در فرصت باقیمانده تا برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران کتاب «این سو واقعیت، آن سو خیال» بهلحاظ قانونی میتواند منبع مناسب اقتباس برای ساخت فیلمهای کوتاه باشد.
اگر فیلمنامهنویس یا فیلمساز فیلم کوتاه باشید همواره پیدا کردن سوژهای مناسب برای ساخت فیلم کوتاه برای شما مورد اهمیت است. پیدا کردن موضوعی غیرکلیشهای، جذاب، کوتاه، موجز و مختصر همواره برای ساختن فیلم کوتاه یکی از مشکلات فیلمنامهنویسان و فیلمسازان این شاخه هنری است. اقتباس و نوشتن فیلمنامه از روی داستانی که قبلاً به چاپ رسیده است میتواند یکی از راهکارهای پیدا کردن سوژه مناسب برای فیلم کوتاه باشد.
در روزهای باقیمانده تا برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران نگاهی داشته باشیم به آنچه دورههای قبلی این جشنواره در زمینه کتاب و اقتباس از داستانهای کوتاه ایرانی انجام داده است.
در اتفاقی روبهجلو انجمن سینمای جوانان ایران به مناسبت چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران کتابی شامل داستانهای کوتاه فارسی به چاپ رساند. نام این کتاب «اینسو واقعیت، آن سو خیال» بود که مجموعهای از گزیده داستانهای کوتاه فارسی برای اقتباس به انتخاب محمد قاسمزاده بود. این کتاب توسط انتشارات آبان و در ۶۰۶ صفحه منتشر شد.
آیا کتاب «این سو واقعیت، آن سو خیال» منبع مناسب اقتباس برای ساخت فیلمهای کوتاه است؟
مسئله مهمی که در مورد انتشار این کتاب قابل توجه است این است که حق اقتباس این داستانها از سوی انجمن سینمای جوانان ایران خریداری شده تا بتوان از روی آنها فیلم اقتباس کرد.
پس بهلحاظ قانونی و حق تألیف و حق اقتباس فیلمسازی که قصد داشته باشد از روی داستانهای این کتاب فیلم بسازد به مشکلی بر نخواهد خورد.
داستانهای کوتاهی از افراد مشهوری چون احمد محمود، اسماعیل فصیح، گلی ترقی، پرویز دوایی، ناصر تقوایی، غزاله علیزاده، سیدمهدی شجاعی، سیامک گلشیری و... در این کتاب دیده میشود.
با توجه به اینکه محمد قاسمزاده خود داستاننویس، رماننویس و پژوهشگر ادبیات فارسی و عضو فرهنگستان هنر ایران است به نظر میرسد داستانهایی که برای این کتاب انتخاب کرده باید داستانهای باارزشی باشند. در واقع چنین نیز هست؛ اما آنچه مهم است این که بیشتر داستانهای انتخاب شده به لحاظ ادبیات و ارزش ادبی جایگاه بالایی دارند.
درست است که اقتباس به دو گونه آزاد و مستقیم انجام میشود اما در این داستانها بار ادبی سنگینتری نسبت به بار تصویری و دراماتیک دیده میشود.
فیلمساز شاید بتواند با اقتباسی آزاد از این داستانها فیلم نسبتاً خوبی بسازد اما در اقتباس مستقیم اثر درخور توجهی ساخته نخواهد شد.
اما یکی از حسنهای این کتاب این است که از هر اقلیمی در آن داستان کوتاهی دیده میشود. از جنوب، ازدریا، از شهر، از روستا و از هر فضایی که در اطراف ما دیده میشود داستانی روایت شده است. این تنوع دست فیلمساز را برای اقتباس باز میگذارد. این تنوع اقلیم و مکان نشان از هوشمندی محمد قاسمزاده برای انتخاب داستانهایی برای اقتباس است.
بهلحاظ دیگر، کتاب از داستاننویسان متولد دهه ۱۰ هجری شمسی تا دهه ۶۰ داستانهایی را بازگو کرده است. به این ترتیب داستانهای این کتاب شامل حداقل پنج نسل از نویسندگان داستان کوتاه فارسی ایرانزمین است.
یکی دیگر از مزیتهای این کتاب همراه داشتن یک دیویدی شامل ۵ فیلم کوتاه برگزیده اقتباسی است. این پنج فیلم به بهانه برگزاری بخش ویژه کتاب و سینما در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران تهیه و تدوین شدهاند.
اسامی فیلمهای اقتباسی برگزیده «آن سوی دریاچه» به کارگردانی عماد خدابخش، «جاده مسدود است» به کارگردانی وحید حاجیلویی، «حفره مشترک» به کارگردانی اسما ابراهیمزادگان، «چشم آبی» به کارگردانی امیرمسعود سهیلی و سعید قربانیان، «کودکان ابری» به کارگردانی رضا فهیمی است.
یکی از نقاط قوت این کتاب استفاده از داستانهایی است که نویسندگان آن دستی در ساخت فیلم یا نقدنویسی یا فیلمنامه نویسی دارند.
اسامی نامآشنایی چون پرویز دوایی، ناصر تقوایی، منیرو روانیپور، محمدرضا صفدری، محمدرضا کاتب، علی اردوانی، انسیه ملکان، سپیده شاملو از این جملهاند. این افراد اکثراً یا دستی بر فیلمنامهنویسی یا نقدنویسی دارند یا فیلمساز هستند.
یکی دیگر از مزیتهای این کتاب پاراگرافی است که برای معرفی داستاننویس ارائه شده است. در این پاراگراف سال تولد، تحصیلات و خلاصهای از فعالیتها و نام آثار نویسنده برای آشنایی خواننده کتاب ارائه شده است.
جالب اینجاست که با خواندن کتاب و پاراگراف معرفی نویسنده به این نتیجه میرسیم که داستاننویسانی که در دهههای قبل متولد شدهاند اکثراً داستانهای بلندتری نسبت به نویسندگانی که در دهههای اخیر به دنیا آمدهاند دارند. معمولاً متولدین دهههای ۵۰ و ۶۰ داستانهای کوتاهتر و خلاصهتری نسبت به نویسندگان نسلهای قبل دارند.
در پشت جلد این کتاب و در آغاز آن تعریفی از داستان کوتاه از جمال میرصادقی آورده شده است. در این تعریف آمده است: «داستان کوتاه تکهای کندهشده از زندگی است و قدرتش در ایجاز و فشردگی و نمایش لحظههاست. این لحظهها، حساسترین روانسنج وقایع اجتماعی و سیاسی و عمومی داستان کوتاه است. داستان کوتاه را به عشق تشبیه کردهاند که ناگهانی و آنی اتفاق میافتد و بر ذهن و اندیشه خواننده مسلط میشود و او را تسخیر میکند.» ای کاش نویسنده یا ناشر برای آشنایی بیشتر خواننده تعریفی هم از فیلم کوتاه در کتابش ارائه میداد.
کتاب «این سو واقعیت، آن سو خیال» هرچند کامل نیست، سنجیده و تأثیرگذار است. آنچه در دسترس قرار گرفته حرکتی مثبت بهسمت اقتباس از منابع ادبی غنی ایرانزمین است؛ حرکتی که اگر ادامهدار و برنامهریزیشده باشد میتواند نسلی از فیلمسازان باسواد و ادبیاتشناس را به سینمای ایران معرفی کند.
نظر شما