چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰
ماجرای نامه نوشتن زنان یزدی به مجلس شورای ملی در پی دستور الزامی شدن کشف حجاب

قیام مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر ایران رویدادی بسیار پراهمیت و مبارزه‌ای با هویت سیاسی و اعتقادی است. این واقعه در دوران حکومت پهلوی اول و در اعتراض به اجباری کردن استفاده از کلاه شاپو از سوی حکومت مرکزی به وقوع پیوست.

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر ایران رویدادی بسیار پراهمیت، و مبارزه‌ای با هویت سیاسی و اعتقادی است. این رویداد خونین که شکاف عمیقی را میان روحانیون و مردم از یکسو  وحکومت وقت آن زمان از جانب دیگر ایجاد کرد، در 21 تیرماه سال 1314 خورشیدی اتفاق افتاد. قیام مسجد گوهرشاد در دوران حکومت پهلوی اول و در اعتراض به اجباری کردن استفاده از کلاه شاپو از سوی حکومت مرکزی به وقوع پیوست.

مبارزه با حجاب زنان مسلمان کشور که اصطلاحا به «کشف حجاب» معروف شده، حاصل یکی از باورهای رضاخان پهلوی است. باور به دین زدایی، اسلام ستیزی و مبارزه با اعتقادات مذهبی مردم. «کشف حجاب» مهمترین سوغات سفر رضا شاه به ترکیه بود. گرچه از 1314 که فرمان کشف حجاب صادر شد تا مدت 6 سال دستگاه حکومتی رضاخان تلاش کرد با زور و سرکوب و ارعاب به مقابله با حجاب زنان بپردازد ولی این تلاش موفق نبود و به محض سقوط رضاشاه آنچه در جامعه عیان می‌‌شد بازگشت خیل عظیم زنان مسلمان به سمت حجاب بود.

اولین انجمن زنان در ایران پس از برقراری مشروطه تشکیل شد. این انجمن را همسر میرزا حسن رشدیه در 1326 ه.ق در محل ساختمان مدرسه پرورش دختران که در خانه استیجاری محسن خان نطنزی ملقب به معاون دیوان بود، مجاور سقاخانه نوروزخان، تاسیس کرد. اهداف ذکرشده برای انجمن، پرورش دختران دبستانی و ایجاد زمینه برای مشارکت بیشتر زنان در امور اجتماعی و سیاسی بود. در این زمینه، فعالیتهایی چون، ایجاد مدرسه دخترانه، ترویج استفاده از البسه وطنی، تحریم کالاهای خارجی به منظور مقابله با نفوذ بیگانگان در ایران و تبلیغ مشروطیت... را سرلوحه کارهای خود قرار می‌داد.

متاسفانه این انجمن به دلیل فاصله گرفتن عملکرد اعضا با اهداف اولیه خود در ادامه کار، و طرح موضوعاتی که با احساسات و عواطف مذهبی جامعه چندان همخوانی نداشت، نظیر زمزمه‌هایی درباره محدودیت حجاب، با مخالفت‌هایی از جانب برخی از علما و مردم عادی و به دلیل طرح مبانی مشروطه‌خواهی با مخالفت اعضای حکومتی مواجه و توسط مامورین حاکم تهران تعطیل شد. کشمکش برای گشایش مجدد و بستن آن تا مدتی ادامه داشت تا بالاخره به تعطیلی کلی آن انجامید.

زمانی که رضاشاه، بی‌حجابی را علنی و رسمی کرد، کابینه محمود جم عهده‌دار زمام امور بود. در این کابینه محسن صدر (صدرالاشراف) وزارت عدلیه را عهده‌دار بود. وی سال‌ها بعد، خاطرات خود را در کتابی تحت عنوان «خاطرات صدرالاشراف» انتشار داد. بخشی از این خاطرات، مربوط به اولین جلسات کشف حجاب در 1314 است که تاثرآور و عبرت‌انگیز است.

شاه برای این که مردم عادت کنند امر کرد وزراء هر کدام در وزارتخانه خود یا در کلوب ایران جشن بگیرند و از افراد آن وزارتخانه و رجال دعوت کنند که با خانمهای خود در آن جشن حاضر شوند .ابتدا در وزارت جنگ این امر اجرا شد و خود شاه هم در آن جشن حاضر شد، زن‌های افسران طوعا و کرها حاضر شدند و سایر وزرا هم شروع کردند. همین که یکی دو وزارتخانه جشن گرفت روزی شاه در هیأت دولت گفت وسیله‌ای فراهم بیاورید که من خودم هم با دخترهای خود بدون حجاب حاضر شوم.

حکمت وزیر فرهنگ گفت برای جشن توزیع دیپلم در مدارس دخترانه مناسب است شاه تشریف‌فرما شوند. شاه پسندید و قرار شد در آن جشن حاضر شود و گفت وزراء و معاونین و مدیر کل‌ها باید با خانم‌های خود حاضر شوند. این امر برای من اشکال زیاد داشت زیرا خانم من به هیچ‌وجه حاضر نبود. حتی به من گفت مرا طلاق بده و از این امر معاف بدار. من به توسط شکوه‌الملک رئیس دفتر مخصوص به شاه پیغام دادم که خانم من مریضه است و نمی‌تواند حرکت کند جواب داد که خود شما حاضر شوید ولی این عذر را به سایر وزرا بگویید.

این مرحله هم گذشت چند روز بعد شاه به من گفت نوبت جشن در وزارت عدلیه چه وقت خواهد بود؟ من گفتم جمعیت اعضاء عدلیه زیاد و 2 قسم هستند: قسمتی اعضاء اداری و جمعی قضات هستند که در بین آنها اشخاص عالم و پیرمرد است مناسب می‌دانم که مجلسی فراهم کنم که اول اعضاء اداری و بعد نوبت دوم قضات. شاه گفت مناسب نیست و کار را باید از نقطه مشکل شروع کرد تا دیگران حساب کار خود را بکنند.

من ناچار شدم و مجلسی در کلوب ایران که وسعت زیاد داشت فراهم کرده و دعوت کردم ولی در خانه من حالت عزا بود ناچار شب وقتی عده زیاد از اعضاء و سایرین آمده بودند خانم من با کراهت با دخترهایم حاضر شدند و از مدعوین پذیرایی شد. اما بعد از مراجعت از آنجا خانم من مریض شد و دیگر از آن خانه بیرون نیامد تا در مدت یک سال بعد فوت شد و جنازه او بیرون رفت...

تظلم زن‌های یزد به مجلس شورای ملی

بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط متفقین و با تبعید وی از ایران، شدت ظلم و اجحاف رضاخانی کاسته شد. در فضای نسبتاً باز سیاسی که برای جلب نظر مردم به تحمل سلسله پهلوی در کشور ایجاد شد در منابر و جراید و بعضاً مجلس شورای ملی از جنایات رضاخان اسم برده می شد و مردم امیدوار به روزهایی بودند که فضای سیاسی و اجتماعی از اختناق پهلوی اول خالی شود. جمعی از زنان یزد در نامه‌ای به مجلس شورای ملی از ظلم و ستمی که در دوره رضا خان در پی دستور الزامی شدن کشف حجاب، رفته بود، گزارش دادند. رضاخان برای غربی کردن ایران و ایرانی متأثر از روشنفکران ایرانی چون فروغی، علی‌اصغر حکمت و دیگران، خواستار تلبس زنان و دختران ایرانی به لباس زنان غربی شده بود. این دستور به صورت ابلاغیه به همه نقاط ایران ارسال شده و در آن متخلفین مستوجب مجازات و اهانت شناخته می شدند، این نامه تصویری است که در نقاط بسیاری از کشور در روزهای حکمرانی رضاخان پهلوی رخ داده بود:
[تظلم زن‌های یزد به مجلس شورای ملی،‌ 23 مهر 1320]
مجلس شورای ملی ، شماره 5310، مورخه 23/7/1320

بعدالعنوان – به عرض می‌رسانیم در این موقع که اراده شاهنشاه ما به پایه قانون مشروطیت استوار، و زبان و قلم آزاد است شما نمایندگان ملت می‌توانید برای بیچارگان و ستمدیدگان دادرسی فرمائید متأسفانه بر اساس آنچه در رادیوها شنیده و یا در روزنامه‌ها مطالعه می‌شود؛ هیچ اسمی از ظلم و ستم‌هایی که چندین سال است به ما بیچارگان شده نیست که به واسطه یک روسری یا چادرنماز در محله‌ها در فشار پاسبانان و مأمورین شهربانی واقع بوده و هنوز هم هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی‌کنند و اگر تصدیق حکما آزاد بود از آمار معلوم می‌شد که تا به حال چقدر زن حامله یا مریضه به واسطه لطمات و صدماتی که از طرف پاسبان‌ها به آنها رسیده جان سپردند و چقدر از ترس فلج شدند و چقدر مال ما را به اسم روسری یا چادر نماز به غارت بردند و چه پول‌هایی از ما به هر اسمی و رسمی گرفته شده، خدا می‌داند.

اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می‌افتاد مثل اسرای شام با ماها رفتار می‌کردند. بهترین رفتار آنها با ما با همان چکمه‌ها و لگد بر دل و پهلوی ما بود و یا طمع به پول ما. لذا استدعای عاجزانه داریم. انتقام ما ستمدیدگان را از این جابران بگیرید. از نمایندگان محترم استدعا داریم دیگر دست ظلم و تعدی و شکنجه از سر ما زنان ایران کوتاه و ما را آزاد فرمائید. با تقدیم امضای جمعی از زن‌های یزد – رونوشت برابر اصل است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها