در نشست «علم امام و واقعه عاشورا» مطرح شد:
علما در سده های متقدم علم غیب امام به شهادت را منکر هستند
اکثر اندیشمندان ما نسبت به علم امام در رابطه با شهادتش دیدگاه واضحی دارند و آن این است که امام موظف نیست طبق علم غیب خودش عمل کند و موظف به علم ظاهری است. بنابراین در سدههای متقدم علما صراحتا علم غیب امام حسین(ع) به شهادت را منکر هستند.
در این نشست مجازی جعفری هرندی قبل از اینکه وارد مقوله علم امام و حادثه عاشورا شود گفت: لازم میدانم به دو نگاه کلی در مورد علم امام اشاره کنم. ما بر اساس باورهای شیعیمان قطعاً علم غیب را یکی از شئون امام میدانیم و برای علم غیب امام جایگاه ویژهای قائل هستیم. اساسا یکی از وجوه تمایز اعتقادی ما در مورد امامت مسئله علم امام است. امامت در اهل سنت هم مطرح است و آنها هم جایگاه امام را به عنوان نیابت از نبی میپذیرند ولی علم غیب را به رسمیت نمیشناسند ولی ما شیعیان برای امام، علم غیب قائل هستیم.
او گفت: پس همه عالمان ما در سطح اندیشمندان و در سطح بدنه عمومی تفکر شیعی علم غیب را جزء یکی از ضروریات اعتقادی به شمار میآورند. در عین حال در رابطه با چندوچون علم غیب امام و اینکه علم غیب امام به چه صورت است اختلاف نظر وجود دارد. در این زمینه دو سوال مطرح است: یک بحث اینکه علم امام مختص به مسائل هدایتی و معارف دینی است یا همه عرصههای حقایق را در بر میگیرد. دوم اینکه همیشه امام از علم غیب بهرهمند است یا گاهی اوقات بهرهمند است.
او ضمن اشاره به شکل گیری دو نگرش کلی درباره علم امام ادامه داد: نگرش اول این است که امام به همه عرصههای حقایق علم دارد و علم امام هیچ محدودیتی ندارد و علم امام همیشه بالفعل است. نگاه دوم نگاهی است که علم غیب امام را از نظر گستره قلمرو و زمان، مطلق نمیداند و علم غیب امام را عندالضروره لحاظ میکند.
هرندی افزود: حال سوال این است که آیا امام حسین(ع) که وارد این حرکت شد علم غیب به شهادت داشت یا نه؟ آیا علم غیب امام در این مسئله لحاظ شده است یا نشده است؟ آیا امام با آگاهی وارد این مسیر میشوند یا امام نسبت به عاقبت این حرکت هیچگونه اطلاعی نداشتند تا اینکه محاصره و جنگ صورت میگیرد و حضرت جانش را بر سر آرمانش فدا میکند؟
او اظهار کرد: در اینجا میتوانیم دو نظر را بیابیم. نظری که معتقد است امام علم غیب دارد و از ابتدا نسبت به حادثه مطلع است. طبق این نظر علم امام بالفعل است و او از ابتدا میدانست شهید میشود. این دیدگاهی بوده که به شدت طرفدار دارد و در میان اندیشمندان ما رواج دارد. در نگرشها و دیدگاههایی که درباره فلسفه قیام عاشورا وجود دارد، هم کسانی که هدف امام را تعبدی میدانند، هم کسانی که نگرش عرفانی به عاشورا دارند، و هم کسانی که تفسیر فدیهوار از عاشورا دارند در این دیدگاه جای میگیرند و با مسئله علم غیب امام کنار میآیند.
او درباره دیدگاه دوم بیان کرد: این دیدگاه مسئله علم غیب امام را نسبت به حادثه انکار میکند. برخی عالمان شیعه علم غیب امام را محدود میدانند بنابراین میگویند امام اراده نکرده بود بداند سرانجام این مسئله چیست و بر اساس ظاهر اقدام کرد. قائلان به حرکت امام در راستای تشکیل حکومت در این گروه قرار میگیرند. اولین کسی که این دیدگاه را مطرح کرد شیخ مفید است. او میگوید عدهای میگویند امام میدانست اهل کوفه یاریاش نمیکنند ولی ما این سخن را تصدیق نمیکنیم چون دلیل عقلی و نقلی بر آن نداریم.
او در ادامه بحث خود درباره سخنان شیخ مفید پیرامون علم غیب گفت: شیخ مفید بحث علم غیب را مطرح میکند و میگوید ما در رابطه با علم غیب نظرمان این است امام عالم به احکام است و به وقایع علم غیب ندارد. سیدرضی هم همین دیدگاه را که امام علم غیب ندارد و فکر میکرده پیروز میشود مطرح میکند. سیدمرتضی و شاگردش شیخ طوسی هم همین نظر را قبول دارند و معتقدند امام، علم غیب به شهادت ندارد.
هرندی در پایان گفت: اکثر اندیشمندان ما نسبت به علم امام در رابطه با شهادتش دیدگاه واضحی دارند و آن این است که امام موظف نیست طبق علم غیب خودش عمل کند و موظف به علم ظاهری است. بنابراین در سدههای متقدم علما صراحتا علم غیب امام حسین(ع) به شهادت را منکر هستند. این نظر بعدها تحت الشعاع برخی نگاههای اخباری قرار گرفت و به محاق رفت و نظری که قائل به علم غیب است مطرح شد. در دوره معاصر این دیدگاه توسط صالحی نجفآبادی با نوشتن کتاب شهید جاوید احیا شد. صالحی در این کتابش تمام ادله نقلی و روایی نسبت به علم غیب امام حسین(ع) را تأویل میبرد، برخی روایات را هم به لحاظ سندی و دلالی زیر سوال میبرد.
نظر شما