دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
وقتی صحبت از اختلالات شخصیتی می‌شود، رابطه درمانی اهمیت می‌یابد

هنگامی‌که صحبت از اختلالات شخصیتی می‌شود، رابطه درمانی اهمیت بیشتری دارد. هنگامی‌که مراجعین معتقدند افراد دیگر ممکن است به آن‌ها آسیب برسانند، غالباً همان عقیده را درباره درمانگر دارند. این ناآگاهی انگاره آن‌هاست.

مهدی آزاد مترجم کتاب «رابطه درمانی در رفتار درمانی شناختی» در گفت‌وگو با لیلا علیزاده ده‌آبادی؛ خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) با طرح این سؤال که چرا رابطه درمانی در ارائه درمان شناختی رفتاری کارآمد (CBT) بسیار ارزشمند است؟ گفت: برای پاسخ به این سؤال، باید ماهیت CBT را بررسی کرد، تکلیفی که با تحسین در این کتاب انجام ‌شده است. CBT صرفاً مجموعه‌ای از فنون نیست. اگرچه شما باید بدانید که چگونه می‌توانید تکنیک‌ها را انتخاب کرده و آن‌ها را به‌طور مؤثر پیاده‌سازی کنید (برخی از آن‌ها از انواع دیگر سبک‌های روان درمانی اقتباس‌شده‌اند)، برای ارائه کارآمد CBT شما همچنین باید مراجعین را به کار بگیرید. افزون بر این، شما باید یک مفهوم‌پردازی شناختی دقیق و منحصربه‌فرد از مراجع ایجاد کنید که در هر جلسه با پیشروی آن را اصلاح می‌کنید. شما همچنین باید یک اتحاد درمانی قوی ایجاد کنید تا مراجعان بتوانند به‌جای گذراندن وقت به طور بیهوده در جلسه یا داشتن افکار خودآیند راجع به شما، درباره خودشان در رابطه با شما، یا درباره فرایند درمان و بر روی مشکلاتی که هنگام ترک کلینیک تجربه می‌کنند، تمرکز نمایند.

او ادامه داد: این همان چیزی است که مولف درباره ایجاد یک اتحاد درمانی خوب به کارورزان می‌آموزد. مولف به آن‌ها می‌گوید مهم است که یک انسان خوب با مراجع در اتاق درمان باشید، به مراجع احساس امنیت دهید و با آن‌ها به روشی رفتار کنید که اگر خود مراجع بودید دوست داشتید با شما آن­طور رفتار شود. همچنین انتظارات واقع‌بینانه از طرف درمانگران برای مراجعین­شان مهم است: فرض می‌شود مراجعین دشوار هستند. به همین دلیل آن‌ها مراجع هستند و همچنین باید انتظارات واقع‌بینانه‌ای را برای خود داشته باشند. مولف می‌گوید: «من، برای نخستین بار، قادر به کمک کافی به هر مراجعی که وارد اتاق درمان می‌شود، نیستم. اگر انتظار خلاف این را داشته باشم، یا از مراجع و یا از خودم ناامید می‌شوم که هرکدام در توانایی من برای ارائه یک درمان مؤثر تداخل می‌کند.»

آزاد با بیان اینکه هنگامی‌که صحبت از اختلالات شخصیتی می‌شود، رابطه درمانی از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شود عنوان کرد: هنگامی‌که مراجعین معتقدند افراد دیگر ممکن است به آن‌ها آسیب برسانند، غالباً همان عقیده را درباره درمانگر دارند. این ناآگاهی انگاره آن‌هاست. کمک به مراجعین در کشف نادرست بودن باورشان در زمینه ارتباط شما با آن‌ها، دو فرصت را فراهم می‌کند؛ نخست، کار به روی گسیختگی اتحاد درمانی را تقویت می‌کند و به مراجعین اجازه می‌دهد تا به‌طور کامل‌تری درگیر درمان شوند؛ دوم، شما می‌توانید به مراجعین کمک کنید آنچه آموخته‌اند را به روابط خاص خارج از درمان تعمیم دهند.

او ادامه داد: تغییر در سیستم‌های اعتقادی مراجع با استفاده از تجربه‌گرایی مشارکتی و گفتگوی سقراطی افزایش می‌یابد. در حقیقت، استفاده از رویکردی مشارکتی برای درگیر کردن مراجعین در تحقیق تجربی از باورهای ناسازگار آن‌ها به‌طور کلی یکی از ویژگی‌های متمایز رویکردی بود که برای نخستین بار در شناخت درمانی افسردگی بیان شد. در این کتاب نحوه استفاده از این دو جنبه اصلی CBT به‌روشنی توضیح داده ‌شده و به پیشرفت این رشته کمک کرده است.

آزاد با بیان اینکه در حال حاضر مجموعه قابل توجهی از کتاب‌های CBT برای آموزش متخصصین در مورد انواع اختلالات در دسترس است یادآور شد: این کتاب مکمل این جلدهاست و گام مهمی رو به جلو است زیرا پایه و بنیادی محکم برای نقش رابطه درمانی در عمل CBT ارائه می‌دهد. دانشجویان حرفه‌های بهداشت روان از این کتاب چیزهای فراوانی درباره ماهیت رابطه مراجع و درمانگر در روان درمانی می‌آموزند. درمانگران با سال‌ها تجربه نیز از مزایای آن بهره‌مند خواهند شد، زیرا آن‌ها می‌آموزند چگونه بهترین ویژگی‌های متمایز درمانگر و مراجع را برای اصلاح عمل و تقویت روابط خود با مراجع اعمال کنند و همچنین از تنش‌ها و فشارهای موجود در اتحاد به‌عنوان فرصتی برای بهبود رابطه درمانی استفاده کنند. یک پیام به‌ویژه مهم، ضرورت ترویج سهم مشارکت فعالانه در کار تجربی است، زیرا نه درمانگر و نه مراجع نقش انفعالی ندارند. این احساس متقابل و مسئولیت مشترک برای انجام کار در جلسات و همچنین بین جلسات، در زندگی روزمره فرد ضروری است.

او بیان کرد: نویسندگان ارزش و ماهیت رابطه درمانی را بیان می‌کنند، روش علمی و تولید فرضیه‌های مهم بالینی و ارزیابی آن‌ها از طریق آزمایش را به‌وضوح توصیف می‌کنند. سایر جنبه‌های مهم CBT شامل استفاده از پرسش توسط درمانگر و رویکرد آموزش سقراطی است که درمانگر بالینی را قادر می‌سازد تا مراجعین را به سمت چشم‌انداز یا کشف جدیدی هدایت کند. این راهبردها از ویژگی‌های اساسی رابطه درمانی، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم (هنگامی که در تکنیک‌ها قرار می‌گیرند) هستند و منجر به تغییر در باورها و برداشت‌های ناسازگار اساسی مراجع می‌شوند.

آزاد در پایان گفت: دکتر کازنتزیس، داتیلیو و دابسون برای تهیه این راهنما به منظور اقدامات بالینی واجد شرایط هستند. آن‌ها درمانگران، سرپرستان، پژوهشگران و اساتید باتجربه‌ای هستند. این کتاب برنامه‌های تحقیقاتی مستقل و همچنین کار مشترک گسترده آن‌ها را در واحد تحقیقات رفتار درمانی شناختی در دانشگاه موناش را فرامی‌خواند _ که درک ما از تلاقی رابطه و تکنیک در روان درمانی را گسترش داده است. هدف مهم این کتاب ترجمه این یافته‌های پژوهشی به عمل است، زیرا این امر به متخصصین می‌آموزد که چگونه به مدل CBT وفادار بمانند، در حالی که آن‌ها تمرکز دوگانه‌ای بر تعامل درمانی دارند.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها