فرایند تدوین یک دوره آموزشی در حوزه مهندسی در سطح دنیا چگونه است؟
در کشورهای توسعه یافته، یک «دوره آموزشی دانشگاهی»[1] در طول هفت مرحله به شرح جدول 1 تدوین میشود که در طی آن، تمامی جنبههای لازم برای تدوین یک دوره آموزشی کارآمد مورد توجه قرار میگیرد. لازم به ذکر است که این مراحل بصورت متعامل است به این صورت که حالت رفت و برگشتی داشته و یکدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند. شایان ذکر است تدوین یک دوره آموزشی کارآمد دارای ریزه کارهای است که نیازمند توجه خاص است. در کتاب «راهنمای تدوین دورههای آموزشی برونداد محور در حوزه مهندسی» این مراحل و ریزه کاریها به تفصیل بیان شده است که هم اکنون سه سطح تدوین، تصویب دورههای آموزشی و بازنگری دورههای آموزشی و طراحی برنامههای درسی یک دوره آموزشی را خدمتتان توضیح میدهم.
1) فرایند تدوین و تصویب یک دوره آموزشی دانشگاهی جدید دردانشگاه اونتاریو کانادا؛ در فرایند تدوین و تصویب یک دوره آموزشی، افراد زیادی مشارکت دارند که عمدتاً شامل مدیران گروه آموزشی، هیأت رئیسه دانشگاه، کارفرماها، نهادهای تضمین کیفیت بیرونی و البته اساتید گروه آموزشی است. هدف از مشارکت دادن افراد مذکور، انطباق دوره آموزشی با نیازهای بازار کار و صنعت و همچنین انطباق دوره آموزشی با پیشرفتهای علمی، نیازهای کارفرمایان، الزامات دانشگاه، الزامات دانشکده، آییننامههای آموزشی استانی و انتظارات دانشجویان و فارغالتحصیلان است.
مرحله 1- تدوین یک دوره آموزشی جدید با ارائه «دستنوشته مفهومی» دوره آموزشی[2] پیشنهادی آغاز میشود. این «دستنوشته مفهومی» ممکن است از جانب افراد و منابع مختلفی همچون: یک عضو هیات علمی یا مدیر گروه آموزشی و یا از جانب «کمیته مشاوره تخصصی» که مشاور «دوره آموزشی کنونی» است، ارائه شود. یک عضو هیات علمی که از این ایده جدید حمایت میکند، پیش نویس «دستنوشته مفهومی» را با حمایت مدیر گروه مربوطه و گاهی اوقات با حمایت «مرکز تدریس و یادگیری کالج» تدوین میکند. در پایان این مرحله، «دستنوشته مفهومی» که تهیه شده است، به شورای مدیران ارسال میشود.
مرحله 2- در پایان این مرحله، «شورای مدیران» تصمیم میگیرد که آیا ایده مطرح شده ارزش بررسی و مطالعه امکان سنجی دارد یا خیر. «مطالعه امکان سنجی» یک بررسی محیطی است که هدف آن بررسی میزان تقاضا برای دوره آموزشی پیشنهادی و مشاغل در دسترس برای فارغالتحصیلان آن دوره آموزشی است. نتایج امکان سنجی به «شورای مدیران» برگشت داده میشود که در ادامه این شورا تصمیم میگیرد که آیا ایده مطرح شده به مرحله 3 برود یا خیر. در پایان این مرحله، ایدههای تایید شده به مرحله 3 از فرایند تدوین دوره آموزشی ارسال میشوند.
مرحله 3- این مرحله که به نوعی «ایدهپردازی» است بر چشمانداز دوره آموزشی تمرکز دارد. در اینجا این سوال مطرح میشود که از فارغ التحصیلان «دوره آموزشی پیشنهادی جدید» انتظار میرود که در پایان دوره آموزشی به «ویژگیهای فارغالتحصیلی»[3] دست یابند. با تدوین چشم انداز، «گزاره عملکردی دوره آموزشی» مشخص شده و «ویژگیهای دانش آموختگی» به «بروندادهای یادگیری دوره آموزشی» برگردان میشوند. در اینجا لازم است که «بروندادهای یادگیری دوره آموزشی»، «گزاره عملکردی دوره آموزشی» را پشتیبانی کنند. شایان ذکر است چارچوب اولیه «دوره آموزشی»، بعنوان یک پیشنویس تدوین شده برای بازخورد، در نظر گرفته میشود. در این مرحله همچنین نهادهای مربوطه ذینفع مستقر در دانشگاه یا کالج، همچون «دفتر ارتباط با صنعت»، کتابخانه، «دفتر تحقیقات کاربردی» و «دفتر بینالمللی» (در صورتیکه دوره آموزشی دانشجویان بین المللی را شامل شود) درگیر میشوند. یک کمیته فرعی زیرمجموعه «هیات امنای کالج»[4]، با عنوان «کمیته تضمین کیفیت دوره آموزشی»[5] (که شامل نمایندگانی از تمامی گروههای آموزشی است)، دوره آموزشی پیشنهادی را بصورت کلی بررسی مینماید. مرحله 3 بسیار رفت و برگشتی است زیرا تغییرات زیادی در «دوره آموزشی پیشنهادی» داده میشود. برونداد نهایی مرحله 3، پروپوزال تکمیل شده «دوره آموزشی پیشنهادی» است.
مرحله 4- در این مرحله، عناوین دروس دوره آموزشی و همچنین رئوس مطالب دروس تدوین میشود که مستلزم درگیر شدن بسیار گسترده اساتید عضو گروه آموزشی است. تدوین رئوس مطالب دروس، مستلزم کار کردن بر روی جزئیات دوره آموزشی (همچون تعیین زمان کارآموزی و تعیین مسیرهایی برای دانشجویان جهت ادامه تحصیل و کار) است. در ادامه، مواردی همچون «پروپوزال تکمیل شده»، «عناوین دروس دوره آموزشی» و «رئوس مطالب دروس» به «شورای آکادمیک محلی»[6] ارسال میشود تا اطمینان حاصل شود که «دوره آموزشی جدید» با دورههای آموزشی موجود در دانشکده یا گروه آموزشی تناسب دارد.
مرحله 5- در این مرحله، پروپوزال تکمیل شده «دوره آموزشی» به «شورای مدیران» ارجاع داده میشود. در اینجا تخصیص منابع به دوره آموزشی (همچون در دسترس بودن اعضای هیات علمی، فضا و منابع) و پیوستگی بین دوره آموزشی پیشنهادی با سایر دورههای آموزشی موجود (جهت شناسایی هر گونه فرصت میان رشتهای) بررسی میشود. در ادامه، پروپوزال مجددا به «کمیته تضمین کیفیت دوره آموزشی» جهت بررسی کیفیت نهایی ارسال میشود. در این مرحله، «کمیته تضمین کیفیت دوره آموزشی» پروپوزال را با الزامات «مؤسسه خدمات اعتبارسنجی مدارک»[7] و همچنین با الزامات «هیات سنجش و ارزیابی کیفیت آموزش در آموزش عالی»[8] میسنجد و توصیههایی مبنی بر تصویب یا عدم تصویب دوره آموزشی را ارائه میدهد. در پایان مرحله 4، «پروپوزال دوره آموزشی جدید» تهیه و نهایی میشود.
مرحله 6- زمانی که پروپوزال «دوره آموزشی» توسط هیات امنای دانشگاه تایید شد، این پروپوزال توسط یک کمیته زیرمجموعه «هیات امنا» با عنوان «کمیته موفقیت دانشجویی و تعالی آکادمیکی»[9] [10]که به مسائل سازمانی مؤسسات آموزش عالی علاقهمند است، بررسی میشود. بعد از تایید پروپوزال توسط «هیات امنا»، تمامی اسناد به مرحله بعد ارسال میشود.
مرحله 7- در این مرحله پروپوزال ارسال شده، توسط «مؤسسه خدمات اعتبارسنجی مدارک»[11] و یا «هیات سنجش و ارزیابی کیفیت آموزش در آموزش عالی» بررسی و بازبینی میشود. اینکه پروپوزال توسط کدام یک از دو نهاد مذکور بررسی شود، بستگی به نوع مدرکی دارد که در پایان دوره آموزشی پیشنهادی به فارغالتحصیلان اعطاء میشود.
2) فرایند بازنگری دورههای آموزشی دانشگاهی در دانشگاه اونتاریو کانادا؛ در این فرایند، دورههای آموزشی که در حال حاضر فعالیت دارند، مورد بررسی و بازنگری قرار میگیرند.
مرحله 1- آن دسته از دورههای آموزشی که باید در سال تحصیلی آینده بازنگری شوند، به اطلاع روسای دانشکدهها و مدیران گروههای آموزشی رسانده میشود.
مرحله 2- برای تمامی دورههای آموزشی که باید بازنگری شوند، یک مشاور برنامه درسی اختصاص مییابد. مشاور با مدیر گروه آموزشی، رئیس دانشکده و مدیر داخلی «دوره آموزشی» جهت برگزاری یک «جلسه جهتیابی»[12] تماس برقرار میسازد. در طول جلسه، کل فرایند بازنگری مورد بحث و بررسی قرار گرفته و تاریخهای موقت برای گامهای بعدی تعیین میشود.
مرحله 3- از اساتید دوره آموزشی مربوطه دعوت میشود که در جلسات مربوط به طراحی برنامه درسی[13] (که توسط مشاوره برنامه درسی تسهیل میشود) شرکت کنند. در اینجا هدف تحریک گفتمانها و گفتگوها است تا از وجود همسویی بین «بروندادهای یادگیری دوره آموزشی» و «بروندادهای یادگیری دروس» و همچنین همسویی بین «بروندادهای یادگیری دروس» و «روشهای سنجش و ارزیابی» اطمینان حاصل شود تا در نهایت ارتباط بین دروس افزایش یابد. در این مرحله از «بروندادهای یادگیری شغلی و مهارتهای اساسی برای اشتغال»[14] به عنوان مبنا و اساسی برای «بروندادهای یادگیری دوره آموزشی» استفاده میشود، بدین صورت که تمام دروس دوره آموزشی باید با آنها همسو بوده و آنها را پوشش دهند. طراحی برنامه درسی شامل دو مرحله زیر است:
< >در مرحله اول بر تدوین یک ماتریس برای تمام دروس دوره آموزشی تمرکز میشود. در مرحله 2، ماتریسهایی که در مرحله اول ترسیم شدهاند، در میان اساتید دوره آموزشی مورد بحث قرار میگیرد که در ادامه، نتیجه بررسیها به همراه یک نسخه از اصلاحات و تغیبرات اعمال شده در ماتریسهای مرحله اول، تهیه خواهد شد. [15] را آموزش داده، تقویت و یا ارزیابی میکنند. شایان ذکر است هنگامی که اساتید مراحل کار را میگذرانند، این جلسات فرصتی جهت آگاهی بیشتر از «بروندادهای یادگیری» را در اختیار آنها قرار میدهد.
مرحله 4- این مرحله فرصتی برای خودسنجی دوره آموزشی است. این کار توسط ذینفعان داخلی دوره آموزشی انجام میشود. برخی از دورههای آموزشی همچنین بازخورد «گروههای کانونی دانشجویی» را جمع آوری میکنند. برای انجام صحیح کار، فُرم «گزارش سنجش داخلی» در دسترس قرار دارد. این فُرم تعمداً الزامات PQAPA و همچنین سیاست مربوطه دانشگاه و اهداف راهبردی را در خود جای میدهد، آنچنان که کل فرایند بازنگری میتواند بازتابدهنده آن الزامات باشد. در فرایند خودسنجی، ابتدا دادههای درون دانشگاهی مرتبط با دوره آموزشی (همچون دادههای مربوط به تقاضا و دادههای مربوط به شاخصهای کلیدی عملکردی) تحلیل خواهند شد. در فرایند خودسنجی همچنین ماتریسی که در مرحله 3 تکمیل شده است، «آییننامه تدوین دورههای آموزشی استان اونتاریو» و «مشخصات دوره آموزشی» مورد ملاحظه قرار میگیرد. در پایان مرحله 4، یک گزارش خودسنجی تهیه خواهد شد. این گزارش شامل نقاط قوت و ضعف دوره آموزشی و همچنین توصیههای برای بهبود خواهد بود.
مرحله 5- در این مرحله، از ذینفعان بیرونی دعوت میشود که در یک جلسه کانونی شرکت کنند. شرکت کنندگان در این جلسه شامل کارفرمایان، انجمنها، نهادها و «سازمانهای نظارتی و تنظیم مقررات» و همچنین فارغالتحصیلان دوره آموزشی است. این جلسه معمولا توسط یک شخص بیرونی مدیریت میشود تا دوره آموزشی بتواند دروندادهای عینی تر و مفیدتری از شرکت کنندگان را کسب نماید. هدف اصلی از برگزاری این جلسه، شناسایی انتظارات کارفرمایان از یک شاغل جدیدالورود، اطمینان از اینکه دوره آموزشی همچنان رایج و مرتبط با بازار کار باقی بماند، و همچنین تعیین روندهای آتی در حوزه کاری در پنج سال بعد است. در صورتیکه اساتید دوره آموزشی بخواهند در طول فرایند خودسنجی، بر روی توصیههای ارائه شده توسط ذینفعان بیرونی تأمل و اندیشه نمایند، مرحله 5 میتواند قبل از مرحله 4 انجام شود.
مرحله 6- در این مرحله مدیر داخلی «فرایند بازنگری دوره آموزشی»، ضعفها و مسائل شناسایی شده و همچنین توصیههای ارائه شده در طول خودسنجی و و همچنین در طول «جلسه گروه کانونی بیرونی» را در یک گزارش نهایی جمع آوری مینماید. این سند در بین کل اساتید دوره آموزشی، رئیس دانشکده و مدیر گروه آموزشی جهت اظهارنظر توزیع خواهد شد. در ادامه یک گزارش نهایی از بازنگری دوره آموزشی (که شامل خلاصهای از مسائل و توصیههای داخلی و بیرونی و همچنین پیامدها و طرحهای عملیاتی برای پنج سال آینده است) تهیه میشود.
مرحله 7- در این مرحله، گزارش نهایی جهت تصویب به هیات امنا و هیات رئیسه دانشگاه یا کالج ارائه میشود. به منظور پاسخگویی، باید یک سال پس از تصویب گزارش نهایی، یک گزارش پیگیرانه از میزان پیشرفت انجام موارد مندرج در طرح علمیاتی، تهیه شود.
3) فرایند طراحی «برنامهدرسی» یک دوره آموزشی دانشگاهی در اونتاریو کانادا؛ مشارکتک نندگان در «فرایند طراحی برنامه درسی» یک دوره آموزشی عمدتاً شامل اساتید دوره آموزشی و مدیر گروه آموزشی مربوطه است. هدف از مشارکت افراد مذکور، انطباق برنامه درسی با فلسفه آموزشی، اهداف آموزشی و بروندادهای یادگیری «دوره آموزشی» است.
مرحله 1- در این مرحله از تمامی اساتید دوره آموزشی درخواست میشود که هر یک از «بروندادهای یادگیری درس» خود را با «بروندادهای یادگیری شغلی» مربوطه مندرج در «آییننامه تدوین دورههای آموزشی استان اونتاریو»[16] مطابقت دهند. یک مشاور تدوین برنامه درسی، این فرایند را از طریق ارجاع اساتید به «آیین نامه مربوطه دوره آموزشی» و همچنین تهیه یک کتابنامه[17] تسهیل و آسان میکند.
مرحله 2- در این مرحله هر کدام از بروندادهای یادگیری فهرست شده برای یک درس، از نظر معنایی تحلیل شده و «سطح عملکرد دانشجویی» مورد انتظار با استفاده از «فهرست مرجع» که مربوط به قلمرو شناختی» است، تعیین میشود. علاوه بر قلمرو شناختی، میتوان «سطح عملکرد دانشجویی» را با توجه به قلمرو عاطفی یا روانی-حرکتی نیز تعیین نمود. این فهرست از افعال یادگیری (افعال مرتبط با بروندادهای یادگیری)، باعث ایجاد نظم در تحلیلها و همچنین ایجاد سازگاری در بین تمامی دروس یک دوره آموزشی و نیز در سطح کالج میشود.
مرحله 3- در این مرحله «سطح عملکرد دانشجویی» که قبلا تعیین شده است، در ماتریسی با عنوان «نمودار برونداد درسی»[18] وارد میشود. در اینجا موارد ذیل مشخص میشوند: 1- تعیین عناوین تمامی دروس دوره آموزشی، 2- تعیین بروندادهای یادگیری تک تک دروس که متناظر با «بروندادهای یادگیری شغلی» مربوطه مندرج در «آیین نامه تدوین دورههای آموزشی استان اونتاریو» هستند، 3- تعیین «سطح عملکرد دانشجویی» برای هر کدام از بروندادهای یادگیری درسی و 5- تعیین مسائل، دغدغهها و تغییرات پیشنهادی برای هر کدام از بروندادهای یادگیری درسی.
نکته. «سطح عملکرد دانشجویی» با استفاده از رنگها، تعیین و کدبندی میشود به این صورت که مهارتهای شناختی بالاتر، پررنگتر هستند. اگر سطح عملکرد تعیین شده برای «برونداد یادگیری یک درس مشخص»، در سطح پایین مهارتهای شناختی باشد؛ قبل از گنجاندن آن برونداد در طراحی برنامه درسی، باید بازنگری شود تا بازتاب دهنده سطح بالایی از مهارتها باشد. آن دسته از بروندادهای یادگیری درسی مختلف که به درستی تدوین نشدهاند (یعنی بروندادهای یادگیری نوشته شده به زبانی که بیانگر بروندادهای یادگیری قابل اندازهگیری نیستند)، جهت اصلاح و بازبینی علامتگذاری میشوند. همچنین هرگونه نگرانی در خصوص بروندادهای یادگیری درسی و هرگونه تغییرات پیشنهادی بر روی «نمودار برونداد درسی» مشخص خواهند شد.
مرحله 4- در این مرحله بالاترین سطح عملکرد در نظر گرفته شده برای هر «برونداد یادگیری شغلی استانی»، از «نمودار برونداد درسی» به «نمودار طراحی برنامه درسی» منتقل میشود، که به صورت ماتریسی از تمامی دروس دوره آموزشی و تمامی بروندادهای یادگیری شغلی مندرج در «آیین نامه تدوین دورههای آموزشی استان اونتاریو» ارائه میشود. این نمودار بصورت بصری نشان میدهد که هر کدام از دروس دوره آموزشی چگونه با توجه به «بروندادهای یادگیری شغلی» مندرج در «آیین نامه تدوین دورههای آموزشی استان اونتاریو»، و همچنین «سطح عملکرد دانشجویی» مندرج در طبقهبندی بلوم (که از تمامی دانشجویان برای هر برونداد یادگیری انتظار میرود) طراحی شده است. از طریق تحلیل طرح برنامه درسی، میتوان گرانباری و شکافهای موجود در برنامهدرسی را شناسایی کرد.
توضیحات تکمیلی
خصوصیات یک برنامه درسی کارآمد: «برنامه درسی» کارآمد یک دوره آموزشی باید دارای خصوصیات زیر باشد: < >دروس پایه دوره آموزشی باید پرورشدهنده مهارتهای پایین شناختی دانشجویان باشد و دروس پیشرفته باید مهارتهای بالای شناختی دانشجویان را پرورش دهند. در برنامه درسی، هر درس باید حداقل یک برونداد یادگیری دوره آموزشی را پرورش دهد آنچنان که تمامی دروس دوره آموزشی در مجموع تمام بروندادهای یادگیری از قبل تعیین شده «دوره آموزشی» را مورد پوشش قرار دهند. با اینحال، اگر بیش از دو درس یک برونداد یادگیری خاص را در همان سطح مهارتهای شناختی مورد پوشش قرار دهند، ممکن است آن برونداد یادگیری در طول دوره آموزشی زیاد آموزش داده شود، در این صورت ضرورت دارد یک «دوره آموزشی با ساختار خوب» از همپوشی بروندادهای آموزشی اجتناب نماید. اصولا از هر شاغلی (اعم از معلم، استاد دانشگاه، مهندس، پزشک، پرستار، وکیل و غیره) انتظار میرود که کار خود را بطور شایستهای انجام دهد. طبیعتاً برای اینکه یک شاغل در شغل خود به شایستگی برسد باید موارد زیر را داشته باشد:
< >آگاهی نسبت به علم رشته تحصیلی: هر شاغلی باید علمی که در آن رشته یا شغل مربوطه وجود دارد را داشته باشد و حتی به علم رشته خود بیافزاید. در متون تخصصی از این آیتم بعنوان «دانش»[19] یاد میشود. مهارتها. شاغلان باید مجموعه مهارتهای که برای انجام کار لازم هستند را داشته باشند. الگوهای رفتاری. «الگوهای رفتاری» شامل خصوصیاتی همچون پرتلاش بودن، تمرکز داشتن، شنونده فعال بودن، بطور مدام به دنبال یادگیری و سایر نگرشهای دیگر است. الگوی رفتاری شامل ارزشها، مهارتهای اجتماعی- احساسی، رفتارها و نگرشهایی است که تمایل فرد به انجام وظایف و حساسیت وی نسبت به اینکه چه موقع و چگونه در آن وظایف درگیر شود را توصیف مینماید. بار و استفسون[20] (2011) هنگام تعریف «تفکر کامپیوتری»، الگوهای رفتاری را در تعریف خود لحاظ نموده تا تعریف آنها مواردی همچون ارزشها، انگیزه، احساسات و نگرشها (همچون اعتماد به نفس در برخورد با پیچیدگی، تحمل و بردباری هنگام مواجه با ابهام، پایداری هنگام مواجهه با مسائل دشوار و دانستن قوتها و ضعفهای فرد و کنار گذاشتن اختلافات هنگام کار کردن با دیگران) را نیز در بر بگیرد. از نظر شوسلر[21] (2006) الگوی رفتاری «مربوط به این نیست که افراد چه توانائیهای دارند بلکه مربوط به این است که افراد از این توانائیها چگونه استفاده میکنند».
داشتن درک و فهمی از دانش جهانی و توانائی کاربرد آن (آگاهی نسبت به علم و پیشرفتهای علمی مربوطه در سطح جهانی)، داشتن درک و فهمی از دانش محلی و توائائی کاربرد آن (آگاهی نسبت به علم و پیشرفتهای علمی مربوطه در سطح محلی) توانائی تجزیه و تحلیل مسأله، توانائی تدوین و طراحی راه حلها، توانائی ارزیابی نتایج و تأثیر فعالیتها، محافظت از جامعه (از طریق تشخیص مستدلانه تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و محیطی قابل پیش بینی مربوط به فعالیتهای مهندسی، با توجه به نیاز به توسعه پایدار؛ با تشخیص اینکه حفاظت از جامعه در بالاترین اولویت قرار دارد)، رعایت تمام الزامات حقوقی و قانونی و محافظت از سلامت و امنیت جامعه در طی فعالیتها، انجام فعالیتها یا وظایف بصورت خلاقانه، توانائی مدیریت فعالیتهای مهندسی، توانائی برقراری ارتباط کارآمد با دیگران در طول انجام وظایف یا فعالیتهای مهندسی، توانائی کافی جهت انجام فعالیتهای مرتبط با «توسعه مداوم حرفهایی» جهت حفظ و توسعه شایستگی خود، توانائی قضاوت صحیح، مسئولیتپذیری در قبال تصمیمات.
بطور کلی در آموزش عالی، کیفیت از طریق فعالیت دو دسته مؤسسات اعتباربخشی تضمین میشود:< >مؤسسات مسئول اعتباربخشی دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی مؤسسات مسئول اعتباربخشی دورههای آموزشی (مؤسسات اعتباربخشی تخصصی)[22] خود به ارزیابی دانشگاهها یا دورههای آموزشی مربوطه میپردازد و اگر دانشگاه یا دوره آموزشی تحت ارزیابی، منطبق با آییننامه آموزشی وی باشد، مؤسسه اعتباربخشی مربوطه برای مدت زمان مشخصی (1، 2، 3 یا حداکثر 5 سال) به آن دانشگاه یا دوره آموزشی اعتبار میبخشد. یادآور میشود که فعالیتها و آییننامههای آموزشی موسسات اعتباربخشی از طریق سازوکار «به رسمیت شناختن» مورد ارزیابی قرار میگیرد.
شاخصهای اعتبار بخشی در ایران چه قدر با شاخصههای جهانی فاصله دارند؟
به نظر میرسد تفاوتهای اساسی وجود داشته باشد. به عنوان مثال بین آییننامههای آموزشی بینالمللی و ملی تفاوتهای اساسی وجود دارد. همچنین در فرایند اعتباربخشی، اعضای هیات علمی و همتایان صنعتی فعالیت میکنند که این امر باعث دقیق بودن ارزیابی، به حداقل رسیدن بروکراسی و ارتباط بین دانشگاه و صنعت میشود. در مجموع باید گفت که در این زمینه تفاوتها اساسی وجود دارد.
محتوای متون درسی با معیارهای جهانی چه تمایزاتی دارد؟
بر اساس مطالعات انجام شده، محتوای متون درسی در ایران کهنه و در برخی موارد بسیار قدیمی است، به گونهای که در برخی از رشتههای هیچگونه انطباقی بین نیازهای جامعه و بازار کار با محتوای آموزشی وجود ندارد. در واقع منطبق با نیاز صنعت و کارفرمایان نیست. به عبارتی متون درسی در داخل کشور، منطبق با پیشرفتهای علمی در رشته مربوطه نیست و نیازهای فرد، جامعه، بازار کار و صنعت را پوشش نمیدهد.
شایان ذکر است که دانشجویان در طول دوره آموزشی در دنیا باید علاوه بر آگاه شدن از علم و پیشرفتهای علمی مربوطه در سطح جهانی، باید مهارتهای لازم (مهارتهای همچون مهارت طراحی، مهارت برقرار ارتباط، مهارت درون فردی، مدیریت پروژه و غیره) و الگوهای رفتاری مناسب (همچون منظم بودن، به دنبال علم بودن، نگاه علمی داشتن و غیره) را کسب نمایند. بر اساس استانداردهای آموزشی بین المللی، هر دوره آموزشی مهندسی باید هم نظریه را پوشش دهد و هم مهارتها، نگرشها و الگوهای رفتاری لازم و مناسب را در دانشجویان پرورش دهند بنابراین طبق استانداردهای بین المللی داشتن مدرک تحصیلی دلالت بر کسب تمامی این موارد است.
بر اساس مطالب فوق الذکر، موارد زیر که در ایران رایج است، اشتباه است: نباید بر مدرک گرایی تاکید کرد بلکه باید مهارتها را پرورش داد. (اصولا هر فارغ التحصیلی باید هم دانش و علم رشته را بلد باشند و هم مهارتهای لازم و همچنین نگرشها و الگوهای رفتاری یک تحصیل کرده) همانطور که گفته شد یک دوره آموزشی استاندارد باید هم تئوری را پوشش دهد و هم مهارتها و هم الگوهای رفتاری). اصولا یک دوره آموزشی مهندسی (خواه در دانشگاه صنعتی شریف ارائه شود یا در دانشگاه تهران، یا در دانشگاه علمی کاربردی یا دانشگاه آزاد) باید دانش، مهارتها و الگوهای رفتاری مناسب را به یک اندازه پوشش دهد،اما در ایران به مباحث تئوریک بیشتر از مهارتهای کاربرد و الگوهای رفتاری اهمیت داده میشود.
نظر شما