وی با اشاره به نبود حلقهها یا جریانهای فکری، دانشگاهی و روشنفکری در کشور که این جریان را رهبری و مدیریت کند گفت: ما امروزه نیازمندیم که نویسندگانی ظهور پیدا کنند که حرف نویی برای گفتن داشته باشند نه مثل بسیاری از کتب تألیفی امروز که نویسنده و اندیشمند بهجای گفتن حرف خود به جمعآوری و تکرار اندیشهها از کتب ترجمهای دیگر پرداخته است. سابقه و تجربه و اندیشه، مسئله اول در این حوزه است که به آن اشاره کردم. نکته دیگر این است که ما بهلحاظ روشی مشکلاتی داریم. متن دانشگاهی ما وقتی تولید شده و چاپ میشود، بهقدری مکانیکی است که حتی برای مخاطبین تخصصی این حوزه هم جذابیت ایجاد نمیکند؛ چه برسد به مخاطبین عادی.
وی ادامه داد: وقتی جذابیت ایجاد نشود به همان اندازه هم نمیتوان اثرگذار بود. نوشتهها و نظریات کتابهای تألیفی، از حوزه دانشگاهی فراتر نمیرود و نویسندگان توانایی ندارند که تمثیلی از آن بسازند. در واقع نمیتوانند مفاهیم ایرانی را در قالب آثار مشهور جهانی ارائه دهند. وقتی این مشکلات را داریم، چارهای نداریم جز ترجمه کردن؛ چون نه حرفه آن را داریم و نه جذابیتی برای مخاطبین. تا زمانی که نویسندهای تازه و افرادی ظهور و بروز نکنند که به فن نوشتن آگاه باشند و قدرت تبیین مسئله به زبان فارسی روان را دارا باشند، وادار به ادامه این مسیر هستیم.»
نظر شما