یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۶
زائری: «صاحبی» به ریشه‌ها و پشت‌صحنه واقعه عاشورا پرداخته است

زائری گفت: صاحبی در کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» توجه داشته که اتفاقات روزمره و حوادث تاریخی او را از اصل حادثه و روح آن غافل نکند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست معرفی و بررسی کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» نوشته زنده‌یاد محمدجواد صاحبی، با حضور حجت‌الاسلام محمدرضا زائری و محسن معینی، عصر روز شنبه 23 شهریور 1398 در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
 
در ابتدای این نشست، که با یاد مرحوم صاحبی نیز همراه بود، محمدرضا زائری با اشاره به درگذشت صاحبی در بهمن سال گذشته گفت: تلاش صاحبی برای طرح موضوعات نو در فضاهای اندیشه‌ای و دینی و به ویژه حوزه علمیه قم ارزشمند بود.
 
زائری افزود: زمانی که صاحبی کتاب «مقتل الشمس» را منتشر کرد، ما از این موضوع شاد شدیم که مقتلی روان و مناسب عموم مردم و در عین حال جامع و به دور از تحریف وقایع عاشورا به عرصه آمده است و بر همین مبنا، هر گاه کسی به من مراجعه می‌کرد تا مقتلی مناسب را معرفی کنم، من به‌طور معمول کتاب صاحبی را معرفی می‌کردم. اما از خصوصیات ایشان این بود که به آنچه نوشته بود بسنده نمی‌کرد و همواره در بهبود آثارش می‌کوشید. بر همین پایه ایشان دو ویرایش دیگر نیز از مقتل خود ارائه دادند که ویرایش سوم آن اثر همین کتاب است که «تفسیر تاریخ عاشورا» نام گرفته است.
 
وی افزود: کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» با وجود ایرادات تایپی و ویرایشی اندکی که دارد، اثری موثق و قابل ارائه است و حق مطلب در موضوع مورد بحث خود ادا می‌کند.
 
به گفته زائری، مقتل باید با توجه به اقتضائات زمان نوشته و بازنویسی شود. این حرف غلط است که بگوئیم لهوف ابن طاووس یا مقتل ابی مخنف برای ما بسنده است. در مورد قرآن کریم و نهج البلاغه هم شاید ترجمه پنجاه سال پیش، گویایی یک ترجمه تازه را نداشته باشد. در مورد طرح مباحث مربوط به نهضت امام حسین نیز این موضوع صادق است و نوشتن مقاتل تازه و بازنگری در مقاتل از همین روست که اهمیت دارد.
 
او گفت: عاشورا و کربلا با زندگی ما و حتی زندگی کسانی که اعتقاد چندانی به مقولاتی از این دست ندارند پیوستگی و درهم تنیدگی دارد و از همین رو ارائه متنی به‌روز از این واقع که تحلیل‌هایی روشنگر به ما ارائه دهد، الزامی است و کتاب صاحبی توانسته است پاسخی شایسته به این نیاز باشد.
 
زائری پس از این سخنان مقدماتی به تفاوت‌های مقتل صاحبی با آثار پیش از خود پرداخت و گفت: تفاوت عمده این اثر با مقاتل پیشین این است که در مقاتل گذشته معمولاً نقل‌ها متوقف به دوره زمانی حرکت از مکه تا زمان شهادت امام و پس از آن تا حرکت کاروان اسرای عاشورا به سمت شام می‌شده است. در چنین شرایطی پرسیدن از این موضوع که چرا پیشینه و ریشه‌های حرکت امام حسین مورد توجه مقتل‌نویسان قرار نگرفته است به‌جاست؟ آیا حرکت امام حسین(ع) خلق‌الساعه بوده است و هیچ پیشینه‌ای نداشته است؟ بدیهی است که این‌گونه نیست و مزیت قابل توجه کتاب صاحبی توجه به همین پیشینه است. او ریشه‌های نهضت امام حسین(ع) را تا زمان رحلت پیامبر به عقب می‌برد و در کتابش مورد بررسی قرار می‌دهد.

 
او در تکمیل این بخش از سخنانش گفت: صاحبی به ریشه‌ها و پشت‌صحنه واقعه عاشورا پرداخته و شاید به همین دلیل بوده است که در ویرایش سوم نام کتاب خود را به تفسیر تاریخ عاشورا تغییر داده است. در این کتاب به مواردی نظیر چرایی انتخاب عمر سعد به فرماندهی لشکر و مواردی از این دست پرداخته شده است. مواردی که مورد توجه دیگر مقاتل نیست.
 
زائری از دیگر نکات بارز کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» به جامعیت آن اشاره کرد و گفت: کار صاحبی ابعاد گوناگون حادثه را مدنظر قرار می‌دهد. نگاه‌ها به واقعه عاشورا متفاوت است. بعضی آن را قیام تلقی کرده‌اند و بعضی شواهدی می‌آورند که سیدالشهدا انگیزه‌ای برای مقابله با حکومت نداشته و در مقابل عملی انجام شده قرار گرفته است. مسئله این است که هم در تایید مورد اول و هم در تایید مورد دوم دلایلی وجود دارد که این دلایل همواره در تقابل با یکدیگر بوده‌اند و اختلاف‌هایی نظیر آنچه در مورد کتاب «شهید جاوید» رخ داد نیز ناشی از همین تقابل دیدگاه‌ها بوده است. این تقابل‌ها به دلیل نبود جامع‌نگری در مورد حادثه عاشورا رخ داده است و صاحبی توانسته است با نگرشی جامع‌نگر، روایتی ارائه دهد که این دلایل به ظاهر متضاد در یک روایت جمع شوند و تناقضی پدید نیاید.
 
زائری همچنین نثر روان کتاب را از محاسن آن دانست و گفت: این کتاب، اثری قابل استفاده برای عموم مخاطبان است و در عین حال دقت‌های تاریخی و سندی بسیار عمیقی دارد. از سوی دیگر، تلاش کتاب برای روایت و نقل حادثه باعث نشده است که روح و حقیقت حادثه مورد غفلت قرار گیرد. صاحبی در جای جای کتاب توجه داشته است که اتفاقات روزمره و حوادث تاریخی او را از اصل حادثه و روح آن غافل نکند.
 
پس از زائری، نوبت به محسن معینی پژوهشگر حوزه اسلام و تشیع رسید تا درباره کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» سخن بگوید. معینی گفت: درباره نهضت عاشورا کتاب و تحلیل زیاد است و البته هر چه در این مورد بیشتر نوشته شود، ابعاد تازه‌تری از مسئله باز خواهد شد. معمولاً افراد یا به هدف روشن کردن اذهان و یا برای آنکه ذخیره‌ای برای آخرت خود فراهم سازند به سراغ نوشتن کاری برای حضرت ابا عبدالله (ع) می‌روند. کتاب مرحوم صاحبی نیز یکی از آثار خوب در این زمینه است و من اگر بخواهم مشابه‌ای برای این کتاب ذکر کنم می‌توانم از کتاب «آینه در کربلاست» نوشته دکتر محمدرضا سنگری نام ببرم که آن کتاب هم تلاش دارد با مراجعه به مقاتل و آثار تاریخی روایتی به روز از واقعه عاشورا ارائه دهد.
 
 
به گفته معینی، کار ارزنده این کتاب آن است که تکیه‌اش صرفاً بر مقاتل نیست و بر کتاب‌های تحلیلی و تاریخی نیز تکیه دارد. به عنوان نمونه معمولاً در کتاب‌های مدخل اشاره‌ای به ابن خلدون نمی‌شود اما در این کتاب می‌بینیم که صاحبی آنچه ابن خلدون درباره نهضت عاشورا گفته است را نقل می‌کند و سپس به نقد آن می‌پردازد. به اعتقاد ابن‌خلدون سخن حقی که نیرویی پشت آن نباشد سودمند نیست و این متفکر از این منظر که امام حسین(ع) توان مقابله با یزید را نداشته است به نقد حرکت ایشان می‌پردازد و البته صاحبی نیز نقدهایی به این ایده ابن خلدون وارد آورده و آن را رد کرده است. این خصوصیت کتاب به آن رویکرد تحلیلی بخشیده و نام «تفسیر تاریخ» را برازنده آن کرده است و این در حالتی است که صاحبی از روایت واقعه عاشورا نیز غافل نمی‌شود.
 
معینی همچنین گفت: این کتاب می‌تواند به شبهه‌هایی که اخیراً درباره عاشورا مطرح شده، پاسخ دهد. مرحوم مطهری مبحثی را در مورد تحریفات عاشورا باز کردند و همین ورود ایشان کسانی را جری کرد تا هر چه درباره عاشورا بیان می‌شود را تحریف بخوانند. کتاب صاحبی از نقل تحریفات در متن روایت خود پرهیز کرده و در عین حال نشان می‌دهد این‌گونه نیست که بتوانیم هر چه در مورد عاشورا آمده است را تحریف بنامیم.
 
معینی در بخش دیگری از سخنانش به معرفی اجمالی کتاب «تفسیر تاریخ عاشورا» پرداخت و گفت: این کتاب شامل مقدمه‌ای کوتاه است که شاید اگر مرحوم صاحبی زنده می‌ماند طولانی‌تر می‌شد. پس از این مقدمه هفت فصل و یک فرجام در کتاب آمده و پس از آن نیز کتاب‌شناسی جامع اثر با دقت ذکر شده است.
 
او افزود: یکی از کارهای خوب صاحبی عنوان‌بندی منطقی فصول کتاب است. فصل اول کتاب به تغییر و تحول سریع در جامعه اسلامی می‌پردازد و به ویژه ثروت‌اندوزی پس از حکومت عثمان را مدنظر قرار می‌دهد. مرحوم صاحبی یکی از جملات معروف ابوسفیان را در این فصل نقل می‌کند که پس از به خلافت رسیدن عثمان گفت وقتی خلافت به دست ما افتاد باید نگذاریم از دست ما خارج شود. در فصل اول همچنین به مبحث صلح امام حسن با معاویه و این موضوع که طبق صلح‌نامه‌ای که امضا شد بنا نبود معاویه برای خود جانشینی تعیین کند نیز پرداخته شده است.
 
معینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: این کتاب همچنین تفسیری دقیق از خطبه امام حسین(ع) در منا ارائه می‌دهد و سرفصل‌بندی این خطبه بسیار روشنگر است. بر مبنای این سرفصل‌بندی از جمله بیانات امام در آن خطبه صحبت درباره لزوم امر به معروف حاکمان و نیز مسئولیت فرهیختگان در این زمینه بوده است.
 
او افزود: بر مبنای خطبه منا صاحبی اهداف نهضت امام حسین(ع) را عمل خالصانه برای خدا؛ احیای دین؛ اصلاح جامعه اسلامی؛ ایجاد امنیت و رفاه برای مستضعفان و عمل به فرایض الهی تلقی می‌کند.
 
معینی در پایان سخنانش گفت: صاحبی در موارد اختلافی در تفسیر علل و عوامل شکل‌گیری نهضت امام حسین(ع) به طور معمول جانب هر دو قطب بحث را نگه می‌دارد. از جمله در این مورد که نهضت امام حسین(ع) انقلابی بوده است یا اصلاحی نیز صاحبی جانب هر دو بحث را نگه داشته است اما به نظر می‌رسد که در نهایت به سمت اصلاحگرانه دانستن نهضت امام حسین متمایل‌تر است. از خصوصیات جالب این اثر آن است که همه مباحث متضاد درباره امام حسین(ع) را قابل جمع می‌داند.
 
به گفته معینی، هم کسی که بخواهد مقتل بخواند و هم کسی که بخواهد با اثری تحلیلی درباره حرکت امام حسین(ع) روبه‌رو شود، می‌تواند به کتاب زنده‌یاد محمدجواد صاحبی مراجعه کند.
 
 
گفتنی است که در پایان این مراسم با حضور نیکنام حسینی‌پور مدیرعامل خانه کتاب، خانواده مرحوم صاحبی مورد تقدیر قرار گرفتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها