سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سردار قاسم سلیمانی را میتوان یکی از چهرههای تاثیرگذار سیاسی و نظامی معاصر دانست. او فرمانده بزرگی در جنگ هشت ساله ایران و عراق بود، اما نام او پس از دفاع مقدس بیشتر شنیده و عرصه فعالیتش به خارج از مرزهای ایران کشیده شد. او در عراق، افغانستان، سوریه، لبنان، بوسنی و هرزگوین و آفریقا فعال بود و رد ماندگاری از خود به جا گذاشت.
کتاب «سرباز قاسم سلیمانی» به روایت مصطفی رحیمی است که به زندگی سلیمانی از تولد تا شهادت میپردازد. این کتاب یکی از معدود آثاری است که درباره زندگی سردار سلیمانی در چند برهه اطلاعاتی را در اختیار خواننده قرار میدهد. هر چند پس از شهادتش آثار زیادی درباره او به چاپ رسید، اما اغلب این آثار دارای محتوای تکراری یا ناقص است، اگرچه روایت مصطفی رحیمی نیز کامل نیست، اما در حال حاضر تنها کتابی است که از چند دوره فعالیت و مبارزه سردارقاسم سلیمانی اطلاعات خوبی ارائه میدهد. نقایص از این لحاظ است که به فهرستی از فعالیتهای سردار سلیمانی در عراق، سوریه، لبنان، بوسنی و هرزگوین و آفریقا بسنده میکند. اگرچه سعی دارد جزئیاتی نیز به مخاطب ارائه دهد، اما باز هم ناقص است. ضمن اینکه روایت مولف به لحاظ سندی نیز چندان قوی نیست و خوب بود درباره سفرها، گفتوگوها و برخی فعالیتها اسنادی هم ضمیمه کتاب میشد. هر چند بعضی روایتها و گفتوگوها مستند است اما در همه روایتها اینطور نیست؛ برای مثال خوب بود درباره درخواست کمک بارزانی از ایران و حاج قاسم و حتی آن سخنی که به تمجید از وفا و تعهد به قول گفته بود. عین از سخنان بارزانی به همراه یک منبع عراقی یا نزدیکان او ضمیمه کتاب میشد که مولف این کار را نکرده است.
کتاب با مرور تولد، کودکی و جوانی قاسم سلیمانی در کرمان آغاز میشود که این بخش از کتاب با تکیه بر خاطرات خودنوشت «از هیچ چیز نمیترسیدم» جزئیاتی را مرور میکند. هر چند مولف در بعضی موارد مانند سال تولد قاسم سلیمانی اطلاعات بیشتری را بررسی میکند و درصدد است تا اطلاعات دقیقتری را ارائه دهد. ضمن اینکه با بعضی از دوستان و نزدیکان سلیمانی نیز گفتوگو کرده و در این مجال جای داده است. اما نحوه ارائه مطلب از کتابهای دیگر قدری عجیب یا بهتر است بگویم نامتعارف است. مولف در این رابطه مطالب برگرفته از آثار دیگر را در گیومه قرار نمیدهد و با گذشتن یک خط فاصله در ابتدای سطر نشان میدهد که مطلب از اثر دیگری اخذ شده است. نکته دیگر، در همین فصل یا بخش تولد مطالب مربوط به دوران کودکی گنجانده شده است، اما تعداد سطوری که پشت سر هم از کودکی و نوجوانی قاسم برداشته شده زیاد است و تنها در موارد معدودی حضور مولف کتاب پیداست.
مصطفی رحیمی در فصلبندی کتاب هر صحنه از فعالیتهای حاج قاسم را در ده فصل جای داده که عناوین آن «تولد در دامنه کوههای سخت»، «کرمان؛ پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ» در فصل اول، «داستان جنگ هشت ساله» در فصل دوم، «جدال با اشرار» در فصل سوم، «توپهای پنجشیر» فصل چهارم، «شطرنج سیاست در بینالنهرین» عنوان فصل پنجم، «ظهور داعش» در فصل ششم، «آرزوهای بر باد رفته ابوبکر بغدادی» فصل هفتم، «عملیات صحرا» عنوان فصل هشتم، «شهادت آخرین بارانداز» در فصل نهم و «وصیتنامه» در فصل پایانی قرار گرفته است.
در این کتاب نکات خواندنی افزوده شده از سوی مولف هم وجود دارد، از جمله رد صلاحیت او از سوی مامور گزینش در سپاه کرمان. نکته جالب اینکه در پانویس کتاب توضیحاتی آمده مبنی بر اینکه مولف کتاب به رابر سفر کرده و با بعضی از دوستان و نزدیکان سلیمانی مصاحبه کرده است.
نکته دیگر درباره این کتاب تمرکز بر رویکرد گردانهای کرمانی در جنگ تحمیلی است که در این میان با بعضی از چهرههای حاضر در جنگ هم مصاحبه شده تا نکات ناگفته به کتاب اضافه شود. از جمله حسین نگارستانی که در پادگان گلف اهواز حضور داشت، درباره آبان سال ۱۳۶۰ میگوید: «در مدرسه پروین اعتصامی اهواز بودیم که حاج قاسم با لندکروز وارد شد؛ خودش رانندگی میکرد؛ همه را به خط کردند، حاجی پشت بلندگو رفت و گفت: عملیاتی در پیش روست. اسامی افرادی که خوانده میشود، از صف بیرون بیایند بقیه اگر مایل بودند، بمانند و اگر مایل نبودند، برگردند به کرمان.»
یکی دیگر از نکات درخور توجه تمرکز بر سن حاج قاسم در کنار فعالیتهایی است که در آنها ایفای نقش کرده که در کنار آن جزئیات بسیار مختصری درباره خانواده اوست؛ مثلاً در مرداد ماه ۱۳۷۳ خانه قاسم سلیمانی، با تولد فرزند چهارم، مملو از شادی شد… تولد رضا مصادف بود با اوج درگیریهای قرارگاه قدس با اشرار منطقه.
بخش جالبی که میشد چند بار خواند، خاطراتی که سلیمانی با همرزمانش دارد از جنس سربازان و همشهریهایی که انس و الفت خاصی با او داشتند: «محمدحسین الهی، کلی ادبیات عرافانه و خصوصاً از حافظ و مولوی و دیوان شمس از بر بود. خصوصاً حاج قاسم شعرخوانی حسینآقا را خیلی دوست داشت… یادم است یک مثنوی را یوسف الهی را زیاد میخواند با آن لحن گرم و دوست داشتنیاش میخواند من مست و تو دیوانه، ما را که برد خانه…»
همین طور که جلو میرویم و جنگ تمام میشود و حالا حاج قاسم در کرمان است و ناامنی اشرار در سیستان و بلوچستان او را آزار میدهد پس دست به کار میشود تا به آنها درسی بدهد. در حوالی همین اوضاع و احوال احمد دهقان برای نگارش کتابی درباره شهید قاسم میرحسینی، جانشین لشکر ۴۱ با عنوان «نگین هامون» درباره دیدارش با حاج قاسم مینویسد: «تا نیمههای شب از میرحسینی گفت و گاه بغض کرد و گاه خندید. در میانه گفتوگو حرفی زد که هنوز یادم است… من در روزگار علیابنابیطالب نبودم که جنگ مالکاشتر را ببینم؛ اما اگر مالکاشتر هم مثل میرحسینی میجنگیده و اگر او هم در صحنههای سخت محاصره جنگ مثل میرحسینی بوده، واقعاً شجاعانه و دلیر بوده.»
برهه جدید دیگری که او را به خارج از ایران رهسپار کرد، قبول مسئولیت فرمانده سپاه قدس در سال ۷۶ بود که به گفته دوست نزدیکش جعفر اسدی نگران بود که مبادا در این پست پشتیانی نشود. در همین زمان طالبان در افغانستان قد علم کرد. هر چند شواهد حاکی از آن است که سلیمانی پیش از ورود طالبان به کابل برخی سفرها به آنجا داشت و حتی برخی معتقدند تخلیه این شهر و خروج ربانی و احمدشاه مسعود به دستور سلیمانی صورت گرفته بود.
در فصل «توپهای پنجشیر» علاوه بر نکاتی که درباره ارتباط سلیمانی با احمدشاه مسعود آمده است، جزئیاتی درباره خود حاج قاسم هم مکتوب شده از جمله؛ او در کنار ماموریتهای ریز و درشت، از ارتقای تحصیلی خود نیز غافل نبود. قاسم سلیمانی که حین جنگ هشت ساله دیپلم گرفته بود. بعد از جنگ، در مقطع کارشناسی به ادامه تحصیل در رشته پژوهشگری علوم اجتماعی در دانشگاه شهید باهنر کرمان مشغول شد و در سال ۱۳۷۷ از تحصیل فراغت یافت.
نکتهای باید به آن اشاره کرد صحبتهایی است که از شخصیتهای غیرایرانی درباره حاج قاسم سلیمانی است که تنها در برخی موارد عین صحبت در کتاب جای داده شده و بیشتر موارد صحبت از زبان ایرانیهاست که فلان شخصیت اینطور گفت و آنطور. خوب بود که عین صحبت به نقل از منبع در کتاب جای میگرفت. همچنین در پیشگفتار کتاب اشاره به تیتر بعضی از روزنامههای معروف جهان از جمله گاردین، واشنگتنپست، الحیات، هفتهنامه اشپیگل اشاره کرده است که خوب بود عین صفحه در کتاب قرار میگرفت.
این گزارش تنها مرور بخشی از کتاب ۵۳۲ صفحهای «سرباز قاسم سلیمانی» به روایت مصطفی رحیمی چاپ خط مقدم است.
نظر شما