سفرنامهنویسی از گذشته مرسوم بوده و سفرنامههای حج متعددی به یادگار مانده که اکنون قابل دسترس است. با سفرنامهها میشود پا به پای نویسندههای آن راهی بیت الله شد. این بار سفرنامههای قدیمی را کنار میگذاریم و سراغ معاصرها میرویم تا با زبان امروزی، همقدم حجاج شویم.
از خال سیاه عربی بگو
حامد عسگری، نویسنده و شاعر مجری است که ماه رمضان گذشته، هر روز برنامه سحرگاهی شبکه افق را با شاعرانگی مخصوص خودش اجرا کرد. سفرنامه حج او با نام «خال سیاه عربی» برای اولین بار در سال 1399 توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد و اکنون بیش از 10 بار تجدید چاپ شده است. حامد عسگری متولد بم است و از شهرستان، خانواده و آن زلزله مهیب کلی خاطره دارد. سفرنامه حجش نیز خالی از خاطرات او نیست و حتی داستانش از مدینه و مکه شروع نمیشود. در این سالها استقبال خوبی از ادبیات حامد عسگری شده است و همین کتاب «خال سیاه عربی» تاکنون بیشتر از 10 بار تجدید چاپ شده است.
3 پسر بازیگوش در شهر خدا
سید مجید حسینی را وقتی بیشتر شناختند که با مافیای کنکور و ناشران آموزشی و کمک آموزشی گلاویز شد. وی یک سفرنامه حج دارد. «اعترافات شهر خدا» سفرنامه حسینی است که در سال 1392 توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. حسینی در سفرنامهاش بازیگوش است، انگار با خودش هم لج دارد وگرنه کتابش را با دو روایت «پسر متن» و «پسر حاشیه» نمینوشت! «پسر متن» درون اوست، پسری که 10 سال قبلتر به خانه خدا مشرف شده و بچه مثبت است اما «پسر حاشیه» لجباز است، به این راحتیها با چیزی کنار نمیآید و شکاک است. او فرزندی هم به نام امیر دارد که همراه او در سفر است. پس کتابش روایت این پسرهاست. «اعترافات شهر خدا» خرده روایتهای متن، حاشیه و امیر از سفر به حجاز و ریاض است.
حاجی خودتی!
حسن محدثی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در رشته جامعهشناسی دین است. او بعضی آدمها را میشناسد که وقتی حاجی خطابشان میکنی ناراحت میشوند و محدثی هم از ناراحتی آنها ناراحت است چون معتقد است سفر حج پر از معنویت است و نباید چنین برداشتی از آن اتفاق بیفتد، شاید حاجیهای ایرانی از خودشان تصویر خوبی نساخته باشند. محدثی این کتاب را برای جامعهشناسها ننوشته است، که البته به کار آنها هم میآید چون کتاب برای مخاطب عام نوشته شده است. این کتاب، جامعه شناسی حج هم نیست بلکه روایتی از سفر یک جامعهشناس به حج است.
همان همیشگی
میدانیم «خسی در میقات» سفرنامه حج جلالآلاحمد است، از کتاب حج علی شریعتی هم خبر دارید. حالا چه کنیم؟ از جلال آل احمد تعریف کنیم یا از نثرش؟ از عرفان علی شریعتی بنویسیم یا قدرت قلمش؟ ما کجا و آنها؟ اگر دوست داشتید در سفر کاغذیتان به حج یک همسفر کلاسیک از جنس آدمهای کافه نادری داشته باشید، میتوانید روی آل احمد یا شریعتی هم حساب کنید.
حج راهیان نور
گلعلی بابایی، رزمنده و در عین حال یک دائرةالمعارف دفاع مقدس است و میشود از آن چیزی برداشت و استفاده کرد و رفت. او کنار همه کتابهایی که نوشته، یک سفرنامه حج هم با نام «غوغای غبار» دارد. تفاوت سفرنامه حج او با بقیه این است که وسط مکه و مدینه ایستادهاید اما یک نگاهتان به شلمچه و رملهای فکه و هورالعظیم و کانال ماهیست، روبروی حجرالاسود یا پشت مقام ابراهیم ایستادهاید اما حواستان به تک دشمن بعثی هم هست. با گلعلی که همسفر باشید، انگار با کاروان شهدا در سفر حج همراهید. او در غوغای غبار نوشته است: «در شبه جزیره عربستان و در جاجای مکه و مدینه، هرجایی که قدم میگذاشتم، سیمای نورانی شهیدان مثل توالی مکرر آذرخش در دل شبی ظلمانی به سینه سیاه آسمان ذهن ام خطور میکرد. در این میان آن که بیشتر از همه با دلم بازی میکرد و همه جا همراهم بود، شهید محمود پیربداغی بود؛ او که بهار 1365 در شبه جزیره فاو به آسمان پرکشید و قلب مرا هم با خود برد.»«غوغای غبار» را انتشارات سوره مهر برای اولین بار در سال 1388 منتشر کرده است.
یار کجاست؟
رحیم مخدومی نویسنده آثار مهمی در ادبیات دفاع مقدس است. «یار کجاست؟» سفرنامه حج اوست که برای اولین بار در سال 1372 منتشر شده است. وی اسم کتاب را از این بیت انتخاب کرده که: «کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود / حاجی! احرام دگر بند، ببین یار کجاست؟»سفرنامه حج مخدومی از آن کتابهایی است که یک تقریض مهم هم دارد. رهبر انقلاب در وصف «یار کجاست؟» نوشته است: «بار دیگر موسم حج شد و وقت انس و معاشقه من با سفرنامههای حج. دود کبابی به ضرورت با مصداقی از «وصفالعیش، نصفالعیش»؛ و «ماشاءالله کان». اما بیشک این یکی از بهترین سفرنامههای حج است که من خواندهام. لطیف، پرنکته، ژرفنگر، باروح، موعظهآمیز، گویا و همراه با هنرمندیهای ادیبانه؛ از قبیل زیبایی قلم، همراهی طنز، اشتمال بر تصویر، آمیختگی به خیال و خلاصه اینکه نوشته زیبا و شیرینی است.»
نظر شما