به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، این رمان اولین اثر بانی گارمس است که در آوریل ۲۰۲۲ منتشر شد. «درسهای خانم شیمیدان» با ماجرایی جذابِ برخاسته از اوایل دهه ۱۹۶۰ در کالیفرنیا و روایت صدای منحصربهفرد الیزابت زات است؛ دانشمندی که با تبدیلشدن به ستاره برنامهای تلویزیونی با موضوع آشپزی، از مسیر اصلیِ حرفهای خود دور میشود.
الیزابت زات اولین کسی است که به این نکته اشاره میکند که چیزی بهنام «زنی معمولی» وجود ندارد؛ اما اوایل دهه ۱۹۶۰ است و تیم کاملاَ مردانه او در موسسه تحقیقاتی هستینگز دیدگاهی کاملاً غیرعلمی نسبت به برابری دارند، بهجز یک نفر یعنی کالوین ایوانر، دانشمند بیکس، باهوش، نامزد جایزه نوبل و بد کینه که دلباخته الیزابت و ذهن و طرز اندیشه او میشود. با اینحال، مانند علم، زندگی نیزغیرقابلپیشبینی است. از همینروست که چند سال بعد، الیزابت زات ناخواسته خود را در موقعیتهای خاصی مییابد؛ مادری مجرد و ستاره محبوبترین برنامه تلویزیونی آشپزی آمریکا یعنی شام رأس شش میشود.
رویکرد غیرمعمول الیزابت نسبت به آشپزی در رمان درسهای خانم شیمیدان (یک قاشق غذاخوری استیک اسید را با مقداری سدیم کلرید ترکیب کنید) انقلابی بهپا میکند. روزبهروز به طرفدارن الیزابت افزوده میشود، اما همه هم از این موضوع راضی نیستند. چون همانطور که مدتی بعد مشخص میشود، الیزابت فقط به زنان آموزش آشپزی نمیدهد، بلکه به آنان جرئت میبخشد تا دست به تغییر وضعیتِ موجود بزنند.
«درسهای خانم شیمیدان» جوایز بسیاری در فاصله کوتاهی بعد از انتشار به دست آورد و خیلی زود به چندین زبان دیگر ترجمه و منتشر شد. همچنین سریال «درسهای شیمی» با بازی بری لارسون، استفانی کوئنینگ، آلیس هالزی، جاشوآ هوور و آدام بارتلی و به کارگردانی سارا آدینا اسمیت براساس این رمان ساخته شده و هم اکنون در حال پخش است. رمان «خانم شیمیدان» جوایز متعددی را به دست آورده است. از جمله در سال ۲۰۲۲ از سوی بارنز اند نوبل به عنوان کتاب سال برگزیده شد. بهترین کتاب سال از نگاه نیویورک تایمز، برنده جایزه لیست کتابهای منتخبِ گودریدز، بهترین کتاب سال از نگاه واشنگتن پست، بهترین کتاب سال از نگاه اپرا دیلی، بهترین کتاب سال از نگاه روزنامۀ گاردین و مجلات بسیار دیگر از جمله انپیآر، کرکوس و آمازون از افتخارهای این اثر است.
بخشی از متن کتاب:
«در سال ۱۹۶۱ وقتی که زنان پیراهنهای کمرباریک میپوشیدند و به انجمن باغبانی میپیوستند و یک مشت بچه را در ماشینهای بدون کمربند اینور و آنور میبردند بدون اینکه لحظهای به زندگی و احوالشان فکر کنند؛ در زمانی که کسی حتی احتمال جنبش روشنفکری دهۀ شصتی که قرار بود از راه برسد را نمیداد، چه برسد به آنکه شرکتکنندگان آن تمام شصت سال بعدش را صرف وقایعنگاری و تحلیل آن بکنند؛ وقتی که جنگهای بزرگ تمام شده و جنگهای پنهان بهتازگی شروع شده بود و مردم کمکم داشتند به چیزهای نو فکر میکردند و باور داشتند که همهچیز ممکن است؛ مادر سیساله مَدلین زات هر روز صبح پیش از طلوع برمیخاست و فقط از یک چیز مطمئن بود: زندگی او به پایان رسیده. با وجود چنین اطمینانی، او راهی آزمایشگاه شد تا ناهار دخترش را آماده کند. الیزابت زات که عطش فوقالعادهای برای یادگیری داشت، پیش از آنکه ظرف ناهار دخترش را در کیفش بگذارد، یادداشتی روی یک تکه کاغذ نوشت. سپس لحظهای مکث کرد، مدادش را در هوا چرخاند، انگار که درمورد نوشتهاش تجدیدنظر کرده باشد. در تکه کاغذ دیگری نوشت، وقت زنگتفریح ورزش کن، اما عامدانه اجازه نده پسرها برنده بشن. سپس دوباره مکث کرد، مدادش را روی میز کوبید. روی تکه کاغذ سوم نوشت: این خیال و تصور تو نیست، اکثر آدمها مزخرفان. دو کاغذ آخر را روی بسته ناهار قرار داد.»
نشر لگا اخیراً رمان «خانم شیمیدان» را با ترجمه نگار درویش در ۳۷۵ صفحه و با قیمت ۲۹۸ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما