به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این شعر آمده است:
آشوبی ست
دوبارگی کوچی
بر شانههای زمین!
ترانه خواند و رفت
مسافرشد
که تمام وطن بود
و خادمی برای آهو!
دلدادگیاش را این روزها
خواب بودیم
سید ذوالفقار جمهور!
اکنون
بی اسب
هی جار
برای یتیمی ما!
حالا
راز سر به مهریست!
نظرات