کتاب «ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» به کوشش امیرمحمد حاجی یوسفی توسط پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.
اینکتاب به مبحث ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ورود کرده و سعی میکند به صورت علمی با تعیین برخی شاخصها و معیارها به حوزه ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به صورتی نظاممند، قابل آزمون و مبتنی بر پژوهش مساعدت کند.
نویسنده اثر در مقدمه آن گفته تلاش کردهام با دعوت از برخی استادان شاخص در این زمینه، به نگارش کتاب بپردازیم که شاید گام نخست را در ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بردارد.
حاجییوسفی در ادامه نوشته است: در این کتاب میکوشیم رویکردی تلفیقی بحث ارزشیابی داشته باشیم؛ یعنی از یک سو مبتنی بر رویکرد اثباتی و خرد گرا در ادبیات روابط بینالملل و سیاست خارجی به اهداف و نتایج عملی و تجربی سیاست خارجی بپردازیم و موفقیت و عدم موفقیت آنها را ارزشیابی کنیم و از سوی دیگر در پیش گرفتن رویکرد سازه انگارانه ابعاد رضایت بیننده در سیاست خارجی را نیز مد نظر قرار دهیم.
به گفته مولف کتاب پیشرو، این اثر در ۶ فصل تهیه و تنظیم شده است؛ در این کتاب به دنبال ارزشیابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در هر سه معنا، یعنی سیاست خارجی به مثابه یک استراتژی و برنامه، سیاست خارجی به معنای فرآیند سیاستگذاری و تصمیم گیری، و سیاست خارجی به معنای رفتار و اقدام عینی و عملی هستیم. در فصل دوم سیدجلال دهقانی فیروزآبادی میکوشد با توجه به مبانی نظری، مفروضات و تصورات سیاستگذاران خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارزشیابی آن بپردازد. هدف این فصل تعیین و تحلیل مهمترین چالشهای نظریه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شامل وجوه و ابعادِ ماهوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که اگر چه ماهیت فرهنگی و رفتاری ندارد، تعیین کننده جهت گیری، منافع، اهداف، فرآیند تصمیمگیری، ابزار، کنشها و رفتار آن در عمل است.
محمدرضا دهشیری در فصل سوم به سراغ آسیب شناسی در تصمیم گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران میرود و طرح مدل گرداگرد نیز تلاش می کند ارزشیابی سیاست خارجی را در این سطح محقق کند. نویسنده در این فصل ضمن اشاره به پنج مرحله سیاست خارجی یعنی ظهور مشکل و درک آن، تدوین راهحلها، تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی می کوشد مرحله سوم سیاست خارجی، یعنی تصمیم گیری آن نیز از زاویه فرایندی مورد امعان نظر قرار دهد.
مهدخت ذاکری، سیدمسعود موسوی شفائی و روحالامین سعیدی نیز در فصلهای چهار تا شش برخی رفتارها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در عرصه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی را ارزشیابی می کنند. ذاکری در فصل چهارم با عنوان چالش های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیتی با تاکید بر منطقه پیرامونی غرب آسیا به دنبال یافتن مهمترین چالش های امنیتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه پیرامونی غرب آسیا است.
موسوی شفاهی در فصل پنجم به بررسی چالشهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران میپردازد. نویسنده در این فصل بر این باور است که با توجه به متوقف ماندن کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران در فاز بقا، امکان به کارگیری دیپلماسی اقتصادی وجود ندارد. از دید وی دیپلماسی اقتصادی ابزاری جهت برقراری تعاملی همافزایی بین سیاست خارجی و توسعه ملی در چارچوب اقتصاد جهانی است.
در فصل ششم با عنوان آسیب شناسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران، روح الامین سعیدی به بررسی چالش های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عرصه فرهنگی می پردازد. وی بر مبنای سه هدف غایی دیپلماسی عمومی، یعنی «درک و شناخت»، «اطلاعرسانی» و «اعمال نفوذ بر تودههای مردم»، میزان موفقیت دیپلماسی عمومی ایران را در راستای تحقق اهداف خود ارزشیابی میکند و چالشهای موجود را بر می شمارد.
نظر شما