مهدی مولاییآرانی گفت: ویروس کرونا در حوزه فضای مجازی در کنار همه سختیهایی که ایجاد کرد بسیاری از باورهای فرهنگ عمومی را شکست داد که این میتواند نقطهگذاری به دوران کاملاً جدید باشد. هیچ عاملی به غیر از کرونا نمیتوانست ما را به دنیای جدید هُل بدهد.
کتاب «مسائل فرهنگی اجتماعی کرونا و پیامدهای آن در عرصه حکمرانی» (گفتوگوهای تحلیلی) به کوشش مهدی مولاییآرانی و به همت گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد. آنچه در این مجموعه گرد آمده، بیشتر ناظر به مسائل فرهنگی و اجتماعی کرونا در ایران است. نکته مهم دیگری که کرونا برای جامعه نخبگانی و جامعه اسلامی ما به وجود آورد، انعقاد مسئله «نظام سلامت» در ایران و بلکه مهمتر از آن درک و تحلیل این نظام (در کنار نظام سیاسی، نظام اجتماعی، و نظام حقوقی) در کشورهای مختلف اسلامی و در درون تحولات اجتماعی جهان امروز اسلام است. آنچه در این مجموعه رخ داده، مسئلههای بسیاری را در ذهنیت و عینیت ایران بازگشوده است که طرح و تأمل در آن میتواند ما را بهتدریج به بحثهای مربوط به سلامت در جهان اسلام نیز رهنمون کند.
در ابتدای نشست مولایی، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی گفت: مسائل فرهنگی-اجتماعی کرونا را از دو منظر میتوان بررسی کرد؛ نخست تجارب زیسته ما در این موضوع به دلیل زیستی که در فضای اجتماعی داشتهایم و دوم از منظر تجربه زیستی دانشی چه رویکردی ارائه دادهایم.
وی افزود: در این کتاب با چهار محور روبهرو هستیم؛ دینداری اجتماعی و کرونا، علوم اسلامی و کرونا، خدمات اجتماعی و کرونا و کرونا و مسالههای حکمرانی. تعریف ما از فرهنگ و کرونا چیست؟ در ابتدا باید فرهنگ عمومی در کرونا را در سه لایه بررسی کنیم. نخست لایه معانی و باورهای عمومی جامعه، دوم فهم و درک عمومی مردم و جامعه و سوم کنش و رفتار عمومی در سطح جامعه. آنچه در سطح رسانه بررسی میشود در لایه سوم است زیرا قابل لمس و مشاهده است و زمینههای تفاوت را میتوان در لایه سوم دید.
مولایی ادامه داد: اگر بخواهیم در لایه اول فرهنگ عمومی را در جامعه کرونا تحلیل کنیم کلیدیترین پرسش ما این است که جامعه ایران در سال 98 با انبوهی از مشکلات سخت مواجه شد، ابتدای سال با سیل آغاز شد و سپس زلزله، سیل سیستان و حادثه شهید قاسم سلیمانی و حوادث آبانماه نیز در ادامه رویداد و جامعه در امید رسیدن به نوروز 99 بود که حادثه کرونا اتفاق افتاد. بسیاری از جوامع در یک بازه زمانی با تراکم پایین رخ داد و گسیختگی اجتماعی بالایی را به وجود آورد.
وی با اشاره به اینکه باید در لایه معانی فرهنگ عمومی جامعه این مساله را بررسی کنیم، گفت: مردم جامعه باور داشتند که خدایی وجود دارد که حلال مشکلات جامعه است و به همین دلیل بحث دعا و توسل مطرح شد و به دلیل مسلمان بودن مردم جامعه ایران علت و راهکار حل مشکلات در کنار پیشگیری و درمان را دعا و توسل میدانستند. نکته بعدی اعتقاد به آزمایشی بودن حوادث و مشکلات است که برای پختهتر شدن و بزرگتر شدن جامعه و اعتقاد به جهان پس از مرگ است باید مورد آزمایش قرار بگیریم.
این پژوهشگر به زیست مجازی مردم نیز پرداخت و گفت: همین واقعیت زیست مجازی در زندگی امروز این بحث را متمایز میکند. در مواجهه فرهنگ عمومی بحث کاهش دینداری مطرح میشود که اندیشمندان بر این باورند فرهنگ دینی ایران و کم شدن مناسک مذهبی روندی بر آغاز سکولاریسم بر این موضوع است. بحث تعطیلی حرمهای مطهر نیز بسیار پررنگ مطرح بود. ما در لایه اول معانی و باورها را داریم و با موضوع توسل روبهرو میشویم و بعد به حرمهای مطهر میرسیم که این مساله بر مبنای عقلانیت و پویایی است. سپس به این پرسشها میرسیم که آیا کرونا نعمت است یا بلا؟ آیا کرونا باعث غفلتزدایی شد؟
برای این پرسشها دستگاه رسمی نمیتواند پاسخگوی مشکلات باشد ما باید خود پیشگام باشیم و مشکلات را حل کنیم. این یک ظرفیت پس از گذشت40 سال از جمهوری اسلامی ایران است که اگر خودمان دست بهکار نشویم شکست میخوریم. سپس بحث سرعت اینترنت در فضای مجازی مطرح میشود و از یک سو با شعار در خانه بمانیم و افزایش سرعت اینترنت مواجه هستیم و از سوی دیگر با بستههای رایگان اینترنت به اقشار جامعه که برخی بر این باور بودند که دادن بستههای اینترنت به همه اقشار جامعه کار درستی نیست و باید به افرادی این بستهها تعلق گیرد که نیاز بیشتری به دور کاری دارند.
وی ادامه داد: لایه سوم به معنای واقعی از حیث مناسک مذهبی است که باعث شد مناسک مذهبی کاهش پیدا کند اما در مقابل آن دینداری فردی جامعه افزایش پیدا کرد و بیش از 60 درصد مردم نسبت به قبل بیشتر با خداوند ارتباط پیدا کردند و همچنین کمک مومنانه بهشدت رشد پیدا کرد و نشان داد یک اسلام اجتماعی در فرهنگ جامعه بازتولید میشوداما این ظرفیت در ادامه مورد توجه جدی قرار نگرفت. دومین مساله درگیریهایی که برای بسته شدن حرم صورت گرفته شده است. همچنین بحث غسل دادن مردگان در روزهای کرونا مطرح شد. ما برای آینده در حوزه فرهنگ عمومی باید تصمیم بگیریم که نحوه رفتار با کنش عمومی چگونه باید باشد.
پژوهشگر پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی افزود: ابتدا از مفهوم ویروس کرونا یک ترس در جامعه ایجاد شد و مردم به شدت شروع به پرهیز کردند اما بعد فضا عادیتر شد. سپس نیروهای جهادی نقطه عطفی بر نظام حکمرانی شد. در روزهای کرونایی مدافعان سلامت شکل گرفت، ما مدافعان وطن و حرم داشتیم اما در حوزه پزشکی مدافعان سلامت نداشتیم. اما در روزهای کرونایی رفتارهای دوگانهای نیز در جامعه داشتهایم که گاهی با تعطیلی روزها با سیل مسافرتها مواجه هستیم که مردم در بعضی از زمانها بیتوجه به هشدارها بار سفر را بستند.
وی به نکته مهمی اشاره کرد و افزود: ویروس کرونا در حوزه فضای مجازی در کنار همه سختیهایی که ایجاد کرد بسیاری از باورهای فرهنگ عمومی را شکست داد که این میتواند نقطه گذاری به دوران کاملا جدید باشد. هیچ عاملی به غیر از کرونا نمیتوانست ما را به دنیای جدید هُل بدهد. یکی از اینها بحث نظام آموزش و پرورش بود که هسچ کس نمیتوانست ورود تبلت به فضای مدرسه را حکمرانی کند. نکته بعدی مساله دورکاری در نظام اداری کشور بود که با وجود کرونا مطرح شد و به شکل رسمی درآمد.
امامی، عضو هیأت علمی و استاد دانشگاه امام صادق(ع) سخنران بعدی این نشست بود، وی در ابتدا به چند کتاب ارزشمندی که درباره کرونا منتشر شده اشاره کرد و گفت: باید کارآمدی اندیشه و مبانی جمهوری اسلامی ایران در عرصه حکمرانی در شرایط کرونایی بازسازی و بازجویی شود. کتاب «مسائل فرهنگی اجتماعی کرونا و پیامدهای آن در عرصه حکمرانی» در چهار ژانر اصلی مسایل را از دیدگاه 26 پژوهشگر مطرح کرده است. نخست ژانر دینداری، ژانر توسعه و خدامت اجتماعی و نفش جامعه در تغییرات آن، ژانر علوم اسلامی در دوره کرونا و ژانر بعدی ناظر بر بحث حکمرانی و دولت و جامعه است. در این دوره با دوفضایی و مجازی و دیجیتالی شدن روبهرو شدهایم.
وی در سخنانش به ناشرانی که ایبوک ندارند نیز نقدی وارد کرد و گفت: نداشتن ایبوک شرایط سختتری را بر ما تحمیل کرده است و این یک نقد جدی به ناشرانی است که در این راه گامی نگذاشتهاند. درست است که کتاب به شکل کاغذی مطلوبتر برای خواندن است اما در روزهای کرونا باید بتوانیم کتابها را به شکل ایبوک ارائه دهیم. نکته نخست و محوری من بر این کتاب این است که با 40 تا 50 مساله عمومی و آکادمیک کرونا مواجه میشویم که به شکل گفتوگو مطرح شده است که انتشار گفتگو شکل خوبی ندارد.
امامی ادامه داد: نکته دوم این است که در متن این کتاب با دوگانگیهایی مواجه هستیم و به یک نظریه دینداری در جامعه ایرانی نمیرسیم. نگاه روشنفکری دینداری در ایران مفهوم ظاهرگرایی و باطنگرایی داشته و این کتاب نتوانسته از امر دینداری در جامعه ایران بربیاید. مساله دیگر دغدغه بازاجتماعی شدن دین در سپهر ایران است. ما شاهد این هستیم که دینداران و دینمداران به داد مسایل اجتماعی میرسند و مردم چهره دین را در قالب خدمت و حل مساله و حل منازعه اجتماعی میبینند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی افزود: در این کتاب از مطالعات میدانی چه به صورت کیفی و چه غیر کیفی بهره گرفته نشده است و تحلیلهای اجتماعی در آن نیست و نباید تحلیلهایمان را بر اساس شهود شخصی قرار دهیم زیرا شهود دانشمند علوم اجتماعی در مراحل آخر باید خود را نشان دهد. نمیتوان گفت من حس میکنم که دینداری مردم جامعه افزایش پیدا کرده است بلکه باید با دلیل و مدرک و اصول و پایه آن را نشان داد. مهمترین مساله در فروپاشی عدالت برای کسانی است که در بحث کرونا حقوق ثابت نداشته و دچار مشکلاتی شدهاند. ما در حوزه علوم اجتمای نگران فروپاشی عدالت هستیم. باید به این پرسش پاسخ دهیم آیا تعطیلی، بهترین روش برای مبارزه با کرونا است؟ ما همواره در فرهنگ اقتصاد ملی فردگرا هستیم اما در حوزه عمومی به شدت جمعگرا هستیم.
سپس مولایی در پاسخ به نقدهای وارد شده بر کتاب گفت: گفتوگوهای کتاب در یک بازه زمانی کوتاه جمعآوری شد و شاید نتوانستیم نکتهها را به دست صاحبنظران آن برسانیم. به صورت کلی حوزه علوم اجتماعی در ایران از دو مشکل رنج میبرد و تا این دو مشکل حل نشود نمیتوان به اثرگذاری آن به حکمرانی کشور دست یافت. اندیشمندان ما علاقهای ندارند مسایل بومی کشور را حل کنند و به شدت دیدگاههای خود را برای مباحث و مشکلات غرب مطرح میکنند. همچنین قوام نظری اندیشمندان علوم اجتماعی بر اساس پدیدههای غیر ایرانی شکل گرفته است و مباحث این کتاب نشان میدهد ما در حوزه نظری علوم اجتماعی به شدت ضعف داریم.
نظر شما