در کتاب «درخت» علاوه بر متن نمایشنامه، درباره روند شکلگیری آن نیز صحبت شده است. همچنین یاداشتهای شخصی بازیگران و کارگردان که هرکدام از زاویه دید خود به این اثر پرداختهاند و درباره چگونگی شکلگیری نمایش صحبت کردهاند نیز در کتاب موجود است. این نمایشنامه و مطالبی که در این کتاب منتشر شده است محصول کار آزمایشگاهی و کارگاهی است که توسط یوجینو باربا و گروه «اودین تئاترت» انجام شده و به اجرا رسیده است.
«درخت و ریشههایش» عنوان مقالهای از بارباست که در آن درباره چگونگی شکلگیری شخصیتهای این نمایش صحبت میکند. این که برخی از داستانهای کوتاه و صفحه حوادث روزنامهها چگونه به او در ساختن شخصیت تازه برای نمایش «درخت» کمک کرده است.
روبرتا کارری، یکی از شخصیتهای نمایش «درخت» یادداشتی با عنوان «در چنگال کرونوس» نوشته و در آن درباره اجراهای این نمایشنامه و صحبتهای باربا در خصوص این اثر سخن گفته است. همچنین از نحوه کار باربا با بازیگران و ایدههای او حین بازی نوشته است. کارری در این مطلب درباره چگونگی شکلگیری و شخصیت نمایشنامه به واسطه بازیگران میگوید.
یوجینو باربا
در یاداشت سوم این کتاب «جیک جیکی از شاخه خشک» که ایبن ناگل راسموسن آن را نوشته شاهد گفتوگوی او و یوجینو باربا درباره نوع پوشش و ظاهر این بازیگر و نحوه شکلگیری شخصیت مدنظر کارگردان هستیم که در نهایت خود بازیگر آن را خلق میکند. در بخشی از این متن آمده است که « شاهد بودم که کارگردان به خاطر جزئیات تکنیکی از کوره در میرود و مشاهده کردم که او چند روز به سختی کار کرد و تا زمان رسیدن به راه حل، ناامید نشد. شوکه شدم وقتی که او ناگهان ارتباطی غیر منتظره در میان تکههای شناور آزاد کسب کرد و آن یافته (که به شکلی کاملا طبیعی جای خودش را در اجرا باز کرد) به نحوی اجرا را مستحکم کرد.»
پاراواتی باول یکی از بازیگران نمایش «درخت» است که همزمان با شروع اجرای این نمایش در سال 2016 به گروه اودین تئاترت پیوست. او در یادداشتی تحت عنوان «دو پرنده روی درخت» درباره حضورش در این نمایش و تجربهای که از همکاری با این گروه تئاتری به دست آورده سخن میگوید.
«ضروری» عنوان یادداشت دیگر از بازیگر نمایش «درخت»، دونالد کیت است که به زندگی خود، ورودش به گروه اودین تئاترت سال 2006 و آغاز به کارش با یوجینو باربا صحبت میکند. کیت در قسمتی از این یادداشت آورده است که «با جدیت در پی کشف یک «مدخل» در این اجرا هستم. این «مدخل» چیزی است که میتواند بر آن متمرکز شوم یا اینکه میتواند درهایی را به روی کاراکتر بگشاید. میتواند یک شعر یا برخی مواد خام باشد که صادقانه با آنچه در حال خلقش هستم سخن بگوید.»
«جنگ یک چهره دارد»، «اجرای یک نیایش»، «آخرین نمایش» و «تقدیس خیال» عناوین دیگر مطالبی است که در این کتاب میخوانیم و با نحوه رشد و شکلگیری شخصیتهای نمایش «درخت» و چگونگی همکاری برخی از بازیگران با این نمایش و گروه اودین تئاترت و طراحی لباس وچهرهپردازی شخصیتها در این اثر آشنا میشویم.
در این کتاب عکسهایی از باربا و برخی از بازیگران گروه اودین تئاتر نیز کار شده است. گفتنی است نمایش «درخت» در بهمن ماه سال 1395 به مدت پنج شب در سالن حافظ تهران توسط یوجینو باربا و گروه اودین تئاترت روی صحنه رفته است.
نمایشنامه «درخت» داستان مواجهه انسانها با درختی بیبرگ است. در قسمتی از نمایشنامه «درخت» میخوانیم:
«زن ایگبویی: شما که هستید؟ شما هم گریزانید؟
آئورلیانو: ما راهبیم و مشغول نیایش کردن.
زن ایگبویی: اینجا چه میکنید، در سایه این درخت بیبرگ؟
سرافینوس: چشم به راه بازگشت پرندگانیم.
آئورلیانو: زیرا این درخت حتی در این صحرای سوری شکوفه خواهد داد.
زن ایگبویی: نه! این درختیست که، در آفریقا بردهفروشان قربانیانشان را وادار میکنند اینجا راه بروند، پیش از آنکه آنها را به اقیانوس روی عرشه کشتی بفرستند.
سرافینوس: این درختی است که پرندگان را باز میگرداند.
زن ایگبویی: این درخت فراموشی است. هر کس اطرافی درخت راه برود دیگر سرزمین، خانه و خانوادهاش را از یاد میبرد.
سرافینوس: به خاطر خواهی آورد. خاطره چیزی است که از آنچه فراموش کردهای باقی مانده است.» (صفحه 122)
نشر لگا کتاب «درخت» اثر یوجینو باربا را با ترجمه محسن تمدنینژاد در 600 نسخه، 140 صفحه و با قیمت 22000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما