در نشست «نسبت روایت با خانواده» که سهشنبه ۲۶ اردیبهشت در سالن یاس نمایشگاه کتاب تهران با حضور سمیه عالمی، حسام آبنوس و آزاده جهاناحمدی برگزار شد، خانواده به عنوان یک بستر واقعی و مهم برای تولید روایت معرفی شد.
جهاناحمدی افزود: اگر نویسنده بتواند از یک سوگ یک نظرگاه جدید بسازد، این روایت است. برخیها برشهای عرضی یک سری از خاطرات را روایت میگویند که این اشتباه است. وقتی نویسنده به یک ادراک جدید از برشهای طولی یک خاطره رسید، میتوان آن را روایت نامید. نویسنده سعی کند یک ادراک نو از انسان در بستر زندگی ارائه دهد.
این نویسنده بیان کرد: برخی نویسندگان تکلیف خودشان را نمیدانند. ما با آدمهایی طرف هستیم که تکلیف خودشان را هم نمیدانند. نویسنده نقش انسان را در جایگاه انسان باید مشخص کند. این یک نکته را به ما گوشزد میکند که فضای ادبیات ایران نیازمند گفتوگوهای جدیدتر است.
جهاناحمدی ادامه داد: برخی انسان را بدون رنج و تلاش میدانند و از او روایت میکنند. انسان یعنی زندگی در بستری از رنج، بهدستآوردنها و ازدستدادنها. نکته این است که بتوانند نسبت انسان را با زندگی درک کنند.
وی افزود: اگر ما زندگی را فاکتور بگیریم، روایتها خودبهخود کنار گذاشته میشوند. آنچه روایتها را میسازد، واقعیتهای زندگی است. شما در روایت میبینید که نویسنده به خودش و مخاطب یا خواننده متعهد است. یک راننده تاکسی میتواند با سه جمله برای شما یک نگاه تازه بسازد. چراکه نگاه تازه یا نظرگاه جدید زندگی میسازد.
آزاده جهاناحمدی در پایان گفت: راوی متعهد است که واقعیت را بگوید؛ در صورتی که داستاننویس متعهد به این کار نیست. روایت باید صد در صد دو تای پایش روی زمین باشد و در بستر زندگی به بیان بپردازد. روایت همه حالات و رخدادهای زندگی انسان را شامل میشود. تلخی، شیرینی، تکانهها.
نظر شما