با گذشت ماهها از برخورد با قاچاقچیان کتاب به نظر میرسد دستاندرکاران هنوز به راهکار قطعی و موثر برای مقابله با این افراد نرسیدهاند و اقدامات انجام شده اثربخشی لازم را برای جلوگیری از فعالیتها نداشته است.
در این چرخه معیوب، علاوه بر ناشران، کتابفروشان هم بهعنوان آخرین حلقه تولید کتاب در جدالی نابرابر با دستفروشان کتاب، ضررهای مالی زیادی کردند؛ زیرا مردم به دستفروشانی اعتماد کردند که شاید تا دیروز انواع البسه را در کنار خیابان میفروختند و امروز به طمع سود بیشتر به سمت کتاب آمدهاند.
بسیاری از کارشناسان نشر بر این باور هستند که اگر این آگاهی به مردم داده میشد تا کتابهای خود را از مکانهای معتبر تهیه کنند و حتی الامکان فاکتور با مُهر کتابفروشی را دریافت کنند یا کتابفروشی را ملزم کنند تا دست کم یکی از صفحات کتاب را مهر کند، دست بسیاری از قاچاقچیان کتاب در این مسیر بسته خواهد شد؛ زیرا اگر کتابی قاچاق باشد، فروشنده این کار را انجام نخواهد داد و آنها بهراحتی میتوانستند متوجه این موضوع شوند.
همانطور که هر کالایی در کشور یک صنف دارد و شهروندان برای بهرهمندی از کیفیت خوب و مناسب به سراغ مغازه و فروشگاه آن جنس میروند، کتاب نیز در گستره این تعریف قرار میگیرد و خرید آن از کتابفروشی، بهترین و اصولیترین راهکار مقابله با سودجوییهایی است.
نمایشگاههای شهری یکی از عوامل توسعه قاچاق کتاب است
فروش کتاب خارج از کتابفروشیها در نمایشگاههای ریزودرشت شهری را شاید بتوان از نخستین دلایل ورود کتابهای غیرقانونی و قاچاق دانست؛ زمانی که مخاطب با حضور در نمایشگاههای مختلف عادت کرد کتاب را از مکانی غیر از کتابفروشی خریداری کند، این فرهنگ کمکم در بدنه جامعه تغییر میکند.
رضا یکرنگیان، مدیر انتشارات خجسته در این زمینه میگوید: نمایشگاههای کتاب شهری یکی از عوامل رشد و توسعه قاچاق کتاب به شمار میآیند و در اینباره اگرچه اتحادیه تاکنون چندین بار به اتاق اصناف درباره برگزاری نمایشگاههای مترو و ادارهها نامه نوشته و اتاق اصناف نیز رسیدگی به این کار را به وزارت صنعت، معدن، تجارت محول کرده، ولی تاکنون اقدام موثری انجام نشده است.
وی ادامه میدهد: مردم نیز بیخبر از آنچه پشت پرده اتفاق افتاده است، به سراغ کتابهایی که در نمایشگاهها عرضه میشوند، میروند زیرا نمیتوانند متوجه شوند کتاب اصل است یا قاچاق. آنها بیشتر به جنبه تخفیف کتاب توجه میکنند و اگر بخواهیم واقعیت را در نظر بگیریم، باید بگوییم این کار خبرگان حوزه کتاب است که متوجه تفاوتهای کتاب اصل و تقلبی شوند.
یکرنگیان با بیان اینکه رسانههای عمومی وظیفه دارند در این زمینه اطلاعرسانی کنند، توضیح میدهد: به نظر من هرچه مطلب در این زمینه از سوی خبرنگاران و اصحاب رسانه نوشته شود، کم است و فرهنگسازی و نگارش باید به صورت مستمر و ادامهدار باشد تا در بطن جامعه تاثیرگذاری مفیدی داشته باشد. همچنین معتقدم که نباید وقفهای در بحث اطلاعرسانی وجود داشته باشد.
وی با اشاره به گسترده شدن دامنه فعالیت قاچاقچیان کتاب در استانها و شهرهای مختلف، میگوید: وضعیت بهگونهای شده است که کتابهای قاچاق بهوفور در اختیار مردم قرار دارد و باوجود جمعآوری دستفروشان کتاب در راسته خیابان انقلاب، هنوز در ایستگاههای مترو و سایر مکانهای مختلف شاهد ارائه این کتابها هستیم.
یکرنگیان درباره تبعات این موضوع عنوان میکند: مشکل اینجا است که فروش چنین کتابهایی به بدنه صنعت نشر آسیب وارد میکند؛ بهخصوص کتابفروشانی که سرمایه زندگی و عمر خود را در این حرفه گذاشتهاند اما اکنون دچار بحران شدهاند زیرا یک فرد بهراحتی در میدان و کنار خیابان کتاب قاچاق را با تخفیف میفروشد.
افزایش ویترین کتابفروشیها برای مقابل با قاچاق
مجید طالقانی، مدیر فروشگاه خوارزمی که سالها تجربه کتابفروشی را در کارنامه فعالیتهایش ثبت و ضبط کرده است، با گلایه از ورود افراد سودجو به بحث دستفروشی کتاب میگوید: به نظرم تا زمانی که مشکل برخورد با قاچاقچیان کتاب به صورت ریشهای حل نشود با دستگیری تعداد یا جمعی از این افراد باز هم شاهد حضور آنها در صنعت نشر خواهیم بود.
وی ادامه میدهد: در گذشته هم دستفروش کتاب بود اما آنها فقط خرید و فروش کتابهای نایاب را انجام میدادند که اغلب از کتابخانههای شخصی افراد خریداری میشد؛ نه اینکه بروند کتابهای پرفروش ناشران دیگر را کپی کنند و به اسم کتاب واقعی با کتابسازی به مردم بفروشند.
طالقانی با اشاره به کشف حجم زیادی کتاب در سال گذشته، عنوان میکند: سال گذشته قاچاقچیان کتاب و سرمنشاء آثار قاچاق شناسایی و دستگیر شدند اما قوه قضائیه چه برخوردی با آنها انجام داد تا درس عبرتی برای دیگران باشد یا حتی خود افراد از اینکار پشیمان شوند؟ در پاسخ باید بگویم هیچ! حتی برخی از آنها به روشهای دیگر تولید کتاب قاچاق روی آوردند.
وی با بیان اینکه تولید و فروش کتاب قاچاق در شهرستانها رشد زیادی داشته است، میگوید: حتی در برخی موارد هم دیده میشود که کتابهای قاچاق به دلیل مشکلات مالی در برخی شهرها و استانها توسط برخی کتابفروشان به فروش میرسد که باید به آن رسیدگی جدی شود.
طالقانی با طرح این موضوع که نمایشگاههای استانی کتاب یکی از عوامل رشد ناشران در این حوزه شدهاند، میافزاید: در طول این سالها بارها گفتهام که اگر بودجه نمایشگاه استانی صرف ساخت باغ کتاب در هر استان و شهر میشد، قطعا نتایج بسیار بهتری برای صنعت نشر کشور به همراه داشت.
وی همچنین افزایش ویترین کتاب را یکی از راهکارهای برخورد با دستفروشان و قاچاقچیان کتاب میداند و میگوید: اگر شرایطی ایجاد شود که در تهران و سایر شهرها، کتابفروشی در محلههای مختلف راهاندازی شود، قطعا شاهد کاهش فعالیت این افراد خواهیم بود؛ زیرا کتاب بهوفور در کتابفروشیها وجود دارد و مردم هم ترجیحا کتابفروشی را انتخاب میکنند.
طالقانی تاکید میکند: در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که با دستگیری و کشف چند انبار به شکل کلی با این گروهها برخورد و صحنه پاک شود. بسیاری از کشورها برای برخورد با پدیدههای غیرفرهنگی مثل چنین موردی کار دستهجمعی و گروهی انجام میدهند؛ بهعنوان مثال در این زمینه میتوان به افزایش ویترین کتاب کمک کرد، زیرا تعداد کتابفروشیها نسبت به ناشران بسیار محدود است.
به گفته وی، این حجم کتاب که هر سال توسط ناشران منتشر میشود باید محل عرضه داشته باشد و به نظرم شهرداری با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که در اختیار دارد میتواند پای کار بیاید تا به صورت جدی با قاچاقچیان کتاب برخورد شود. باید شرایط مختلف را در نظر گرفت تا جلوی قاچاق کتاب گرفته شود.
اکنون کتابفروشان، حداکثر تخفیفی که از قیمت پشت جلد دریافت میکنند بیست و پنج درصد است که با توجه به تخفیفهای 40 و 50 درصدی دستفروشان و قاچاقچیان کتاب بهنظر میرسد که به این ترتیب کتابفروشان قادر به رقابت با بازار کتاب قاچاق نیستند و طبیعتا چنین موضوعی موجب رکود کسبوکار و اخلال معیشت آنها میشود.
در پایان باید گفت که شرایط اقتصادی کتابفروشان و خلاءهای قانونی در این حوزه از جمله عوامل مهمی است که سیاستگذاران و دستاندرکاران فرهنگی میتوانند با در نظر گرفتن این فاکتورها، به دنبال راهکاری قانونی و اساسی برای مقابله با قاچاقچیان کتاب باشند. هرچند؛ در این میان در دسترس قرار دادن کتاب و آگاهیبخشی به جامعه نیز از دیگر اقداماتی است که باید جدی گرفته شود.
نظر شما