او در این کتاب با برخی از بهترین کارگردانان صنعت فیلم همچون وودی آلن، ژان لوک گدار، دیوید لینچ، مارتین اسکورسیزی، ویم وندرس، دیوید کروننبرگ، لارس فون تریه، الیور استون، جان بورمن، سیدنی پولاک، کلود سوته، برناردو برتولوچی، پدرو آلمادووار، تیم برتون، ژان پیرژونه، جوئل و اتان کوئن، جان وو، تاکشی کیتانو، وونگ کاروایو امیر کاستاریکا به گفتوگو نشست اما یکی از ویژگیهای این کتاب این است که نویسنده به جای تدوین متن در قالب پرسش و پاسخ، از زبان خود کارگردانان سخن گفته است و در واقع اجازه میدهد هر فیلمساز با صدای خود صحبت کند.
آنها درباره اینکه از چه دوربینها و لنزهایی استفاده میکنند، نحوه تصمیمگیری در خصوص فیلمبرداری، چگونگی اداره بازیگران و سایر روشهای ویژه برای کمک به فیلمسازان جوان در ساخت فیلمهای خوب سخن میگویند.
لوران تیرارد
نویسنده در مصاحبه با این فیلمسازان قرابتهای قابل توجهی بین کارگردانان به ظاهر غیر مشابه پیدا میکند. برای نمونه تیم برتون و ژان پیر ژونه (آملی) هر دو توصیه میکنند که فیلمسازان جوان ابتدا از انیمیشن شروع کنند، در حالی که وونگ کار وای و دیوید لینچ موسیقی فیلم خود را به سرعت برمیگزینند و حتی گاهی سر صحنه فیلم برداری آن را پخش میکنند.
در بخشی از این کتاب که مختص دیوید لینچ است آمده:
« یک کارگردان هم باید با مغزش به هم با دلش فکر کند. باید دائما در روند تصمیم گیری هم عقلانی باشد و هم عاطفی. داستان گویی یک عنصر اساسی است. من داستانهایی را دوست دارم که نوع خاصی از مسائل انتزاعی در آنها سهم داشته باشد و در آنها درک شهودی، بیش از منطق به چشم بخورد. از نظر من قدرت یک فیلم فراتر از وظیفه ساده تعریف کردن یک داستان است. این مسئله به نحوه کار و شکل به وجود آوردن جهان شخصی خودتان بستگی دارد. فیلم میتواند چیزهای نادیدنی را به تصویر بکشد. مثل این است که از طریق یک پنجره وارد جهان متفاوتی میشوید. این چیزی نزدیک به رویا دیدن است. به نظرم فیلم و سینما این توان را دارد چون برخلاف بسیاری از فرم های دیگر از زمان به عنوان بخشی از روند ساخته شدنش استفاده می کند.»(صفحه 136)
نظر شما