ضامنی در ابتدای این نشست بیان کرد: نظریههای مختلفی در باب جنگ و فیلسوفان و حتی در فلسفههای معاصر مطرح شده است. اما دفاع مقدس در کشور ما کمتر از منظر فلسفی مورد بحث قرار گرفته است و فیلسوفان هم درباره جنگ نگاه خاصی نداشتند و کمتر درباره آن صحبت کردهاند و جای خالی این موضوع احساس میشد. این بود که از حسین اعلائی کسی که نگاهی فلسفی به موضوع جنگ دارد دعوت کردیم تا در این زمینه برای ما بگوید.
او ضمن اعلام خبر چاپ سوم کتاب «تحلیل جنگ تحمیلی ایران و عراق» درباره تعریف مشخص جنگ از نگاه اعلائی پرسید که او پاسخ داد: جنگ تصمیم انسانهاست. نوع نگاه انسانها باعث به وجود آمدن جنگ، صلح، دوستی، دفاع و... میشود و شخصیت و روحیات انسانها در رفتارشان بروز میکند و یکی از آن رفتارها جنگ است.
اعلائی ادامه داد: اگر به جای صدام شخص دیگری در عراق حاکم بود جنگ رخ نمیداد زیرا اختلافات مرزی عامل شکلگیری جنگ ایران و عراق نبود و شخصیت صدام و نوع نگاهش به حاکمیت و حکمرانی باعث شکلگیری جنگ شد. زیرا تصمیم به جنگ تصمیم سادهای نیست و شما علاوه بر اینکه آسیب میزنی، آسیب هم میبینی.
او همچنین علاوه بر اشاره به بحث روانشناسی دیکتاتورها مثل صدام، ساختار سیاسی عراق را نیز عامل دیگر شکلگیری جنگ بین ایران و عراق دانست و افزود: ساختار سیاسی عراق مبتنی بر اساسنامه حزب بعث بود و ساختار فکری حزب بعث حاکمیت را منوط به جغرافیای عراق نمیدانست و به دنبال تصرف ایران هم بود.
اعلائی با بیان اینکه در تبدیل جنگ تحمیلی به دفاع مقدس چه انگارههای معنایی در ذهنش باز شده اظهار کرد: جنگ خلاف طبع بشر است. جنگ یعنی خسارت، تلفات، کشتن، کشته شدن و جنگ یعنی به جای اینکه منابع یک کشور صرف رفاه شود، صرف خرابی شود. اما مقابله با جنگی که میخواهد رخ دهد میشود دفاع و دفاع در اسلام مقدس است و اگر کسی حتی از خانواده خود، زمین، اموال، خاک و ... خود دفاع کند، دفاعش مقدس است. اما اگر تجاور را دفع کرد و خواست جنگ را ادامه دهد آنجا دیگر دفاع نیست و مقدس محسوب نمیشود.
او با اشاره به اینکه همه ابعاد جنگ ۸ساله مقدس نیست گفت: استراتژیهای به کار رفته در جنگ و عملیات، مقدس نیستند زیرا طرفین دچار تنظیم استراتژی درست و غلط میشوند و ما در پیروزترین عملیاتها هم خطا داشتیم زیرا میتوانستیم تلفات کمتری داشته باشیم و جنگ از نظر نظامی یک علم است. اما رزمندهای که برای جنگیدن رفته و شهید شده مقدس است.
او همچنین نقد جنگ را سازنده دانست و بیان کرد: ما باید بتوانیم در حوزه دیپلماسی، تصمیمگیری و کشورداری جنگ را نقد کنیم. یکی از تجربیات مهم در جنگ تحمیلی بهای کافی ندادن به دیپلماسی به عنوان ابزاری برای تقویت میدان است. خوانش انتقادی جنگ باعث میشود درجه خلوص دفاع مقدس بیشتر شود.
اعلائی درباره نظریه جنگ داوطلبانه اظهار کرد: این نظریه در جنگ دیده نشد و باید کسانی که در این حوزه مسلط هستند روی آن کار کنند. این نظریه یک نظریه ایرانی-اسلامی است که با نظریه عادلانه متفاوت است. طبق این نظریه امام گفت جنگ واجب کفایی است.
او افزود: طبق نظریه جنگ داوطلبانه، اینگونه نیست که فقط افراد داوطلب به جنگ بروند. بلکه جامعه، ساختار و سیستم هم جایگاه خودش را دارد و انگیزه جنگ را جلو میبرند. طبق این نظریه هرکسی نمیتواند فرمانده باشد بلکه کسی که داوطلبتر، با شهامتتر، با مهارتتر و متخصص تر است فرمانده میشود.
این فرمانده سابق جنگ در انتها گفت: جنگ ۸ ساله اکنون تمام شده و بعد نظامی و سیاسی آن هم تمام شده است اما مهم این است که آن را به عنوان یک گنجینه معرفت برای امروز و آخرت در نظر داشته باشیم. جنگ ایران و عراق برای ما هم در حوزه نظامی هم سیاسی باعث انسجام اجتماعی و اتحاد انسانی شد و ما در آن زمان ظهور و بروز انسانهای فداکار را داشتیم که امروز از آن محرومیم.
نظر شما