این مجموعه، نیایشهای کودکانهای هستند که هدف آن این است که کودک با زبان ساده و اتفاقات ساده روزمره با خداوند ارتباط برقرار کند و در پایان هم میگوید: خدایا خوشحالم.
لرستانی، کارهای مختلفی در زمینه کودک و نوجوان انجام داده و کتابهایی همچون «شکرگزاری»، «خدایا تو خوبی»، «خدایا خوشحالم، «مادر پروانهها»، «ترانههای شادی»، «چون برههای آهو»، «وقتی خیلی کوچولو بودم»، «خورشید آن دشت»، «همه شیرینى خوردن، عروس خانوم رو بردن»، «حسنى و مرغ طلا، خانهى هنر»، «بُزک سر به هوا»، «من مهربان هستم»، «شمع و گل و پروانه، بابا آمد به خانه» و «پلنگه آی پلنگه چه پیرهنت قشنگ» از دیگر آثار این نویسنده است.
وی معتقد است: باید چشمانداز و نگاه به زندگی شخصی نویسندگانی داشت که کارهای آنها ازسوی نهادها، مراکز و جشنوارههای علمی مورد تایید قرار گرفته و آنان را مورد حمایت قرار داد.
پیرامون فعالیت موسسات چاپ و نشر استان کرمانشاه در زمینه انتشار آثار حوزه کودک و نوجوان و همچنین دغدغههایی که مانع از نوشتن برای این رده سنی میشود، با فریبرز لرستانی، شاعر و نویسنده کرمانشاهی به گفتوگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
فعالیت ناشران حوزه کودک و نوجوان را در استان کرمانشاه چطور ارزیابی میکنید؟
در کرمانشاه، انتشارات «ماهتاب غرب» در زمینه کودک و نوجوان فعالیت میکند که سه اثر از من نیز توسط این انتشارات به چاپ رسیده است. باید بگویم که چاپ کتاب کودک هزینهبر است و این انتشارات با اینکه حتی قبل از بحران کرونا با مشکلات جدی مالی مواجه بود، باز هم برای چاپ آثار من پیشقدم شد و اکنون سه اثر دیگر هم برای چاپ به انتشارات ماهتاب غرب تحویل دادهام اما هیچ ارگانی از ناشر حمایت نکرد. با توجه به اینکه آثاری که این انتشارات از من بهچاپ رسانده از سامانه رشد آموزش و پرورش هم تاییدیه گرفته بود و آموزش و پرورش فضای لازم برای پخش کتاب را در اختیار داشت، اما باز هم از این انتشارات حمایت نشد.
از آثار ادبی کُردی در حوزه کودک و نوجوان بگویید. آثار چاپشده تا چه اندازه پاسخگوی نیاز کودکان و نوجوانان استان است؟
من آثاری در زمینه کودک و نوجوان بهزبان کردی ندارم و بیشتر در زمینه داستانکنویسی در سطح کشور فعالیت میکنم. فعالیتهایی در زمینه شعر کردی برای کودکان و نوجوانان در استان صورت گرفته اما بسیار اندک است که بهعنوان مثال میتوان به آثاری از آقای «رضا موزونی» اشاره کرد.
چاپ و خلق یک یا دو اثر به زبان محلی و بومی نمیتواند پاسخگوی تمامی نیازها و دغدغهها باشد. نوشتن به زبان محلی بهویژه در زمینه کودک و نوجوان کار دشواری است که عمری را میطلبد و باید بهصورت منسجم در این حوزه کار کرد.
زبان کردی گویشهای مختلفی دارد و میطلبد که افراد مختلفی در این زمینه فعالیت کنند و تعدادشان بیشتر شوند تا این خلأ برای بچههای کردزبان از بین برود. افرادی که جوانتر هستند، میتوانند در این عرصه ورود کنند و با توجه به خلأهای زیادی که در زمینه نوشتن کتاب کودک و نوجوان به زبان بومی و محلی وجود دارد، کارهای زیادی میتوان انجام داد.
آیا هر اثر بومی قابلیت پردازش برای ادبیات کودک را دارد؟ از لازمههای نوشتن برای این حوزه بگویید.
فردی که پا به این حوزه میگذارد باید بهصورت جدی کار کند، یک کودکشناس باشد و با روحیات و نیازهای کودکان تا حد زیادی آشنایی داشته باشد، ادبیات کودک را بهصورت تاریخی بشناسد و قلم روانی داشته باشد. هر اثر بومی هم قابلیت پردازش برای ادبیات کودک را ندارد و یک بازآفرینی متناسب با زبان شناسی و ادبیات کودک را میخواهد.
چرا بیشتر آثار شما در انتشاراتیهای پایتخت به چاپ رسیده است؛ در حالی که ناشران توانمندی در استان فعالیت میکنند؟ آیا این مسئله به نبود شبکه تخصصی پخش و توزیع کتاب در استان برای سراسر کشور برمیگردد؟
بیشتر آثار من در تهران بهچاپ رسیده زیرا انتشاراتیهای تهران تجربه، سرمایه و توانمندی خوبی در پخش و توزیع کتاب بهصورت سراسری دارند اما در شهرستانها، کمتر بهای لازم را به کار هنری میدهند و اگر در کرمانشاه در حد متعارف هم احترام مادی و معنوی به مولف بگذارند، بدون شک اولویت اصلی و اول برای چاپ آثار مولف، شهر خود اوست.
در کرمانشاه فعالیت در زمینه چاپ کتاب کودک و نوجوان بسیار کم است زیرا آثاری که از نویسندگان به چاپ میرسد، بسیار کم خریداری میشود. نکته دیگر اینکه قدرت و توانمندی پخش کتاب در کرمانشاه بسیار پایین است.
بارها گفته شده که کرمانشاه استانی مرزی است که هنوز پیامدهای جنگ در روح و روان مردمان آن باقی مانده است. اکنون که این استان با مشکلات متعدد اقتصادی مواجه است، در چه صورت ادبیات میتواند برای کودکان این دیار شادیآفرین باشد و موجب تعالی روح و روان آنان شود؟
من معتقدم که کار ادبیات بررسی نیازهای مخاطبان است البته در مورد ادبیات کودک باید بسیار مراقب بود که این ادبیات به شعارزدگی و تخلیهی تنشها و عقدههای روانی نویسنده تبدیل نشود. ادبیات کودک باید جنبه ادبی و هنری بودن خود را داشته باشد و بیانگر دغدغهها و مشکلات فرهنگی که کودکان دارند، باشد.
تعریف شادی در کودک، لایههای مختلفی دارد و متفاوت است و ازسوی دیگر نقش عدالت اجتماعی را در این خصوص نمیتوان انکار کرد و این وظیفه دولتمردان است که عدالت اجتماعی را به وجود بیاورند تا تمام کودکان از یک رفاه نسبی برخوردار باشند.
چگونه سعی کردهاید میل و علاقه به زندگی را در آثار خود برای کودکان، پررنگ کنید؟
البته زیبا کردن زندگی برای عموم کودکان بهویژه کودکانی که از فقر رنج میبرند، بسیار حائز اهمیت است و در آثار خودم فقر به شکل خیلی مشخصی وجود دارد اما اینگونه نیست که کودک به یک فرد عقدهای تبدیل شود و فردی شود که در تنگنا قرار گرفته و فکر کند که بیخود به دنیا آمده است. من در آثارم سعی کردهام در کنار فقر، قدرت و میل به زندگی را بیشتر پررنگ کنم و عشق به زندگی در کنار فقر، قدرتمندتر باشد؛ تا فقر بر عشق به زندگی، غلبه نکند.
چگونه از داستانکنویسی بهعنوان راهکاری برای تخلیه هیجانات کودک و دنبال کردن رویاهایشان بهره میجویید؟
موضوع داستانکنویسی مبحث خیلی جدی است زیرا از آن طریق به راههای زیادی رسیدهام، کودک از طریق همین چند سطر کوتاه، میتواند احساسات، تنشها، هیجانات، تخیل، آرزوها و رویاهای خودش را دنبال کند. من حدود 30 سال است که بهصورت جدی در زمینه داستانکنویسی فعالیت میکنم و کتابهای زیادی در این حوزه نوشتهام.
دغدغه مالی تا چه اندازه بر روح و روان قلمبهدستان برای خلق آثار بهتر و بیشتر، اثر گذاشته است؟
نویسنده بهعنوان یک انسان نباید دغدغه معیشت داشته باشد؛ تا بتواند با ذهن و فکری آسوده و به دور از مشکلات به خلق آثار بپردازد. به عنوان مثال در همین برهه شیوع کرونا از اسفندماه سال گذشته تاکنون، من بیکار هستم و هیچ درآمدی نداشتهام و هیچ حمایتی هم ازسوی دولت برای ما صورت نگرفته است. در فضای مجازی هم نمیتوان خیلی فعالیت چشمگیری داشت زیرا خانوادهها برای کار هنری در فضای مجازی خیلی وقت صرف نمیکنند و موضوع آنقدر جا نیفتاده است، چون از قبل آنقدر کار فرهنگی انجام ندادهایم در این تنگناهای اقتصادی، اکثر خانوادهها بجز تامین معاش به چیز دیگری فکر نمیکنند و این مسئله، در اولویت آنها نیست.
چرا نوشتن برای کودک دشوار است؟ امنیت شغلی برای نویسندگان این حوزه تا چه اندازه اهمیت دارد؟
نویسندگانی که ثابت کردهاند به شکل حرفهای فعالیت میکنند و عمر و جوانی خود را در این راه صرف کردهاند، کمتر مورد توجه دولت قرار گرفتهاند و باید به این موضوع اندیشید که یک نویسنده در این تنگناهای اقتصادی چگونه زندگی را بگذراند، چگونه نیازهایش را برآورده کند و چگونه کتاب بخرد، چگونه با آرامش، فکر کند؟
زمانی که اثری برای بزرگسال خلق میشود، بسیار راحتتر میتوان بسیاری از دغدغهها را بیان کرد اما در مورد کودک اینگونه نیست؛ چراکه نمیتوان کودک را دچار تنش کرد و باید بر اساس منطق و فهم کودکانه حرف زد و نوشت.
در حال حاضر نویسندگان روزگار بسیار سختی را میگذرانند و مورد حمایت مالی قرار نمیگیرند و امنیت مالی ندارند. بر این باورم که هیچ جایی وجود ندارد که در این شرایط فضایی ایجاد کند تا نویسندگانی که یک عمر کار کرده و جوانی خود را در راه نویسندگی صرف کردهاند، بتواند با خیالی آسوده و بستری مناسب و با آرامش خاطر فکر کند و به نویسندگی ادامه دهد و آثاری را خلق کند.
نظر شما