این منتقد ادبی افزود: نکته دیگر در تعیین وضعیت مطلوب لحاظ استعدادهایی که ادبیات داستانی از آن برخوردار است. نوعا این تعبیر در تحلیل و سطحبندی و جایگاهشناسی ادبیات داستانی خاصه در گونههای موضوعی و مضمونی تکرار میشود که آیا اثری درخور یا شایسته فلان موضوع نوشته شده است؟ خاصه در خصوص موضوعات و مضامین با اهمیت این نحوه سؤال به صورت مشخص با پاسخهای منفی مواجه میشود. به عنوان مثال گفته میشود آیا اثری درخور درباره انقلاب اسلامی تولید شده است؟ و زمانی که مولفهها و عمق انقلاب اسلامی و وسعت آن در نظر گرفته میشود پاسخ به صورت آشکاری منفی خواهد بود. در حالی که در این گونه موارد محور سنجش باید ظرفیتها و تواناییهای ادبیات داستانی به لحاظ تجربی و مهارتی و دانشی در خصوص تولید گونه ادبی مناسب باشد.
وی با تاکید بر اینکه مفهوم مطلوب میتواند مراتبی و مدارجی داشته باشد، گفت: یعنی باید از وضعیت مطلوب به سمت وضعیت مطلوبتر حرکت کنیم. بنابراین در این باره نیازمند طراحی و تولید سندهای چشمانداز مشخص زمانبندی شده در بازههای بلند و کوتاه مدت هستیم. پدید آمدن هر وضعیتی نیازمند تامین مقدمات و علت های خاص خود است و این علتها در بازههای زمانی مشخص تمهید میشوند. بنابراین دوره بندیهای مشخصی برای نیل به اهداف معین نیاز است.
شاکری با بیان اینکه از جمله مقدمات بررسی و شناسایی وضعیت مطلوب مسئلهشناسی حوزه ادبیات داستانی اهل بیت (ع) است، توضیح داد: البته این مسئلهشناسی از یک سو مسئلهشناسی عامی است که اختصاص به این گونه موضوعی دارد و از سوی دیگر نیازمند مسئلهشناسی عامی در حوزه داستاننویسی از امر قدسی، داستان تاریخی، داستان دینی و در نهایت ادبیات داستانی است. چرا که به میزانی که قوالب و گونههای داستانی تخصیص میخورد مسائل جدیدی را به حوزه ادبیات معرفی کرده و مسائل اجناس و انواع خود را نیز بازتاب میدهند. بنابر این اگر ما نتوانسته باشیم مسئله خود را در گونه ادبیات داستانی دفاع مقدس حل کنیم و دچار بیراهه ادبیات سیاه دفاع مقدس بشویم همین عوامل میتواند به نوع دیگری در داستان اهل بیت (ع) راه یابد.
وی با تاکید بر اینکه مسئله ما در حوزه داستاننویسی موضوع مورد بحث تنها مسئلهای در حوزه تولید نیست، گفت: زیرا به لحاظ علمی و عملی ثابت شده است که رکن تولید یکی از ارکان هندسه معرفتی ادبیات داستانی است که از دیگر ارکان وام گرفته و با آنها تکمیل میشود. بنابراین تمرکز و جداسازی حوزه تولید و صرف نظر از مسائل حوزههای دیگر میتواند خود مسئلهآفرین باشد. در نتیجه برای نیل به ادبیات داستانی مطلوب معصومین (ع) لازم است ارکان دیگر ادبیات داستانی نیز در این حوزه مسئله شناسی شوند.
شاکری گفت: داستان اهل بیت ترکیبی از ساحتهای مختلف علمی را برای حل مسائل خود نیازمند است. یعنی مقولهای میان رشتهای است. از سویی دانش و تئوری ادبیات داستانی بومی اسلامی نیاز است. از سوی دیگر به تئوری و دانش مشخص درباره تاریخ نیاز داریم. از سوی دیگر حوزههایی چون فقه به این موضوع ورود دارند و چارچوبهایی را معرفی میکنند از سوی دیگر علم کلام خاصه درباره اوصاف معصوم و امام در این داستانها کارکرد پیدا میکند.
.jpg)
وی تاکید کرد: ورود به حوزههای میان رشتهای نیازمند متخصصانی است که ورود به رشتههای مختلف داشته باشند و مسئله طراحی شده میان رشتهای را بتوانند حل کنند. از جمله راهکارهای این موضوع برگزاری نشستها و همایشهایی است که با طرح مسائل مشخص متخصصین رشتههای مختلف تلاش داشته باشند تا مسئله داستاننویسی اهل بیت (ع) را حل کنند. راه حل دیگر آن است که مسائل این گونه ادبی به محافل دانشگاهی و حوزوی معرفی و پژوهشگران ترغیب و تشویق مطالعه درباره آن شوند.
هنوز داستاننویسی اهل بیت(ع) طفلی نوپاست
همچنین در این نشست، حسین زحمتکش زنجانی، نویسنده و منتقد ادبی در سخنانی گفت: ما در حوزه داستاننویسی اهل بیت (ع) به حد اشباع نرسیدهایم. شاید به دلیل این مسئله به طور کلی گریز رمان از تاریخ است. یعنی ما معمولا با دست و پایی لرزان به سراغ تاریخ میرویم و بیشتر ترجیح میدهیم راجع به مسائل روز بنویسیم تا مسائل تاریخی؛ دلیل دیگرش سخت بودن نوشتن چنین رمانهایی است چون به هرحال به پژوهش و استناد به منابع تاریخی نیاز دارد و البته صعوبت کار درباره اهل بیت به خاطر حساسیت سوژه از موضوعات عادی تاریخی بسیار بیشتر است. اما دلیل مهمتر معاصرزدگی ماست. یعنی ما اصلا به سوژههای تاریخی به عنوان مسئله نگاه نمیکنیم. ما حتی اگر راجع به اهل بیت هم میخواهیم داستان بنویسیم سعی میکنیم آن را به خدمت زمان معاصر خودمان دربیاوریم کما اینکه در خیلی از رمانهای موجود این اتفاق افتاده است.
وی افزود: یک دلیل دیگر هم به نوع نگاه روشنفکرانه نویسندههای روشنفکر و شبه روشنفکر برمیگردد.
این منتقد ادبی تاکید کرد: بازار ادبیات داستانی ما تشنه خواندن و دانستن درباره اهل بیت (ع) است و ما وظیفه داریم که سراغ این موضوع برویم. البته باید مسیر را درست برویم و مخاطب را پس نزنیم.
باید متنها را به سینما و تصویر نزدیک کنیم
همچنین مصطفی جمشیدی، نویسنده و منتقد ادبی در سخنانی گفت: اهل بیت (ع) در زمان خود نیز مظلوم بودند و دسترسی به آنها سخت بود چه برسد به زمان امروز. از سوی دیگر معصومین (ع) شخصیت زمینی نیستند و نمیتوان رمان معمول متداول را درباره آنها نوشت.
وی همچنین تاکید کرد: باید بتوانیم متنها را به وضعیت مطلوب برسانیم. مذهب هنر مطلوبی است که ما را از حیات دنیوی به جنت میبرد و باید برای رسیدن به نتیجه مطلوب متنهای داستانی را به سینما و تصویر نزدیک کنیم.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه همه معصومین (ع) نوری واحد هستند، گفت: باید برای نگارش رمان اهل بیت (ع) دارای فهم درست فقهی، دینی و تاریخی باشیم. در شرایط فعلی برای اینکه بهره مطلوب را از یک رمان اهل بیت ببریم باید متنها ما را به بزنگاههای تاریخی نزدیک کنند تا سوژه خلق فیلم شوند. باید از مظاهر اهل بیت بنویسیم و به نوعی با پرداختن به موضوعاتی از جمله تشرفها و تاثیر اهل بیت در زندگی کنونی آنان را به بشر خاکی نزدیک کنیم.
وی افزود: مراکز دینی باید در خروجی خود متون درست تاریخی و دینی را قراردهند تا مورد استفاده رماننویسان قرارگیرد.
باید به فهم و تعریف درستی از رمان دینی برسیم
احمد توانایی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست بر ضرورت تبیین و دستیابی به یک فهم و تعریف دقیق از رمان دینی تاکید کرد و گفت: ما اکنون در فهم رمان مذهبی و اهل بیت دچار مشکل هستیم و این وظیفه حکمرانان فرهنگی است که ما را به این اجماع برسانند. ما اغلب پدیدهها را بسیار دیر تعریف میکنند و یا برعکس دچار واکنش سریع و بگیر و ببند عجولانه میشویم.
کار اصلی رماننویس افقگشایی است
همچنین در این نشست، محمدقائم خانی، نویسنده «صور سکوت» در سخنانی عنوان کرد: از قرنهای گذشته در اروپا تعیین تعریفی از هنر و ادبیات مطلوب به عنوان یک مسئله مطرح بوده است و ما نیز گاه با این پرسش مطرح هستیم که آیا میتوان تعبیر قرآنی اسوه را ایدهآل و مطلوب دانست یا نه؟ ما با امر ایدهآل روبهرو نیستیم و با انسان درون موقعیت مواجهیم. در عین حال فکر دینی «باید» دارد و خود نوشتن نیز عمل میشود و مجموعه باید و نباید دارد. بایدها نیز معطوف به موقعیتها هستند.
وی تاکید کرد: خود مسئله امر دینی در دنیای امروز محل پرسش است. دین یک حقیقت ورای اختلاف فکری است. سال 57 با انقلاب اسلامی این نگاه در رمان ایجاد شد که امکان فهم معصومان (ع) وجود دارد. رمان اهل بیت (ع) به معنی فهم زندگی اهل بیت است به گونهای که زندگی امروز را سامان دهد.
این نویسنده همچنین گفت: یکی از بحرانهای رمان اهل بیت (ع) این است که بارهای اضافه را بر دوش رماننویسان انقلابی تحمیل میکنند درحالیکه کار اصلی رماننویسان افقگشایی است و باید صرفا روزنهای در این افق فروبسته بیابند و بیش از این در توان ما نیست.
نظر شما