به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، سلسله نشست‌های پنجشنبه‌های «ارگ فرهنگ» (بنیاد اراک شناسی، فصلنامه رازان و موسسه گردشیاران) با حضور جمعی از نویسندگان، شاعران، هنرمندان و علاقمندان به حوزه کتاب و ادبیات با هدف رونمایی از چهار کتاب در مجموعه کتابفروشی «شهر کتاب» در اراک برگزار شد.
در این آیین کتاب‌های، «اگر از احوالات این جانب جویا باشید» (گفت‌وگوی بلند با یوسف نیک فام مدیر مسئول و صاحب امتیاز فصلنامه ادبی هنری رازان) تالیف عبدالرضا چراغی، «رویای پری گیسو» (مجموعه افسانه، روایت و داستان) و «زندگی مهتاب» (مجموعه داستان) نوشته ابوالفضل مجیدیان و کتاب «سنجان» (اولین و تنها کتاب جامع در مورد نوع گویش، آداب و رسوم و تاریخ شهر سنجان) تالیف ندا غلامی و علیرضا فقیهی است، که پس از رونمایی به بازار کتاب عرضه شدند.
کتاب اگر «از احوالات این جانب جویا باشید» در ۱۸۶ صفحه در ۱۵ فصل توسط انتشارات اروان در شمارگان ۱۰۰ نسخه وقطع رقعی کوچک به زیور طبع آراسته شده است.
فهرست مطالب کتاب عبارت است از: پیش‌گفتار، خیاط در کوزه، اگر از احوالات این‌جانب جویا باشید، یک گفت‌وگوی بلند با یوسف نیک‌فام، کتاب‌شناسی و فیلم‌شناسی، سال‌شمار زندگی و آثار، اسناد و تصاویر.
کتاب «زندگی مهتاب» در ۱۳۴ صفحه مشتمل بر ۱۵ داستان کوتاه توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در شمارگان ۳۰۰ جلد، و کتاب «رویای پری گیسو» در ۲۹۲ صفحه دربرگیرنده سه بخش در قالب ۲۳ موضوع داستانی توسط انتشارات «دامون» در شمارگان ۵۰۰ جلد چاپ شده است.
در پشت جلد کتاب «رویای پری گیسو» می‌خوانید:
«در درون جان قهرمانان عشقی بزرگ به سان رودخانه غرنده و وحشی در حرکت و نغمه پردازی است که روح آنها را پیوسته آواز می‌دهد. آنها در کشاکش با پلیدی‌ها و نامرادی‌ها حتی به جنگ تقدیر می‌روند و در این رهگذر به رنجی عظیم می‌رسند. رنجی که نه تنها از گوشه و کنار آن فضائل والای اخلاقی به وجود می‌آید بلکه به یک سرمستی درونی بزرگ می‌رسند و این باور را در ما زنده می‌کنند که هستی انسان با شکوه و عظیم و بزرگ است.
همچنین در پشت جلد کتاب «زندگی مهتاب» آمده است:
«مهتاب گفت: حالا که مردی با نامردی یکی شده، بدی در خوبی غلطیده و نامردی و درون صفتی سکه روزگاره و کاروان عشق زودتر از معمول بار و بنه اش را به پاییز رسانده و خزان گرفته، همان بهتر است که هر کدام به سوی زندگی خود برویم و جدا شویم، با زور نمی‌شود عشق را به بند کشید، تلاشی از بیهوده.»
تمامی آرزوها، امیدها بر باد رفتند و هر آنچه را که رنگ و بوی عشق داشت از مال دنیا و پول تا عشق خالصش را به پای کاظم ریخته بود. و کاظم آن کرد که از او انتظار می‌رفت و باید می‌کرد، حبابی بود که زودتر از معمول بزرگ شده بود همه اسباب و اثاث نداشته‌اش را جمع کرد و به سر خانه و زندگی جدیدش برد.
کتاب «سنجان» در ۱۹۶ صفحه به قطع رقعی در شش فصل شامل: جغرافیای طبیعی و انسانی، پیشینه تاریخی، سابقه علمی و فرهنگی، مردم سنجان و فیجان در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، گویش و آداب و رسوم به ضمیمه پیوست و منابع، چاپ و منتشر شده است.
در پشت جلد کتاب آمده است:
«سنجان بخشی از منطقه قره کهریز است که در جنوب غربی اراک واقع شده. در دره ای سرسبز قرار دارد که به وسیله کوهها محصور شده و قنوات متعددی که از دیرباز در آن حفر شده به آن سرسبزی شادابی و طراوت خاصی بخشیده است. با توجه به وجود امام‌زادگان مدفون در آن و کشف سکه‌هائی از دوران قره قواینلو ها قدمت تاریخی آن را بیش از یک هزار سال تخمین زده‌اند.
قبل از تاسیس شهر اراک مدتهای مدیدی پس از آن به عنوان مرکز تجاری– اقتصادی رونق فراوانی داشته که وجود کارگاهها و آسیاب‌های متعدد، گیوه دوزی و تولیدات کشاورزی از جمله سبزی سنجان گواهی بر این مدعاست. سنجان شخصیت‌های علمی موثری داشته و در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی نقشی ممتاز در منطقه داشته است.»
نظر شما