مهدی عبداللهزاده، نویسنده خوزستانی، میگوید؛ مهمترین تاثیر روز قلم، حس ارزشمندی، مفید واقع شدن و ارتقاء جایگاه فرهنگی، شأن و منزلت اجتماعی نویسندگان اما این قشر که بسیاری از آنها برای دلشان مینویسند، نیازمند حمایت هستند.
مهدی عبداللهزاده ازجمله نویسندگان خوزستانی است که در ادبیات پایداری تاکنون بیش از 19 کتاب چون: «بر بلندای حلبچه»، «تراشههای ماه »، «میر خطشکن»، «پله پله تا وصال»، «از آسمان تا عرش»، «از جولان تا جماران» «سنگ صبور» را منتشر کرده است.
اهالی قلم همیشه از بیتوجهی و کممهری برخی مسئولان در رنج هستند و جایگاه آنان در جامعه به درستی درک نشده است، این رویکرد، به نظر شما چه تاثیری بر قلم نویسندگان دارد؟
از معدود کشورهایی هستیم که نویسندگی بهطور حرفهای دنبال نمیشود. نویسندهای که نتواند از این راه ارتزاق کند، مجبور است برای تأمین معاش زندگی، به مشاغل دیگر بپردازد. همین عامل موجب تنزل کیفیت آثار و کنار گذاشتن قلم میشود. امروزه دردآور است که بگوییم انجمن حمایت از حقوق هر قشری، حتی حیوانات داریم اما انجمن حمایت از حقوق نویسندگان نداریم. با توجه به برخی کاستیها در حوزه فرهنگ، افرادی که در حوزه قلم ماندهاند؛ برای دلشان مینویسند. با توجه به شرایط حاکم بر جامعه هنری بهویژه نویسندگی، کمتر هنرمندی میتواند فعالیت کند.
گرامیداشت و با تاکید بر اهمیت نویسندگی با بزرگداشت 14 تیرماه در تقویم به نام روز قلم، تا چه اندازه میتواند بر ارتقاء جایگاه اجتماعی فعالان این حوزه اثرگذار باشد؟
مهمترین تاثیر روز قلم، حس ارزشمندی، مفید واقع شدن و ارتقاء جایگاه فرهنگی، شأن و منزلت اجتماعی نویسندگان است. این روز فرصتی برای پردازش و نقد و بررسی آثار و تألیفات اهالی قلم را فراهم میکند که به دنبال آن نقاط قوت، تقویت و نواقص برطرف میشود. معرفی آثار اهل قلم از طریق نمایشگاهها، کتابخانهها و فضای مجازی از دیگر محاسن این روز است که از رهگذر ثبت روز قلم هم شهرتی کسب میکنند و هم آثارشان به فروش میرسد. برقراری ارتباط متقابل و تعامل با مراکز و نهادهای فرهنگی و اجتماعی و سایر ادارات مرتبط، به شناسایی اهالی قلم و زمینه تشکیل بانک اطلاعاتی برای اخذ سفارشهای کاری در حوزه نویسندگی منجر میشود.
با توجه به اینکه حوزه فعالیت شما، پژوهش و نوشتن آثار شهدای گمنام است ارزشگذاری و ترویج سخنان ناگفته ایثارگران و جانبازان بومی تا چه اندازه دغدغه نویسندگان حوزه دفاع مقدس استانی است؟ و چه تلاشهایی در زمینه ترویج این حرکت انجام شده است؟
واقعیت این است که نهتنها خاطرات و تاریخ شفاهی رزمندگان و جانبازان ارزشگذاری علمی نشده است؛ بلکه بهنظر میرسد، حوزههای ادبیات پایداری نیز به همین منوال است؛ ازجمله علل نبود ارزشگذاری، ناآگاهی تاریخی، تعریف نشدن شاخصهای لازم برای تشخیص سِره از ناسِره و نبود شیوهنامههای مُدون برای افتراق کار خوب و عمیق از کار سطحی است. همین عوامل سبب ارتقاء آثار سطحی و به حاشیه رفتن آثار فاخر میشود. تا این مساله حل نشود، شرایط برای نمرهگذاری آثار و حرکت در مسیر توصیفی فراهم نمیشود. وقتی قرار است در حوزه علومانسانی که فرمولی و استنباطی نیست، صحبت کنیم، به ناچار باید برای این حوزه درجههای عالی، مدون کنیم. هرچند تاکنون این اتفاق مبارک رقم نخورده است.
با توجه به تجربه انتشار آثار متعدد تان و آشنایی نزدیک با نحوهی زندگی نویسندگان بومی، به نظر شما روزگار یک نویسنده و معاش آن دستخوش چه بحرانهایی است؟
نویسنده از راه نویسندگی امرار معاش نمیکند. چون درآمد اندکش صرف بخش کوچکی از هزینهها میشود و دخل و خرجش با همدیگر همخوانی ندارد. حمایتها چندان موثر نیست؛ تا زمان جوان و بزرگسالی هزینه زندگی کمتر است؛ چون کمتجربه و مشهور نیست، در پی کسب تجربه، هزینههای مادی و معنوی افزایش پیدا میکند، تا قلمش پخته شود. وقتی به میانسالی رسید، هزینههای زندگی، سلامت و درمانش بیشتر میشود، اما حمایتها همچنان ضعیف است؛ در پایان تنها با این دلخوشی که در قطعه هنرمندان دفن میشود او را زنده دفن میکنیم
چالشهایی نویسندگان بومی در مقایسه با نویسندگان مرکز چیست؟
امکانات کشورهای درحال توسعه ازجمله ایران، بیشتر در پایتخت متمرکز است. بزرگترین چالش نویسندگان بومی در مقایسه با نویسندگان پایتخت، دیده نشدن و بهره کم از امکاناتی ازجمله حضور در صدا و سیما، شرکت در نمایشگاهها، مراسم رونمایی است. مشکل دیگر غلبه رابطه بر ضابطه است. نویسنده تهرانی به همه مراکز فرهنگی و نهادهای مرتبط و حامی دسترسی دارد؛ بهنظر میرسد، حتی برخی نویسندگان نوقلم و مبتدی تهراننشین بیشتر از نویسنده بومی، حمایت میشود و مشهور میشود؛ البته شهرت کاذب!
برای علاقه و ایجاد گرایش نسل جوان به آثار دوران دفاع مقدس و ترویج این فرهنگ در جامعه، نویسندگان باید به چه سمتی سوق یابند؟
نسل جوان و نوجوان، به تأسی از شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جوامع بشری، بهویژه ظهور پدیدههای مختلف و تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، رشد فناوری، دچار تغییر نگرش و سلیقه شده است. برای عقب نماندن از این قافله، باید بتوانیم با سرعت متناسب دربرابر رقیبان قرار گیریم. برای این حرکت باید تلاش کنیم مسیر را به سمت خلاصهگویی، کوتاهنویسی، تولید داستان صوتی کوتاه و ... در قالب هنر، بازی و سرگرمی سوق دهیم. با برنامهریزی منطبق بر واقعیت و مخاطبشناسی، زمینه رشد و بلوغ نسل نوجوان را فراهم کنیم.
نظر شما