
معصومه رامهرمزی؛ نویسنده ادبیات پایداری گفت: ما هفدههزار شهید ترور داریم. یک حساب سرانگشتی داشته باشید از این هفدههزار شهید چند کتاب بیرون آمده است؟
-فکر میکنید کتاب «من میترا نیستم» چه مولفه خاصی داشت که در میان شمار بسیار کتابهای حوزه ادبیات پایداری عنوان ده کتاب پرفروش را کسب کرد؟
شاید به این دلیل که کتاب به زندگی عادی و معمولی یک شهید پرداخته است. شهید را غیرعادی روایت نکردیم. همان چیزی که بود به مردم معرفی شد. به اصطلاح نه عینک دوربین به چشممان زدیم نه عینک نزدیکبین. روایتی که در کتاب آورده شده، به خود واقعی شخص نزدیک بوده است. سعی کردیم که بستر مناسبی برای نشان دادن این واقعیت ایجاد کنیم تا جوانپسند باشد. بهعنوان مثال جلد کتاب را مطابق سلیقه جوانان طراحی کردیم. به مولفههایی که به مخاطب ربط دارد توجه کردیم. تلاش ما این بود که مخاطب با آن ارتباط بگیرد که خدا را شکر این اتفاق افتاد.
-«من میترا نیستم» بیشتر مناسب کدام رده سنی است؟
زمانی که ما مشغول انجام کار بودیم، کتاب را برای رده سنی ۲۰، ۲۲ سال در نظر گرفته بودیم. اما بعد از اینکه کتاب منتشر شد دیدیم که نه اصلا اینطور نیست. مثلا دو سه روز پیش یک خانم ۶۰ ساله از شیراز با من تماس گرفتند و از کتاب تعریف کردند. به نوعی خودشان مبلغ کتاب شده بودند. ما متوجه شدیم که این کتاب تعلق به یک گروه سنی خاص نیست. حتی پسرها از این کتاب استقبال کرده بودند. در صورتی که ما فکر میکردیم فقط دخترها مخاطب کتاب باشند. من به این نتیجه رسیدم که اگر کتابی خودب باشد، یعنی خوب ساخته و پرداخته شود میتواند مخاطب را بیشتر از آنکه فکرش را میکنیم به وجد بیاورد. یعنی الان شخصیت زینب کمایی طوری است که خانوم 60 ساله میتواند با آن همذاتپنداری کند. هم پسران و هم دختران با آن ارتباط میگیرند. چون ما در این کتاب به ویژگیهای اخلاقی و انسانی زینب پرداختیم. یعنی هرکسی که کتاب را مطالعه کند میتواند خود را با زینب همسو حس کند. میتواند با خودسازی، احساس مسئولیت و مهربانی زینب همراه و همدل شود. مهربانی یک ویژگی اخلاقی است که هر انسانی به آن تمایل دارد. شخصیت مهربان، مهربانی زینب با دوستان و مادرش و حس مسئولیتپذیری او مواردی است که میتواند هر رده سنی را تحت تاثیر قرار دهد و با آن ارتباط برقرار کند.
-روایت زندگی زینب کمایی داستان منحصر به فردی است که کمتر آن را شنیدیم، فکر میکنید چقدر امثال زینب کمایی وجود دارند که به آنها پرداخته نشده است؟
خیلی زیاد. ما در زمینه شهدای ترور خیلی کم کار کردیم. زینب شهید ترور است. ما هفدههزار شهید ترور داریم. یک حساب سرانگشتی داشته باشید از این هفدههزار شهید چند کتاب بیرون آمده است؟ کمیت و تعداد مهم نیست، ببینید چند کتاب تولید شده که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده باشد و جامعه با آن همراه باشد. باید درباره این موضوعات پژوهش داشته باشیم. من بر اساس تجربیات خودم میگویم که خیلی جای کار داریم چون بحث خیلی وسیعی پیش رو داریم. در سالهای ۶۰ و ۶۱ تعداد این موارد خیلی زیاد بود ولی به نسبت کارهایی که باید انجام میشد ضعف داریم.
-چه کتابهایی در حوزه دفاع مقدس نوشتهاید؟
کتاب «یکشنبه آخر» خاطرات خودم از امدادگری در جبهه است که انتشارات سوره مهر ان را منتشر کرده است. کتاب «امدادگر کجایی» هم خاطرات امدادگری آقای علی عچرش در جبهه را روایت میکند. کتابهای بسیاری در این موضوع دارم.
-فکر میکنید در بین موضوعاتی که تا به حال در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس کتاب منتشر شده است، به کدام موضوع کمتر پرداخته شده است؟
این موضوع به پژوهش نیاز دارد. من نمیتوانم دقیق بگویم به کدام موضوعات پرداخته نشده است. ما برای پرداختن به هر موضوعی باید زوایای امر آن موضوع را بررسی کنیم. باید تحقیق و پژوهش در آن موضوع داشته باشیم و وقت بگذاریم تا کار شسته رفتهای تحویل دهیم. کتابی که نویسنده برای آن وقت میگذارد و زاویه دید آن را روشن میکند، نیازمند پژوهش است. چون برای کار مستندنگاری باید خوب پژوهش و تحقیق کنیم. حتی انتخاب اسم مناسب هم یک مولفه مهم برای موفقیت کتاب است. به نظر من فارغ از این موضوعات و ناگفتههای جنگ، اگر همین چیزهایی که تا به حال گفته شده را خوب روایت نکنیم، آن اثر دیده نمیشود. باید ببینیم که مخاطب چه نیازی دارد و میخواهد در مورد چه چیزهایی بداند.
-فکر میکنید نسل جدید چقدر توانسته با ادبیات جنگ و شهدا ارتباط بگیرد و حضور آنان را در متن جامعه حس کند؟
خب سوالاتی که میپرسید نیاز به پژوهش دارد. نمیتوان به این راحتی در این موضوع نظر داد. بخشی از جوانان در خانوادههایی بزرگ شدند که یکی از اعضای آن خانواده رزمنده بوده یا تجربیاتی از جنگ داشته، خب این جوانان بهتر میتوانند خاطرات جنگ و دفاع مقدس را درک کنند. این جوانان به این موضوعات علاقه دارند و ادبیات جنگ را میخوانند. اما احتمالا جوانانی که در زمینه جنگ و دفاع مقدس پیش زمینه خانوادگی و اجتماعی ندارند به این موضوعات کشش کمتری دارند. اگر بخواهیم یک نظر فراگیر بدهیم نیاز به کار جدی داریم. یعنی اگر بخواهیم محدوده مخاطبان خود را گسترش دهیم و فقط به قشر انقلابی که خودش همیشه با این موضوعات درگیر و همراه بوده است بسنده نکنیم نیاز به کار داریم. باید درباره قشری که از این فضاها دورتر بودندو تجربه کمتری دارند کار کنیم. باید کتابی بنویسیم که برای این قشر هم جذاب باشد.
نظر شما