در این کتاب تحلیلهای خوبی ارائه شده و مهمترین بخش کتاب «طرحوارههای زندگی» است؛ مرکز ثقل این بحث این است که بذرهای اولیه طرح زندگی ما در ذهن رشد میکند و مهمترین اعمال و اخلاق ما، تحلیل ساختارها و کردارهای ذهن و زبان است یعنی اگر بتوانیم ذهن، زبان، کردارهایشان و ساختارهایشان را تحلیل کنیم در بسیاری از حوزهها میتوانیم موفق شویم.
در حوزه اخلاق مثلا فارغ از اینکه چه رفتاری داریم، نویسنده ریشه فضیلت و رذیلت را ذهن تشخیص میدهد و به خوبی از این ادعا سر بلند بیرون میآید و نشان میدهد یک ذهن سرشار چگونه میتواند زندگی موفقی را رقم بزند.
طرحوارههای سود، هویت و غیره هم به همین صورت است. البته جا داشت که در کتاب از طرحواره ایمان هم صحبت شود. ذیل برخی طرح وارهها سخن از ایمان و معنویت آمده اما به دلیل اهمیتش میتوانست به صورت مستقل در این کتاب جا داشته باشد اما این اتفاق نیافتاده است.
نمونههای پزشکی، غیر پزشکی، اخلاقی و ... نیز در کتاب آمده که حایز اهمیت است و یک نمونه آن اثر پلاسیبو است که به شبه داروها تعبیر میشود و یکی از موارد شگفت انگیز در این باره این است که وقتی این شبه دارو را به بیماران دادند باعث درمان آنها شد و اثر گذاشت. جالب تر اینکه به دستهای از بیماران اطلاع داده شد که چیزی که دریافت میکنند شبه دارو است اما باز اثرگذار بوده با اینکه بیمار علم به این موضوع داشته است.
به تعبیر نویسنده گویا بدن چشم به ذهن دوخته و به فرمان آن عمل میکند. این اثری دانشی است و مولف توانسته با استفاده از منابع مختلف از جمله منابع لاتین این مساله را که ذهن مرکز ثقل، واکنش، هم کنش و ... تحلیل کند.
من خواندن این کتاب را به کسانی که در حوزه ذهن، فلسفه ذهن، معرفتشناسی و ... کار میکنند توصیه میکنم. همین طور کسانی که درباره منطقه فراشناخت در روانشناسی، مشاوره و تعلیم و تربیت فعال هستنند میتوانند این کتاب را استفاده کنند چون طرح وارهها، شاکلهها، استعارهها و ... میتواند برای این دسته از مخاطبان مفید باشد.
نظر شما