به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در جلد سوم مجموعه «بیلی و هیولاهای فسقلی» با عنوان «هیولاها در استخر» برای بیلی و دوستان هیولایی‌اش ماجراهایی در استخر  اتفاق می‌افتد. بیلی اصلا دلش نمی‌خواهد شنا کند. استخر سرد و خیس و وحشتناک است. درست زمانی که بیلی فکر می‌کند اوضاع بدتر از این نمی‌شود، سروکله هیولاهای فسقلی در کلاس شنا پیدا می‌شود و یک شلپ‌شلوپ حسابی راه می‌افتد!

در جلد چهارم نیز هیولاها هواپیماسواری می‌کنند و به اسپانیا می‌روند. تعطیلات بیلی و هیولاهای فسقلی شروع شده و همگی می‌خواهند با هواپیما به اسپانیا بروند. فقط دوتا مشکل کوچولو وجود دارد؛ مأمورهای بازرسی فرودگاه پشمالو را دیده‌اند و شیپوری و چسبونکی هم بین چمدان‌ها گم‌وگور شده‌اند. یعنی بیلی می‌تواند قبل از پرواز هواپیما، هیولاهای فسقلی‌اش را پیدا کند؟

در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم:
آن یکی مأمور بازرسی گفت: «انگار نه انگار که عروسک است. مورمورم شد. آدم فکر می‌کند زنده است.».
بابای بیلی گفت: «او اسباب‌بازی‌های خیلی عجیب‌وغریبی دارد.».

مجموعه «بیلی و هیولاهای فسقلی» به قلم زانا دیویدسون و تصویرگری ملانی ویلیامسون است. این مجموعه را کتاب‌های فندق (کودک و نوجوان نشر افق) با ترجمه شیدا میرزایی در هر جلد ۸۰ صفحه مصور رنگی، شمارگان هزار نسخه و به بهای ۱۲۵ هزار تومان برای گروه سنی بالاتر از هفت سال منتشر کرده است.