چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۰
انتظار آخرالزمان در اشعار شهریار  حرکت به سوی آرمانی است که انگیزه آن غم ناشی از هبوط است

فتح‌اللهی گفت: انتظار آخر‌الزمان که در اشعار شهریار است حرکت به سوی آرمانی است که انگیزه آن غم ناشی از هبوط انسان از بهشت است. در اشعار شهریار غم هبوط و انتظار برای رسیدن به این بهشت وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) انجمن جامعه شناسی ایران، گروه کشورهای اسلامی وبینار «شهریار و ایران» را روز گذشته با حضور برخی از جامعه شناسان برگزار کرد. محمد علی فتح اللهی در این نشست شهریار را معمار هویت ملی ایران دانست و گفت: درباره نقش او در هویت بخشی ایران کارهای بسیاری انجام شده است.
 
او با اشاره به عنصر غم و نقش آن در هویت بخشی ادامه داد: شاید در ابتدا بین غم و امر هویت نسبتی حس نشود اما در نگاه فلاسفه و علمای اسلامی غم و مصیبت‌ها تاثیر زیادی روی هویت بخشی ما دارد. به طور مثال من همیشه بیان کردم که عاشورا غم عالم هستی است و انسان‌ها با ارتباطی که با عاشورا می‌یابند با غم عالم آشنا شده و در سایه آن با غم خود آشنا می‌شوند.
 
فتح‌اللهی گفت: در شعر «از غم جدا مشو...» عمق نگاه شهریار را می‌توان دید به همین دلیل است که شخصیت‌ها با غم شکل می‌گیرند. خلاقیت‌ها هم در بستر غم شکل می‌گیرد. شهریار می‌خواهد هویت ایرانی نه در بیخود شدن و فراموش کردن بلکه در توجه شکل بگیرد. او به دنبال موشکافی زندگی انسان ایرانی است و با این موشکافی نسبت غمگینانه با آن برقرار کند. در دنیای کنونی که هویت‌ها مورد حمله است این هویت ایرانی باید بتواند دوام پیدا کند. ما می‌دانیم که غم در زندگی انسان از هبوط انسان آغاز شد و هبوط از بهشت او را دچار غم کرد.
 
او گفت: ما یا می‌خواهیم بعد از مرگ به بهشت برسیم یا در این دنیا بخشی از این بهشت را تجربه کنیم انتظار آخر‌الزمان که در اشعار شهریار است حرکت به سوی آرمانی است که انگیزه آن غم ناشی از هبوط انسان از بهشت است. در اشعار شهریار غم هبوط و انتظار برای رسیدن به این بهشت وجود دارد.
 
فتح‌اللهی با اشاره به شعر خانه ننه شهریار عنوان کرد: هویتی که بر اساس غم شکل می‌گیرد آنچنان قوی است که حرکت به سوی تعالی داشته باشد. برخی از شعرا سعی می‌کنند شعرشان آیینه حوادث باشد اما شهریار فراتر از این است و صرفا آیینه تمام نمای حوادث تاریخی در ایران نیست اگرچه در اشعارش این هم وجود دارد اما مهمترین وجه که در شعر شهریار آن را ممتاز می‌کند این است که او آیینه نیست بلکه سازنده است.
 
او گفت: او هویت را صرفا پاسداری نمی‌کند بلکه هویت را می‌سازد چون هویت‌ها امری مربوط به گذشته نیستند و متعلق به آینده هستند ما هویت اصلی خود را در آینده پیدا می‌کنیم و آن هویت اصلی ما در آینده محقق می‌شود امروز ما را جهت می‌دهد و گذشته معنا می‌کند و اگر کسی فقط هویت را متعلق به گذشته بداند نخواهد توانست بهره اساسی برای جامعه خود  به ارمغان آورد.
 
به گفته فتح اللهی، این هویت صرفا به درد موزه‌ها می‌خورد و نگاه به هویت باید به گونه‌ای باشد که حقیقت هویت در آینده ظاهر می‌شود و باید خلق دائمی نسبت به هویت صورت گیرد. بنابراین ویژگی شهریار این است که در گذشته نمانده هر چند نگاه عالمانه به گذشته دارد اما می‌خواهد هویت ملی ایرانی را بسازد و این امر با نهادینه کردن مفهوم غم در زندگی انسان ایرانی صورت گرفته که باعث استحکام ایمان می‌شود.
 
او یادآور شد: توجه به غم ایمان را مستحکم می‌کند و ایمان هم آزادی را به همراه می‌آورد. جامعه ایرانی با شعر شهریار خود را می‌یابد و انگیزه حرکت پیدا می‌کند و همین معناست که صلاحیت او را برای نماد ملی روز شعر ایرانی به اثبات می‌رساند و شعر او سازنده است و گزارشگر زمانه خود نیست و نماد انسان ایرانی است.

اسماعیل زاده نیز در این نشست با بیان اینکه شهریار را باید از نو شناخت توضیح داد: چون او در هر زمان و با توجه به مقتضیات زمان به روز می‌شود و برخی از خصوصیات و ویژگی‌هایی که در او هست بروز می‌کند و ما را مجبور می‌کند که ما به شهریار و شخصیت او برگردیم و دریافت و برداشت جدیدی از شهریار داشته باشیم. این ویژگی مهم شهریار است که به روز است و جنبه‌های مختلف جامعه ادبی، سیاسی، هنری، شعری و ... به وجود شهریار و آثارش نیازمند است و نیازمند بازشناخت شهریار است زیرا یک ترکیبی از خصوصیات مختلف است.
 
او با بیان اینکه باید شهریار شناسی را به صورت گسترده شروع کنیم و در میان مراکز علمی و عامه مردم او را ترویج کنیم گفت: نیاز عمومی جامعه کشور به این رشته احساس می‌شود  و باید یک رشته شهریار شناسی شروع  و جهات مختلف شخصیت و آثار او بررسی شود. نامگذاری روز شعر و ادب فارسی موجب حرف و حدیث‌های فراوانی شد و برخی نظر مخالف و موافق داشتند و حتی گفته شد که یک خلاء در ادبیات ایران بود که با نامگذاری این روز با عنوان شعر و ادب فارسی پر شد.
 
اسماعیل زاده با اشاره به اینکه شهریار از یک سو نماینده ادبیات کلاسیک و از سوی دیگر نماینده شعر معاصر به دو زبان فارسی و ترکی است گفت: زبان ترکی به عنوان یکی از زبان‌های تمدن ایران اسلامی قلمداد می‌شود و بنابراین شهریار را باید نماینده ادبیات کلاسیک از یک سو و از سوی دیگر نماینده شعر معاصر به دو زبان فارسی و ترکی و همچنین نماینده ادبیات کلاسیک و معاصر ترکی دانست. او شاعر کامل و جامع در کشور ایران اسلامی و می‌تواند مرکز وحدت ادبا و شعرا باشد.

او با اشاره به ریشه‌های شهریار گفت: نخستین ریشه شهریار مفاهیم قرآنی و احادیث است که در جای جای اشعار او موج می‌زند. او دارای سه دیوان به زبان فارسی و یک دیوان به زبان ترکی است و در آن مفاهیمی از قرآن و احادیث در شعر شهریار وجود دارد. حتی شعر محلی او هم حاوی این مفاهیم است و قران و احادیث در ذهن و شخصیت او حک شده و ریشه خالقیت او را شکل می‌دهد.
 
اسماعیل زاده گفت: ریشه بعدی او ادبیات کلاسیک است. در جهان ما به زیبایی و جامعیت ادبیات ایران زمین نداریم و اگر زبان فارسی به عنوان یک زبان تصریفی خصوصیت خود را دارد اما معجزه‌اش در خود زبانش نیست بلکه در آثار ادبی آن است.
 
او عنوان کرد: ریشه سومی که در شهریار تاثیر دارد متفکران جهان اسلام است که آثاری خلق کردند ما متفکرانی مثل اقبال لاهوری داریم که شخصیت والایی است. محمد عاکف در شهریار تاثیر داشته و برخی از مفاهیم اجتماعی و ادبی را از محمد عاکف استفاده کرده است. شهریار علاوه بر اینکه خود مجذوب عاکف است دیگران را هم برای عاکف خوانی دعوت می‌کند. میرزا علی اکبر صابر یکی دیگر از این شخصیت‌هاست که به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر عبید زاکانی است و لی در قرن 19 عنوان ادبیات ساتریک را دارد. او هم بر شهریار تاثیر دارد.
 
اسماعیل زاده گفت: منظومه حیدربابا در محبوبیت جهانی شهریار تاثیر داشته است. تاثیری که حیدر بابا از نظر وسعت در جهان داشته سایر اشعارش اینگونه نبوده است. حیدربابا یک انقلاب هویتی است. در زمان طاغوت زبان ترکی جز زبان‌های مغضوب بوده و این را نمی‌شود کتمان کرد و نمونه آن هم حیدربابا است. این شعر انقلابی کرد که تاکنون سابقه نداشته او با این شعر دستگاه پهلوی را به هم زد و می‌توان گفت شهریار فرهنگ کهن ایران زمین به عنوان یک ریشه بسیار مهم و قوی و گسترده‌ای است که شعر شهریار را تکمیل بخشیده است.

فاضلی با بیان اینکه رسالت اصلی شعر در شکوفایی شعور عمومی می‌داند و معتقد هستند شعر شاعر باید رسالت مند باشد گفت: رسالت اصلی شعر شکوفایی شعور عمومی است به همین جهت شاعر را ادامه دهنده رسالت پیامبری می‌دانند. شاعر با زبان گیرای خود در تحقق بخشیدن به اهداف انبیا الهی کمک می‌کند.
 
او با اشاره به جایگاه شعر حکیمانه گفت: شهریار به شعر حکیمانه توجه داشته است.

غلامرضا جلالی با بیان اینکه شهریار زاده انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی است و حوادث مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در بین این دو انقلاب پیش آمد گفت: ایشان گاهی از وقایع اجتماعی ایران احساس خوشی و گاهی دلتنگ گذشته می‌شود و تاسف می‌خورد که چرا مشابه دوره گذشته نیستیم. او نقد می‌کند که چرا تنها می‌خواهیم خودمان را آریایی معرفی کنیم.
 
جلالی عنوان کرد:‌ او در تبریز حضور داشته و شخصیت‌های مهم مشروطه در تبریز بر او تاثیر داشته است. در مشهد و نیشابور هم او با کسانی ارتباط دارد که تحت تاثیر مشروطه هستند، چون گردانندگان مشروطه خراسان ترک زبان‌ها بودند. او در بین خراسانی‌ها از شاعران کهن فارسی زبان و ترکی زبان تاثیر گرفت. او نسبت به تهران و شهر ری ستایشگر است و در تهران با چهره‌های برجسته ادبیات پهلوی دوم ارتباط داشته است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها