پنجشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۸
جوایز ادبی باعث مطرح شدن آثار داستانی می‌شوند، نه ماندگاری‌شان/ نویسنده بودن همواره سخت بوده و است

محبوبه حاجیان‌نژاد، نویسنده مجموعه داستان «ح دوچشم» که با این اثر نامزد دریافت جایزه جلال آل‌احمد شده می‌گوید: نویسنده بودن در هر دوره‌­ای سخت بوده و است. عوامل زیادی لازم است تا یک نویسنده و اثرش در دل مردم راه باز کنند و حتی گاهی یک نویسنده تا پایان عمر به این اقبال عمومی دست پیدا نمی­‌کند. جوایز ادبی می‌­توانند اثری را مطرح کرده و بر سر زبان­‌ها بیندازند؛ اما برای ماندگاری و جاودانگی آن اثر کاری از دست جوایز و عنوان­‌ها برنمی‌­آید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «ح دوچشم» عنوان مجموعه داستانی است به قلم محبوبه حاجیان‌نژاد که نامش در فهرست نامزدهای چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد قرار گرفته است؛ مجموعه‌ای شامل ۶ داستان کوتاه که به گفته نویسنده اثر، ایده نگارش داستان­‌هایش از دل ساده‌­ترین اتفاقات در دل زندگی روزمره شکل گرفته‌اند.

محبوبه حاجیان‌نژاد متولد سال ۱۳۶۳ در دامغان است و در رشته مترجمی زبان انگلیسی تحصیل کرده است. او بیش از ۱۰ بار به مقام برتر و برگزیده در جشنواره‌های داستان کوتاه کشور دست یافته و تالیف آثاری چون «هشت بهشت» و رمان «یاماها» و همچنین ترجمه کتاب‌های «صبح جادویی» اثر هال الرود، «حکمت شادان» اثر نیچه و «جامه سرخ» شامل خاطرات خود نوشت شهید احمد امی را در کارنامه دارد.
مجموعه داستان «ح دوچشم» از این نویسنده و مترجم که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده، یکی از نامزدهای دریافت جایزه جلال آل‌احمد در بخش داستان کوتاه است؛ به همین بهانه به سراغ این نویسنده رفتیم تا درباره ویژگی‌های داستان‌های این مجموعه و همچنین اهمیت و تاثیر جوایز ادبی با او گفت‌وگو کنیم.
 
ابتدا کمی درباره موضوع محوری داستان­‌های کتاب «ح دوچشم» توضیح دهید و بگویید آیا داستان‌ها حول محور موضوع واحدی نوشته شده‌اند؟
مجموعه «ح دوچشم» مجموعه­‌ای است، شامل شش داستان از داستان‌هایی که در بازه‌­ی زمانی سال‌­های ۹۰ تا ۹۶ به نگارش درآمده‌اند. داستان­‌های این مجموعه اولین تجربه من در عرصه­‌ی نگارش داستان کوتاه به شکل جدی است. تجربه­‌هایی که اغلب آن­ها را بر اساس سال‌­ها خواندن داستان‌­های نویسندگان بزرگ ایران و جهان به دست آورده بودم. این مجموعه حاصل بازبینی و بازنویسی داستان­‌های آن دوره است. خط رشته‌­ای که این داستان­‌ها را به هم پیوند می­‌دهد روابط درونی انسان با خود است که در هر داستان به گونه­‌ای نمود پیدا می­‌کند. روابطی برآمده از ترس‌­ها، حسرت­‌ها، دردها، رنج­‌ها و آرزوهای درونی انسان. اکثر داستان‌های این مجموعه در سبک رئالیسم جادویی نوشته شده‌اند. در بعضی از داستان‌­ها هم، تصورات و رفتار شخصیت‌­ها به طنز نزدیک می‌‌شود.
داستان­‌های این مجموعه در ظاهر و به طور مشخص ارتباط موضوعی خاصی با هم ندارند؛ اما اگر به شخصیت­­‌ها، دغدغه‌­ها، رنج­‌ها و امیدهای آن­ها دقیق شویم می‌­توان رشته­‌ی مشترکی را پیدا کرد که این شخصیت‌­ها را به هم پیوند می­‌زند. شخصیت‌های داستان­‌های این مجموعه، هر کدام به نوعی با خویشتنِ خود در تعارضند. گاهی «خود» وجودی خود را نمی‌‌پذیرند و گاهی در پی یافتن آنند و گاهی حتی آن را در روزمرگی­‌ها در ترس­‌ها و تردیدهای خود فراموش می­‌کنند.
 
ایده نگارش  و انتخاب داستان‌های مجموعه «ح دو چشم» چگونه شکل گرفتند؟
اکثر داستان­‌های این مجموعه در سال­‌های مختلف و در جشنواره­‌های مختلف به عنوان اثر برتر انتخاب شده‌­اند. برای مثال داستان کوتاه «وقتی کلاغ­‌ها بع­‌بع می­‌کنند» در جشنواره امدادرسانی در سال ۹۰ موفق به دریافت جایزه­‌ی اول شد. این داستان زندگی روزمره­‌ی دیوانگانی را در یک آسایشگاه به تصویر می­‌کشد و به لایه­‌های عقلانی زندگی و تفکر انسان‌هایی که از دید عموم عاقل نیستند اشاره کرده و آن را ارج می­‌نهد.
ایده نگارش این داستان‌­ها را از دلِ ساده­‌ترین اتفاقات در دل زندگی روزمره پیدا کرده­‌ام. برای یافتن این ایده‌­ها دنبال مفهوم و معنای خاصی نبوده‌­ام و حتی برای نوشتن‌شان انگیزه و هدف خاصی تعریف نکرده­‌ام. شخصیت‌­ها از دل اتفاقات ساده پیدا شده‌­اند، در بستر قصه رشد کرده و دارای هویت شده­‌اند و پس از آن به سادگی راه و مسیر خودشان را پیدا کرده‌­اند.
داستان «قافیه­‌های باخته» در سال ۹۶ در جشنواره شعر و داستان شاهوار عنوان اول را در بخش داستان کوتاه به خود اختصاص داد. این داستان به شکلی نمادگرایانه، به اهمیت و جایگاه حساس هر انسان در خانواده و در ابعاد وسیع در جامعه پرداخته و داستان‌­های دیگر نیز هر کدام به نوعی بیانگر یکی از ویژگی‌­های انسان در ارتباط با خود و جامعه هستند.
داستان کوتاه «غریبه‌­ها» در این مجموعه که در سال ۹۶ به نگارش درآمده، از دیدگاهی شاید روایت­‌کننده‌­ی روزگار حال ما و چگونگی تغییر دیدگاه­‌ها، ارزش‌­ها و روابط انسانی در هنگام پدید آمدن یک موقعیت خاص در سطح زندگی فردی و اجتماعی انسان­‌ها باشد.
«ح دوچشم» نام پنجمین داستان این مجموعه است که در آن شخصیت‌های قصه به نوعی با حروفی از حروف الفبای فارسی توصیف و معرفی شده­‌اند و با اندکی طنز، مخاطب با لایه­‌های زیرین این شخصیت‌­ها که با لایه­‌ی بیرونی آن­ها چندان شباهتی ندارند آشنا می­‌شود.
این مجموعه داستان با همکاری دفتر آفرینش­‌های حوزه­‌ی هنری سمنان گردآوری شده و در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
 
بعد از انتشار کتاب چه بازخوردهایی دریافت کردید؟
به جرات می­‌توانم بگویم بازخوردهای بعد از انتشار این کتاب، شگفت‌­زده‌­ام کرده است. خوانندگانی بوده‌­اند که از دل همین داستان‌ها که سعی کرده‌ام آن­ها را به سادگی روایت کنم، مفاهیم پیچیده‌­ای بیرون کشیده‌­اند؛ مفاهیمی که هر کدام به سمت و سویی از روانشناسی، فلسفه و ...راه می­‌کشد و حتی می­‌توانم بگویم، بوده­‌اند مخاطبانی که از دل داستان­‌هایم چیزهایی بیرون کشیده‌­اند که خودم هم آن­ها را نمی‌­دانستم و فکر می‌کنم این اتفاق برای یک نویسنده می‌تواند خیلی خوشایند و لذت‌بخش باشد.

 
به نظر خودِ شما کتاب «ح دو چشم» چه ویژگی‌هایی داشته که به عنوان یکی از نامزدهای جایزه جلال انتخاب شده است؟
راستش به درستی نمی­‌دانم؛ اما گمان می‌­کنم کشف ذره ذره و به تدریج پیچیدگی و عمق پنهان شده در شخصیت­‌های ساده‌­ی این داستان­‌ها برای مخاطب جالب و جذاب باشد.
 
شما به عنوان یک نویسنده جوان وارد حوزه داستان‌نویسی شده‌اید و همزمان دستی هم در ترجمه دارید. کمی درباره وضعیت کنونی بازار کتاب‌های تالیفی در کشور بگویید؟ آیا نویسنده بودن و رقابت در بازار نشر، در وضعیت کنونی سخت شده است؟
در مورد کتاب­‌های تألیفی کشور کیفیت آثار بسیار متغیر و دارای دامنه­‌ی طیفی گسترده‌­ای است. جدای از این مبحث که عموم مردم در طول این چندین سال اخیر، تا چه حد به سمت و سوی کتاب و کتابخوانی روی آورده‌اند، به طوری کلی آمار کتاب­‌های منتشر شده در حوزه­‌ی رمان تا جایی که می‌­بینم و اطلاع دارم خوب و قابل قبول است، هر چند کیفیت آثار تنوع بسیاری دارد. با این وجود اقبال عمومی مردم بیشتر به سمت آثار ترجمه شده درحرکت است یا در نهایت آثار ادبی مطرح و شناخته‌­ی شده نسل­‌های قبل ادبیات خودمان که همچنان و در هر دوره خواننده‌­های خودش را دارد. به نظرم عموم مردم نویسندگان و آثار جدید را کمی سخت و با احتیاط می‌­پذیرند؛ اما در بین همین آثار، کتاب­‌هایی هستند که به سرعت جای خودش را در دل مردم باز کرده و مطرح می‌­شود.
نویسنده بودن در هر دوره‌­ای سخت بوده و است. زمان و توان و به همان اندازه عوامل زیادی لازم است تا یک نویسنده و اثرش در دل مردم راه باز کنند و حتی گاهی یک نویسنده تا پایان عمر به این اقبال عمومی دست پیدا نمی­‌کند. متاسفانه تنها دلیل این مطلب، مهارت و توانایی شخص نویسنده در اثرش نیست و همیشه در هر دوره‌­ای عوامل حاشیه‌­ای زیادی در مطرح شدن یا نشدن نویسندگان و آثار آن­ها نقش داشته و قطعا هم همچنان در آینده نقش خواهد داشت.
اینکه جوایز ادبی تا چه حد می­‌توانند یک اثر و نویسنده‌­ی آن را مطرح و معرفی کنند مطلبی نیست که بتوان اهمیت آن را به سادگی انکار کرد. اما حقیقت این است که جوایز ادبی می‌­توانند اثری را مطرح کرده و بر سر زبان‌ها بیندازند؛ اما برای ماندگاری و جاودانگی آن اثر کاری از دست جوایز و عنوان­‌ها برنمی‌­آید. تاریخ ادبیات و هنر تا جایی که می‌­دانم ثابت کرده که ماندگاری اثر، ارتباط مستقیمی با اقبال عمومی در زمان و جوایز و عنوان­‌ها ندارد و اثری که شایسته باشد، دیر یا زود مستقل از عنوان و جایزه راه خود را پیدا خواهد کرد و ماندگار خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها