لیلا لندی، داستاننویس گفت: در سراسر رمان «گور سفید»، پاکی و ناپاکی در کنار همبه پیش میروند و مرز بین خوبی و بدی مشخص نیست.
وی در ادامه افزود: مجید قیصری نویسنده ای است که بسیاری از جوایز ایران را در حوزههای مختلف ادبی کسب کرده و جایگاه ممتازی از این لحاظ دارد؛ او از معدود نویسندگانی است که جوایز بینالمللی متعددی را به دست آورده و در ادبیات بزرگسال از جایگاه بسیار خاص و ویژهای برخوردار است.
دانشگر با بیان اینکه قیصری رمانهای تاریخی باشکوهی نوشته است که نمیتوان آنها را از نظر دور داشت، گفت: یکی از ویژگیهای قیصری رمانهای کوتاه و خوشخوان اوست؛ همچنین بیشتر رمانهای وی یک راوی دارد که داستان توسط او به پیش میرود.
وی در ادامه افزود: برخلاف کتاب «ضیافت به صرف گلوله» که پلاتی بسیار پیچیده و سخت و سفت داشت، پلات در کتاب «گور سفید» یک پلات ساده است. قیصری در کتاب «گور سفید» در برخی قسمتهای داستان، اجازه داده است که منطق داستان بر اساس اتفاقات تصادفی پیش برود؛ شخصیت پردازیهای او ساده است و جای تنوع بیشتری دارند؛ این مدل شخصیتپردازی شاید مخاطب را دچار ابهام کند و بر نحوه قضاوت او تاثیر بگذارد.
این داستاننویس گفت: یکی از نقدهای من در خصوص این کتاب، شخصیتپردازی صالح است چراکه این شخصیت در داستان اگرچه فردی منفور است اما پاسخگوییهای او با آیات قرآن مخاطب را دچار تناقض میکند که البته شاید قصد نویسنده این بوده است که او را شخصیتی خاکستری جلوه دهد؛ اگرچه میتوان تمثیل چنین افرادی را در مورد تکفیریها مشاهده کرد.
دانشگر افزود: شخصیت دیگر رمان، فردی به نام قلیچ است که در تمام داستان بلاتکلیف است و شاید حتی در جاهایی حرفهای روشنفکرانه او به قوارهاش نخورد.
قیصری هر روز به دنبال تجربهای جدید است
در ادامه این نشست، لیلا لندی یکی از داستاننویسان حاضر در جلسه در نقد رمان «گور سفید» گفت: «گور سفید» آخرین کتاب مجید قیصری است و امروز میخواهم در سه حوزه فرم داستان، زیرلایهها و اسطورهها و شخصیتپردازیها به نقد این کتاب بپردازم. داستان این کتاب با سایر کتابهای قیصری متفاوت است چراکه او هر روز به دنبال تجربهای جدید است؛ فصل نخست رمان، طوری نوشته شده که تمام رمان را دربرمیگیرد و اگر کسی نشانهگذاری بلد باشد، میتواند کل داستان را متوجه شود؛ اما در این رمان، مخاطب امکان متوجه شدن تمام داستان را ندارد و این، هنرمندی نویسنده را نشان میدهد.
وی در ادامه افزود: قیصری در صفحات اول و دوم از حضرت آدم سخن میگوید که این موضوع به برادرکشی در داستان اشاره میکند؛ این نویسنده، استاد زیرلایهسازی و اسطورهسازی در داستان است.
لندی با بیان اینکه فرم داستان رمان «گور سفید»، فرم جدیدی است، ادامه داد: شخصیت صالح در رمان به دلیل استفاده از نام صالح و دیالوگهای قرآنی و رفتارهای خوبی که برای او آمده است، از وی شخصیتی خوب میسازد و در مقابل، قلیچ را در نظرها شخصیتی بد جلوه میدهد. نکته جالبی که در این رمان به نظرم آمد، موضوع قانون و بیقانونی در داستان است؛ برخی انسانها خودشان به جای قانون تصمیم میگیرند و خودشان هم اجرا میکنند. در کل این رمان، پاکی و ناپاکی در کنار هم پیش میرود و مرز بین خوبی و بدی مشخص نیست.
داستان «گور سفید»شوکه کننده اشت
خسروی از دیگر منتقدان حاضران در نشست نقد رمان «گور سفید» نیز گفت: داستان «گور سفید» ما را شوکه کرد؛ چراکه مجید قیصری، داستانهایی از جنسهای متفاوت مینویسند؛ مثلث عشق، اسطوره و دین در تمام کتابهای قیصری وجود دارد اما در هر داستان یکی از این اضلاع، پررنگتر میشود. در داستان «گور سفید» سه شخصیت صالح، قلیچ و مادر یک مثلث هستند که پای هر یک به گونهای میلنگد.
وی با بیان اینکه داستان این رمان را بسیار دوست داشتم، گفت: تنها مسئلهای که با این کتاب داشتم این است که 9 فصل از کتاب به مقدمه پرداخته و داستان خیلی دیر شروع میشود.
نظر شما