نمایشنامه «خروج ممنوع»، نوشته «ژان پل سارتر» است و داستان آن در جهنم میگذرد، جهنمی که سه گناهکار در آن مجبورند یکدیگر را تحمل کنند.
در ایران ترجمههای مختلفی از آن به فارسی ارائه شده، برخی با نام دوزخ، همانند ترجمه حاضر که سمندریان انجام داده و برخی نیز با عنوان دربسته (و حتی خلوتگاه) که مترجمان گوناگونی با این نام اثر حاضر را به فارسی برگرداندهاند. علت این تفاوت نیز سلیقه مترجمان و البته نام خاص این اثر بوده عنوان فرانسوی آن Huis Clos دلالت به اتفاقهایی دارد که در یک مکان در بسته رخ میدهد.
سارتر در نمایشنامه خروج ممنوع جهنم را برای سه گناهکار، تصویرسازی میکند. سه نفر به نامهای کرادو، اینز و استل بعد از مرگ وارد اتاقی میشوند که گویا دوزخ آنهاست و باید تا ابد در این مکان بمانند. اتاقی با یک دریچه که از طریق آن میتوان تمام اتفاقات روی زمین را تماشا کرد. در این اتاق بسته است و چراغ نیز هیچ وقت خاموش نمیشود، برعکس تصور عموم از جهنم که باید جایی تاریک باشد. خواب نیز در اینجا بیمعنی است و آنها حتی از توانایی پلک زدن و روی هم گذاشتن جشمانشان یک لحظه کوتاه را هم ندارند.
در بخشی از این کتاب امده است: پس جهنم اینه! من هیچ وقت فکر نمیکردم. کباب شدن روی سیخ رو یادتون میاد؟ سرب داغ و گوگرد؟ عجب جوکی! اونا هم همین رو میخوان! جهنم راست راستی یعنی بقیه آدمها!
این نمایشنامه را سارتر در زمانی نوشت که پاریس تحت اشغال آلمان نازی بود و نخستین بار در ماه مه ۱۹۴۴ در تئاتر ویوکولومبیه روی صحنه رفت. این اثر افزون بر اجراهای گوناگون در سراسر جهان بارها به اشکال مختلف مورد اقتباس قرا گرفته است.
بخش دوم این کتاب چهار مقاله درباره سارتر است، سارتر و خروج ممنوع نوشته روبی کوهن، سارتر اثر والاس فاولی، سارتر: یاس و طغیان تراژیک نوشته ریموند ویلیامز و ژان پل سارتر: وجود در نظریه اثر فردریک لاملی که هر یک از منتقدان صاحب نام هستند. در این مقالات نگاه هستی شناختی سارتر تحلیل و نمایشنامه خروج ممنوع نیز نقد شده است.
خروج ممنوع، نمایشنامهای نوشته ژان پل سارتر، با ترجمه بهرنگ اسماعیلیون، توسط نشر روزبهان منتشر شده است.
ژان پل سارتر، در ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ میلادی در پاریس به دنیا آمد. پدرش ژان باپتیست سارتر (۱۸۴۷–۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش آنه ماری شوایتزر (۱۸۸۲–۱۹۶۹) دخترعموی آلبرت شوایتزر پزشک مشهور، برنده جایزه صلح نوبل است.
در ۱۹۲۴ میلادی، به همراه پل نیزان در دانشسرای عالی پاریس در رشته آموزگاری، تحصیلاتش را آغاز کرد و به همراه نیزان انتشار مجلهای در دانشسرا را نیز بر عهده گرفت. چهار سال بعد در امتحانات نهایی رشته فلسفه مردود شد اما سال بعد (۱۹۲۹) در امتحانات نهایی جایگاه نخست نصیب سارتر میشود و سیمون دوبووار و ژان ایپولیت و پل نیزان مقامهای بعدی را کسب میکنند.
سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود، آشنایی این ۲ به سال ۱۹۲۹میلادی و زمان آمادگی دوبووار برای امتحانات فلسفه در سوربن بازمیگردد. سیمون دوبووار که تحت سلطه قراردادهای مذهب کاتولیک بود بعد از آشنایی با سارتر شدیداً و عمیقاً به او دلبسته میشود و تا آخر عمر با او همراه میماند.
او پس از پایان تحصیلات در دبیرستانهای لو آور و لیون به تدریس فلسفه پرداحت و پس از مدتی تصمیم گرفت برای کامل شدن تحقیقاتش در زمینه فلسفه پدیدارشناسی هوسرل راهی آلمان شود اما پس از چندی تاب تحمل حکومت آلمان نازی را نیاورد، به پاریس برگشت و کار تدریس فلسفه را دنبال کرد. سارتر در سال ۱۹۳۸ میلادی و با نگارش نخستین رمان فلسفیاش با نام تهوع به شهرتی فراگیر دست یافت. پس از آن، نگارش مجموعهای از داستانها با نام دیوار (۱۹۳۹) را آغاز کرد که به دلیل شروع جنگ جهانی دوم ناتمام ماند. در ۱۹۶۴ میلادی جایزه ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت اما او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد.
ژان پل سارتر در ساعت ۹ شب ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی در ۷۵ سالگی در بیمارستان بروسه پاریس در پی مشکل ریوی از دنیا رفت. خاکستر او در گورستان مونپارناس در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محلهای از پاریس به خاک سپرده شد.
منبع: ایرنا
نظر شما