و حتی بعضی مواقع پیشنهادهایی هم برای بهبود کارشان ارایه می دهیم.
- این ارائه پیشنهادهایی چگونه بوده است؟
مثلاً یک بار به طراح روزنامهای که جلدصفحه اول را حرفهای نمیبست با ارائه راهکارهایی کمک کردیم تا با شناخت فونتهای مختلف و جای گذاری تصاویر در مکان مناسب صفحه، کار بهتری طراحی کند، خوشبختانه این طراح هم علاقهمند بود و هم انتقادپذیر در نتیجه الان کارهایش نسبت به گذشته به پیشرفت خوبی رسیده است.
- استقبال مدیران روزنامه ها چطور بوده است؟
استقبال هم خوب بوده به عنوان مثال آقای صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره صدارت روزنامه اطلاعات نکاتی که در تحلیل محتوای این روزنامه منتشر کردیم را مورد توجه و تقدیر قرار داد. ایشان از نخستین مدیران مسئول روزنامه های تاثیرگذار بود که تشویق کرد و این بارقه امیدی شد که این کار دیده می شود. درادامه کار جدی گرفته شد و از بخش بزرگی از روزنامهها بازخورد خوبی گرفتیم. در این میان روزنامههای محلی هم از این جریان استقبال کردند. خیلی از رسانهنگاران هم با ما همکاری می کنند.
مثلاً یکی از مواردی که به تازگی در وبگاه «رسانه نگاران» آغاز کردیم و قصد داریم ادامه دهیم، موضوع «فلسفه و رسانه» است که کمتر مورد توجه بوده است. در زمینه «پرسونال برندینگ رسانه نگاران» یک مجموعه کاملِ ۱۷ قسمتی در این وبگاه قرار دادیم. در مورد «هوش کلامی رسانه نگاران» در یک مجموعه یادداشت ۲۱ قسمتی به این پرداختهایم که رسانه نگاران برای نوشتن، باید واژگان و جملههای زیادی در ذهن داشته باشند تا بتوانند در سریعترین زمان ممکن، آنها را احضار کرده و استفاده کنند.
یا مثلاً یکی از اساتید پیشکسوت رسانه بخشی با عنوان «دنیای پر رمز و راز رسانه» راه انداخته و در آن به انتقال تجربیاتش به جوانان رسانه نگار میپردازد.
- ظاهراً بر روی واژه «رسانه نگار» تاکید دارید. درست است؟
دقیقاً و این کارمان هم دلیل دارد. در دوره کنونی که رسانه صرفاً محدود به روزنامه نیست معیار ما این است که همه رسانه هستند. تلویزیون، رادیو، روزنامه، هفتهنامه، سایت، شبکههای اجتماعی و… همه در حوزه رسانه قرار دارند. آنهایی که تولید محتوای مناسب در شبکههای اجتماعی دارند را چه باید نام گذاشت؟ این افراد هم در رسانه کار می کنند در نتیجه رسانه نگار هستند. به همین دلیل می خواهیم این واژه گمشده بیشتر مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
- نگاه شما به مسئله سواد رسانهای چگونه است؟
وقتی از سواد رسانه نام میبریم یک معنی دیگری پیدا میکند. اکنون چیزی که در زمینه سواد رسانهای مرسوم است به ویژه از نظر «یونسکو» حوزهای برای مردم تعریف شده است. یعنی مردم چگونه از رسانه بهره ببرند و مسئولان با رسانه چگونه برخورد کنند. سواد رسانهای به تشخیص درستی خبر میپردازد و بخشی کوچک از ماجراست. سواد عاطفی، سواد اقتصادی، سواد دیجیتال و … اینها همه سواد رسانه محسوب میشوند.
در رسانه نگاران موضوع سواد رسانه ای بعد دیگری پیدا می کند. ما میخواهیم در جهت تقویت رسانهها و رسانهنگاران گام برداریم.
- یعنی بیشتر میخواهید به افزایش دانش رسانهای بپردازید؟
ضمن احترام به دانشگاهها و مراکز علمی، باید عرض کنم موضوعات مطرح در دانشگاهها و مراکز علمی معمولاً قدیمی هستند و به روز نمی شوند. بنابراین ما سعی می کنیم با استفاده از اساتید و مدیران مسئول یا سردبیران علاقهمند رسانهها به افزایش دانش رسانه نگاران کمک کنیم. همچنین به موازات افزایش دانش، به دنبال ایجاد فضای نقدپذیری در رسانهها هستیم.
ما مسائل به روز را رصد می کنیم سپس با روزنامهها تطبیق میدهیم، زیرا شمار روزنامه ها بالاست و اغلب دچار مشکل هستند. ما صرفاً به رسانه و رسانهنگاران نگاه میکنیم ولاغیر. اینجا فقط رسانه نگاران تیتر میشوند. به طور مثال بخش «رسانهای» های سایت به بزرگداشت رسانه نگاران اختصاص دارد و پیوسته یادداشتهایی در توصیف آنان نوشته می شود.
- آیا برگزیدن عنوان «جلد نما» برای شماره نخست رسانه نگاران تاکیدی روی پاس داشتن زبان فارسی در رسانه است؟
خواستیم یک عنوان تکراری نباشد و تداعی کننده جلد روزنامه باشد. هم اینکه ضمن فعالیت برخط یادآور صفحه نخست روزنامهها هم باشد. «جلدنما» اشاره ای است به جلد روزنامهها، مجلهها، هفته نامه ها و...
- با توجه به تجربیاتی که در این مسیر کسب کردید، بزرگترین چالش کنونی رسانههای داخلی چیست؟
رسانههای ایرانی در حال حاضر با چالشهای متعددی مثل کاهش اعتماد عمومی، چالشهای اقتصادی، رقابت با رسانه های جایگزین و… روبرو هستند که بیان همه آنها در این مجال نمی گنجد و یک مبحث جداگانه می طلبد.
اما معتقدم یکی از چالشهای اصلی و در اصل نقاط ضعف رسانههای ماتولید محتواست؛ ما با رسانههای دولتی (برخوردار) مواجه هستیم که تولید محتوایشان طبیعتاً بیشتر در حوزه دولت یا سازمان خودشان است. خب؛ قاعدتاً از سازمانی که به آن وابسته هستند انتقاد نمی کنند گرچه تولید محتوای خوبی هم داشته باشند اما شمار این رسانهها اندک است. بزرگترین چالش اما، تولید محتوای اختصاصی و بی طرفانه است که بتواند مخاطب را جذب کند. همیشه قرار نیست یک محتوا بدون سوگیری باشد اما با انصاف بودن هم مهم است. از سویی وقتی یک روزنامه با دو یا سه نفر اداره میشود موضوع فقط جنبه اقتصادی دارد و تولید محتوای اختصاصی این میان در اولویت نیست.بحران کمبود نیرو موجب شده است که تولید محتوا انجام نشود.
-اصلاً با وجوداین همه مشکل چرا بعضی رسانههای کپی محور هنوز هستند و هنوز منتشر می شوند؟
اغلب این اتفاق به خاطر یارانه یا آگهیهای دولتی است. وگرنه آسیب شناسی آنکه مشخص است. یک روزنامه- با تاکید بر تولید محتوای مناسب- باید افزون بر نسخه چاپی در شبکههای اجتماعی هم فعال و قوی باشد. زیرا اینها در جذب مخاطب زنجیرهای به یکدیگر کمک می کنند. کاری که روزنامههای برخوردار مانند همشهری، ایران و اطلاعات انجام می دهند و به یکدیگر کمک می کنند اما برخی نیز شیوه کپیبرداری را پیشه کردند و به آگهیها و یارانههای دولتی وابسته هستند. اساساً وجود این تعداد روزنامه در کشور لزومی ندارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند با ساماندهی یارانه این رسانهها خود به خود فضای عدم انتشارشان را فراهم کند و یارانه اینها را به چند رسانه خوب اختصاص بدهد؛ به قول ضرب المثل معروف: «یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است».
نظر شما