چرا دختر قصه اسمی پسرانه دارد؟
رایان یعنی پادشاه و پدرومادر او میخواستند هر بار که کسی اسمش را صدا میزند رایان احساس قدرت کند و یادش بیاید که یک رهبر و فرمانده ذاتی است و از طرفی اجداد آنها در آفریقا ملکه، پادشاه، مخترع و افراد سختکوشی بودند و پدرومادرش اعتقاد داشتند که این ویژگیها در رگ و پی رایان هم جریان دارد.
زندگی «رایان» چهطور بوده که میخواهد آفتابیاش کند؟
درواقع این کتاب میخواهد بگوید که در زندگی اتفاقاتی میافتند که باب میل ما نیستند و باعث ناراحتی میشوند؛ ولی همیشه یک راهی برای گذر از آن شرایط نامساعد و ناخوشایند وجود دارد. در یکی از فصلهای کتاب هم به این موضوع اشاره میکند و براساس اتفاقاتی که میافتد رایان و خانوادهاش نمیتوانند بیرون بروند و به پیکنیک برسند. همین میشود که رایان با دوستانش تصمیم میگیرد حالا که نمیتوانند بیرون بروند و زیر نور خورشید باشند، پس خورشید را به داخل خانه بیاورند و با کشیدن نقاشی خورشید و چسباندنش به قسمتهای مختلف اتاق، این ایده را عملی میکنند. داستان میخواهد بگوید که یا راهی خواهم یافت یا راهی خواستم ساخت.
چرا از زبان محاوره و عامیانه برای ترجمه کار استفاده کردید؟
بخشی از این کتاب را به صورت محاوره ترجمه کردم و به این نتیجه رسیدم که اینطوری شاید بچهها موقع خواندن کتاب احساس نزدیکی بیشتری با شخصیتها داشته باشند. با نشر پیدایش صحبت کردم و آنها هم موافقت کردند که این کتاب اگر به زبان عامیانه ترجمه شود میتواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد و خوشخوانتر و روانتر شود. اینطور شد که با این زبان، ترجمه بقیه متن را انجام دادم.
به نظر میرسد رابطهای بین خود نویسنده و شخصیتهای داستانهایش وجود دارد؛ زیرا بیشتر آنها سیاهپوست هستند. همینطور است؟
بله، خانم رنی واتسن خودش هم یک سیاهپوست است و درواقع کاراکتر کتابهایش از همین موضوع الهام گرفته شدهاند. وی میخواهد با استفاده از کاراکترهایی با نژادهای مختلف، مرزبندیهای نژادی را در ذهن بچهها کمرنگتر کند. از آنجا که او معلم است، در کتابهایش آموزش مهارتهای اجتماعی برای کودکان را میگنجاند و همانطور که اشاره شد از شخصیتهایی با نژادهای مختلف استفاده میکند، خصوصا سیاهپوستان و درباره تجربیات افراد آفریقایی-آمریکایی صحبت میکنند.
خصلت مهم رایان این است که میتواند چیزهای خوب را ببیند؛ حتی وقتی شرایط باب میلش نیست. خیلی مهم است که این ویژگی در کودکانمان ایجاد شود و پروبال پیدا کند. به نظر میرسد دنیا با حضور کودکانی مانند رایان حال بهتری خواهد داشت.
به نظر من داشتن بچههایی مثل رایان خیلی خوب و به نفع جامعه است و میتوانند دنیای ما را به جای زیباتری تبدیل کنند. ما به اینطور بچهها بیشتر احتیاج داریم؛ اما نباید یادمان برود که همه بچهها آینه تمامقدی از تربیت و برخورد پدرومادرها و اطرافیانشان هستند و درواقع برخورد و نوع تربیت آنها، در داشتن اینطور بچهها خیلی مهم است.
رفتار پدرومادر رایان با او در مواجهه با این ویژگی چهطور بوده است؟
پدرومادر رایان به این ویژگی او که میتواند نیمه پر لیوان را ببیند و همیشه قسمتهای خوب شرایط نامساعد و ناخوشایندی را که درگیر آن هستند پیدا و از آن استفاده کند، بها میدهند و سعی میکنند آن را به روشهای مختلفی پرورش دهند؛ خصوصا که در طول کتاب میبینیم که دچار تغییراتی میشود و خودشان دچار تشویش میشوند. پس بهادادن به این ویژگیهای رایان در این شرایط، هم به نفع خود رایان و هم به نفع کل خانواده است و میتواند به آنها کمک کند.
این ویژگی باید تقویت شود نه سرکوب. وظیفه پدرومادرها در تقویت این ویژگی چیست؟
اگر بخواهم این سوال را براساس خود کتاب جواب بدهم؛ درباره کاراکتر رایان در طول کتاب میبینیم که هروقت درمورد مسالهای موفق نمیشود، پدرومادرش به او روحیه میدهند و میگویند دفعه بعد حتما از پس کار برمیآیی و سربلند میشوی و در قسمتهایی از کتاب میبینیم که وقتی شرایط سخت و ناخوشایند میشود درحدی که رایان بسیار ناراحت میشود، پدرومادرش سعی میکنند با توضیحات منطقی او را با زندگی واقعی آشنا کنند و درعینحال این فرصت را به او بدهند تا درباره شرایط موجود، خودش تصمیم بگیرد و با خودش کنار بیاید. بهخاطر تمام این رفتارهای درستی که از طرف پدرومادرش در طول کتاب و در زمینههای مختلف شاهدش هستیم حس میکنم که شاید خواندن این کتاب برای پدرومادرها هم خالی از لطف نباشد و بتوانند رفتار درستتری با اینجور بچهها داشته باشند یا حتی بتوانند بچههایی با این ویژگیها و خصیصهها تربیت کنند.
این اثر یک رمان کودک است؛ چه شاخصههایی را باید رعایت کرد تا رمانی کودکانه خلق شود؟
از ویژگیهای کتاب کودک معمولا این است که کاراکتر اصلی کودک است تا بچهها موقع خواندن کتاب با آن شخصیت، همزادپنداری کنند. معمولا کتابهای کودک، داستانهای آموزندهای دارند و پایانی شیرین. مشکلات ساده و پیشپاافتادهای در کتابهای کودک طرح و شخصیت اصلی داستان با آنها طرف میشود. کتاب خیلی داستان بلند و طولانیای ندارد و مهمترین خصیصهاش به نظر من این است که زبان سادهای دارد که بتواند با بچهها ارتباط برقرار کند.
درباره کتاب:
رمان کودک «زندگی را آفتابی میکنم» به قلم رنی واتسن با ترجمه عاطفه حاجیآقایی در 168 صفحه و به بهای 60 هزار تومان از سوی انتشارات پیدایش منتشر شده است.
نظر شما