وی درباره زبان طنز این نویسنده در داستانهایش گفت: در بیشتر آثار وستلیک این طنازیها را میبینیم. البته در برخی داستانهای پلیسی این طنازی کمرنگتر است و در برخی دیگر مثل رمان «خدا به داد آدم ابله برسد» این عنصر بیشتر دیده میشود که جزو سبک خاص این نویسنده است.
مترجم رمان «پلیس حافظه» درباره ویژگیهایی که سبب شد این رمان را برای ترجمه انتخاب کند، گفت: ادبیات پلیسی به دلیل جذابیتهایی که دارد، یکی از ژانرهای مورد علاقه من است. در انتخاب آثار ادبی برای ترجمه، بیش از هر چیز معمولا داستان و روایت برایم بسیار بااهمیت است. این کتاب نیز انسجام خوبی در روایت دارد و با روایت قوی و محکمی همراه است، ضمن اینکه تعلیق بسیار بالایی دارد و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند؛ از همین رو به سراغ ترجمه این رمان رفتم.
این رمان با نام اصلی «God Save the Mark» نخستین بار در سال ۱۹۶۷ میلادی منتشر شد؛ بهمنی درباره عنوان کتاب و دلیل انتخاب عنوان «خدا به داد آدم ابله برسد» در ترجمه فارسی چنین توضیح داد: mark در عنوان کتاب نام یک شخصیت داستانی نیست؛ بلکه اصطلاحی است در زبان انگلیسی و وقتی کسی تعجب میکند و میخواهد تعجب خود را برساند، از این اصطلاح استفاده میکند. به همین دلیل نزدیکترین معادل فارسی عنوان کتاب چیزی است شبیه «خدا به داد آدم ابله برسد».
در توضیح این کتاب آمده است: «فِرِد فیچ، شهروند سادهای است در جهنم نیویورک (شهری مملو از آدمهای کلاهبردار و شیاد) که فقط خدا باید به داد او برسد؛ بهویژه هنگامی که ثروتی بادآورده، ناگهان او را به طعمهای خوب برای گروههای گانگستری نیویورک مبدل میکند. در این داستان پرفرازونشیب، دانلد وستلیک، با کمکگرفتن از عناصر ادبیات پلیسی و جنایی و در عین حال با شخصیتپردازی خوب و خلق شخصیتهایی جذاب، داستانی پرکشش را پدید آورده است که بیشتر شبیه نوعی معماست؛ معمایی که حل آن، تجربه خواندن این اثر را به تجربهای شیرین و بهیادماندنی تبدیل میکند.»
این رمان با نام اصلی «God Save the Mark» نخستین بار در سال ۱۹۶۷ میلادی منتشر شد و وستلیک یک سال بعد با این کتاب توانست جایزه ادبی ادگار را در بخش بهترین رمان از آنِ خود کند؛ جایزهای که وستلیک در طول دوران نویسندگیاش سه بار برای یک رمان ( God Save The Mark در سال ۱۹۶۸)، یک مجموعه داستان کوتاه ( Too Many Crooks در سال ۱۹۹۰) و یک فیلمنامه (The Grifters در سال ۱۹۹۱) موفق به دریافت آن شد.
این نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۳۳ میلادی متولد شد و ۷۵ سال بعد در سال ۲۰۰۸ درگذشت. وستلیک یکی از پرکارترین نویسندگان کشورش محسوب میشود که بیشتر آثارش را در ژانر پلیسی و داستانهای علمیتخیلی نوشت.
یکی از مهمترین موفقیتهای وستلیک کسب لقب «استاد بزرگ» از سوی انجمن معمایینویسان آمریکا در سال ۱۹۹۳ بود؛ بالاترین افتخاری که نویسندگان این ژانر از سوی این انجمن کسب میکنند.
بهمنی همچنین از بهپایانرساندن ترجمه یک اثر پژوهشی و نظری در حوزه ادبیات خبر داد و گفت: این کتاب درباره فلسفه در آثار شکسپیر است و به نقد فلسفی شش تراژدی از بین مهمترین تراژدیهای شکسپیر اختصاص دارد.
کیهان بهمنی، متولد ۱۳۵۰، مترجم و مدرس دانشگاه است. از وی ترجمه کتابهای خدمتکار و پروفسور، انتقام، پلیس حافظه، دختری که پادشاه سوئد را نجات داد، پیرمرد صدسالهای که از پنجره بیرون رفت و ناپدید شد، پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت، پیرزن دوباره شانس میآورد، پیرزن دوباره قانونشکنی میکند، من از گردنم بدم میاد و کشتن عمهخانم منتشر شده است.
از این اثر ترجمه دیگری نیز از سوی نشر نیلوفر با عنوان «حق نگهدار ابلهان» منتشر شده بود. «تیر» و «زمرد نحس» آثار دیگری از این نویسنده هستند که پیشتر به فارسی ترجمه و به چاپ رسیده بودند.
رمان «خدا به داد آدم ابله برسد» اثر دانلد وستلیک با ترجمه کیهان بهمنی در ۳۲۰ صفحه و به قیمت ۶۵هزار تومان از سوی نشر آموت منتشر شده است.
نظر شما