کتاب «مومیایی شبیه عشق من است» چهارمین مجموعهداستان حسین بازپور منتشر شد.
این مجموعه داستان کوتاه، در شهرهای اردبیل، کرج، اهواز و شیراز با راویهای اول شخص، راوی سوم شخص محدود و راوی دانای کل روایت شده است.
نویسنده در این کتاب، به مسائل اجتماعی و دغدغههای نسل جوان پرداخته است؛ مشکلاتی مانند روابط عاطفی، ارتباطات، بیکاری، سربازی و مسائلی از این دست. او در این مجموعه تلاش کرده مهمترین دغدغهها را با شخصیتپردازیهای دقیق در شهرها و مکانهای مختلف و با تیپهای شخصیتی متفاوت با زبانی ساده و یکدست با سه راوی مختلف برای نسل جوان روایت کند.
شاعرانگی و ایجاد پیوند مابین داستانها را برای جذابتر شدن داستانها بهوجود آورده است و شخصیتهای داستانها، از آدمهای پایین شهر تا بالای شهر، آدمهای فقیر و غنی بهوجود آمادهاند. بازپور در این اثر تلاش کرده تا نسل جوان را با شخصیتها و تیپهای مختلف آشنا کند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«پیرمرد کارت دیگری از جیب پیراهناش درآورد و شمارهای گرفت. سرباز با نوک پوتین سنگریزهای را شوت کرد که خورد به باجه. عصبانی رفت زیر سایهی درخت میموزا و به رهگذرها نگاه کرد. تاکسیای بد جا ترمز گرفت مسافر سوار کند، صدای بوق ممتد ماشینها عصبیترش کرد. کلاهاش را درآورد. نفس عمیقی کشید. یک ساعت مرخصیاش تمام شده بود. به باجه نگاه کرد. پیرمرد حرف میزد. رفت طرف باجه. صدای پیرمرد را میشنید: «نگران نباش عزیزم، همهچی درست میشه، من پیگیر کارم. زود میآم پیشات.»
سرباز با کف دست به شیشهی باجه زد و گفت: «چکار میکنی؟»
پیرمرد روکرد به او: «دارم تلفن میکنم.»
سرباز با مشت به باجه زد: «منام میخوام تلفن بزنم. باید برم پادگان.»
پیرمرد گفت: «گفتم مرگ و زندگی در میونه. جون یه زن.»
سرباز دوباره با مشت، محکم به باجه کوبید. «کار منام خیلی واجبه، پدرم بیمارستانه. عمل داره امروز.»
...»
بر اساس اعلام ناشر در تابستان سال آتی، مجموعه داستان دیگری به نام «روی سرطان چسبزخم بزن» از این نویسنده در انتشارات تیماج به چاپ خواهد رسید.
کتاب «مومیایی شبیه عشق من است» در ۷۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۳۵هزار تومان از سوی انتشارات تیماج منتشر شده است.
نظر شما