ابتدا درباره کتابهایی که در زمینه بهداشت و سلامت عمومی ویژه بانوان به نگارش درآوردهاید، توضیح دهید اینکه کدام قشر از جامعه مخاطبان اصلی شما به شمار میروند؟ در واقع چه نوع اطلاعات را در کتابهایتان اطلاعرسانی کردهاید؟
اصلیترین رویکرد من در تالیف کتابها افزایش آگاهی بر اساس روشهای آموزشی بوده است. با توجه به اینکه سطح آگاهی عموم جامعه از مسائل بهداشتی و سلامت عمومی مربوط به دختران و بانوان و حتی مسائلی مربوط به مردان اندک است، هدف من بالابردن اطلاعات دقیق و صحیح در این موارد بوده است. برای مثال کتاب «داناک» برای دوشیزگان تالیف شده است بهگونهای که آموزش مراقبت و بهداشت عمومی این قشر از افراد جامعه به طور مفصل توضیح داده شده است. در این اثر برخی مشکلات شایعی که ممکن است برای بانوان پیش بیاید و اطلاعات دقیق هم از آن نداشته باشند آورده شده است؛ مانند یائسگی زودرس دختران، بیماریهایی ناشی از عدم رعایت بهداشت که اغلب نمیدانند که علت آن چیست و چه پیامدهایی میتواند در زندگی آنها داشته باشد. بسیاری از دختران و بانوان با عدم آگاهی نسبت به وضعیت خود از سوی پزشک درمان میشوند، اما در حقیقت به طور دقیق سرچشمه مشکلشان را نمیشناسند. برخی مواقع هم برخی پزشکان درمانهای خانه آخری را برای آنها انتخاب میکنند؛ به عنوان مثال در درمانی که میتواند با دارو به مقصد برسد دست به عمل جراحی میزنند که در اغلب موارد باعث ایجاد نازایی در دختران جوان میشود. دانستن این مفاهیم میتواند نقش موثری برای بهبود کیفیت درمان و پیشگیری داشته باشد.
«رافابس» عنوان دیگر کتابی است که چندی پیش منتشر شد. در این کتاب هر آنچه که یک فرد اعم از زن یا یک مرد باید از دوران بارداری بداند آورده شده است. در کل معضلی که این روزها آن را بسیار در جامعه میبینم بیتوجه بودن مردم جامعه نسبت به سلامت جنسی خودشان است. قشر کثیری از مردم نمیدانند که چگونه باید از آن مراقبت کنند یا در راستای بازیابی آن گام بردارند. جالب است بدانید پیشینیان ما اهمیت زیادی به این موضوع میدادهاند؛ به عنوان نمونه اولین شاعری که درباره بارداری و زایمان در شعرهایش اشاره کاملی به این موضوع کرد، فردوسی بود. فردوسي در بخشی از شاهنامه از به دنیا آمدن رستم توسط رودابه (مادر رستم) میسراید. آن زمان به نوعی به زایمان سزارین اشاره کرده است، چراکه جنین در شکم مادر در وضعیت مناسب برای زایمان طبیعی قرار نداشته و فردوسی در این بخش از نماد پر سیمرغ برای کاویدن شکم مادر رستم بهره برده است؛ به عقیده من نام عمل جراحی سزارین باید رستمزاد باشد.
به تازگی کتاب «تهی آشیان» منتشر شده که حاوی اطلاعات و توضیحات کامل و جامع مربوط به دوران یائسگی در زنان و مردان است. این اثر شامل پانزده فصل بوده که چهارده فصل از آن از دیدگاه پزشکی درمورد آناتومی دستگاه تناسلی بانوان و عوامل تاثیرگذار بر ماهیت آن، نارسایی زودرس تخمدان در دختران و بانوان، بروز نشانههای یائسگی و تدابیر درمانی این برهه زمانی در زندگی زنان یعنی درمانهای هورمونی، غیرهورمونی (اصلاح سبک زندگی، خوراک سالم و فعالیت ورزشی) و کاربرد لیزر پیشرفته و استفاده از دستگاه کربوکسیتراپی در جوانسازی و بهبود عملکرد سیستم تناسلی ادراری در زنان سخن میگوید. در فصول 13 و 14 این اثر به تشریح دستگاه تناسلی مردانه و نشانهها و راهکارهای درمانی یائسگی مردان اختصاص داده شده است.
کمی درباره عناوین کتابهایتان بگویید.
هدف از نامگذاری کتاب «تهی آشیان» این بوده است که تخمدانهای خالی از فولیکولهای پیشرو قاعدگی و باروری در زن و مجاری تناسلی عاری از هورمون تستوسترون در مرد است و انتخاب این عنوان برای این اثر گویای آن است که پرستوهای خانهای (فرزندان) رفته رفته بزرگ و بالنده شده و در پی دانشجویی و کار و آتیه زندگی خویش دیر یا زود آشیانه پدر و مادر را ترک میکنند. در مورد «داناک» هم باید بگویم؛ در زبان ایران باستان این واژه به معنای دوشیزه است. بخشی از کتاب داناک برای پدران و آگاهیهایی که آنها باید درمورد دخترانشان بدانند نوشته شده است. عنوان «رافابس» هم به معنای چشم به راهم باش که این نام هم از زبان ایران باستان برگرفته شده است.
در کتابهایتان از تصاویر بناهای تاریخی و اشعاری از شاعران نامی و اصیل ایرانی بهره جستهاید. آیا پیام خاصی را میخواستید با این تصاویر و اشعار به مخاطبانتان بگویید؟
نکته جالبی است. در کتاب «تهی آشیان» در مقدمه هر فصل تصاویر بناهای ایرانی و اشعاری از پروین اعتصامی، اوریانا فالاچی، فردوسی و... و در انتها چندین عکس از اصیلترین بناهای ایرانی آورده شده است. هدف من نشانگر علاقه و عشق من به ایران و مردان و زنان سرزمینم بوده است. در حقیقت میخواستم فضای کتاب برای افرادی که در آستانه سالمندی قرار دارند؛ بوی صمیمیت بدهد و بدانند که آنها بزرگترین سرمایههای ایران به شمار میروند. دوران سالمندی مشابه این بناها هستند؛ اینکه این بناها با گذشت سالها هنوز زیبا و نماد قدمت سرزمین ایران هستند و فردی که پیر میشود لزومی ندارد که بپنداریم که از کارافتاده و وجاهت و جایگاه خود را از دست دادهاند؛ درست مانند بناهای تاریخی که با گذشت هرچه بیشتر زمان ارزششان بیشتر میشود.
همواره شنیدهایم و خواندهایم که دوران یائسگی میتواند پیامدهای متفاوتی برای فرد داشته باشد که اغلب آزاردهنده هستند؛ از طرفی اغلب تصور میکنند یائسگی فرآیندی است که تنها بانوان با آن مواجه میشوند و هستند افرادی که از مواجهه مردان و ورود آنها به این دوران بیاطلاعاند، در کل دوران یائسگی در زنان و مردان به چه دورانی میگویند؟ و شایعترین پیامد آن چیست؟
اطلاعات عموم مردم درباره مسئله یائسگی اصلا قابل قبول نیست. یائسگی در بانوان زمانی است که یک سال از قطع قاعدگی بانوان میگذرد و در مردان هم زمانی که میزان هورمون تستسترون کاهش پیدا کند در حقیقت وارد این دوران میشوند. زمانی که من برای چاپ و انتشار کتاب «تهی آشیان» با چند ناشر به تبادل نظر پرداختم با این پرسش روبهرو شدم که مگر مردان هم یائسه میشوند؟! بسیاری از مردان نمیدانند که سنین یائسگی خود را میگذرانند و به علت پیامدهایی که دارند احساس پیری زودرس میکنند؛ درحالی که با دانستن و فهمیدن این موضوع شاید کمتر دچار افسردگی و تنشهای روحی و روانی شوند. اگر خوب به این واژه دقت کنید متوجه خواهید شد که یائسگی به معنای یأس و ناامیدی و میانگین سنی آن در کل دنیا از 48 تا 52 سالگی است. اما گاهی پیش میآید بانوانی در سنین بسیار پایینتر از این میزان سنی، یائسه شوند و در برخی مواقع بیمارانی به پزشک مراجعه میکنند که در 26 یا 32 سالگی یائسه شدهاند. در کتاب «تهی آشیان» تمام نشانهها و عوامل این فرایند به طور کامل توضیح داده شده است؛ عواملی که اصولا باعث میشود افراد دچار یائسگی زودرس شوند عبارتند از، استرسهای شغلی، اصول غلط رژیم تغذیه، افزایش و کاهش وزن و بیماران سرطانی که ناچار به درمان از طریق شیمیدرمانی و رادیوتراپی میشوند در کل به علت نوسانات هورمونی معمولا این دست افراد دچار یائسگی زودرس میشوند. سن متوسط این دوران برای بانوان 50 سالگی و برای آقایان 60 سالگی است. از نشانههای یائسگی در آقایان حساسیت سیستم عصبی، کاهش میل جنسی و... است که باید حتما آزمایشهای کامل دورهای داشته باشند و به طور حتم مراقب سرطان پروستات باشند. مردم باید بدانند که یائسگی از کارافتادگی نیست بلکه فصل جدیدی در زندگی مردان و زنان است و باید برای جلوگیری از پیامدهای آزاردهنده آن اقداماتی کرد. اصلیترین نشانههای یائسگی در زنان ایجاد گرگرفتگی است. در مغز بخشی وجود دارد که تنظیم دمای بدن را برعهده دارد و وقتی بانوان به دوران یائسگی میرسند بخش مذکور در مغزشان حساس میشود و فرد به شدت احساس گرما میکند. البته در برخی موارد هم هستند افرادی که این پیامدها را نداشته باشند که این به مسئله ژنتیکی و مراقبتهای دوران یائسگی باز میگردد. همانگونه که اشاره کردم، در این دوران بانوان احساس گرمای بیشتری میکنند، درست برعکس مردان یائسه که به علت کاهش چربی در بدنشان احساس سرمای بیشتری میکنند. لازم است افراد بدانند که معمولا آثار یائسگی سه تا پنج سال طول میکشد.
به نظر شما جای خالی چه محتوایی در باب یائسگی وجود دارد تا مردم اطلاعات کاملتری دریافت کنند؟ در حقیقت دانستنیهای این موضوع چه مواردی میتواند باشد؟
همانگونه که پیشتر هم گفتم این دوران فصل جدید زندگی مردان و زنان است و خوب است ابتدا نشانههایش را بشناسند و بعد با تغییر سبک زندگی و داشتن رژیم غذایی مناسب(رژیمی کمنمک و کمچربی) آثار آن را کنترل کنند. افراد باید وزن مناسبی داشته باشند و لبنیات و بیشتری در غذاهای خود بگنجانند تا کلسیم و پروتین بیشتری جذب کنند. همچنین در استحمام خود اهمیت بیشتری به بهداشت قائل باشند. از طرفی اطرافیان ازجمله فرزندان و همسران هم باید زن و مردی که در خانه یائسه شده است را درک کنند و احترام بیشتری به آن بگذارند. لازم است افراد بدانند که یائسگی در ماهیت خود باعث بروز افسردگی نمیشود و تنها شرط آن رعایت موارد گفته شده است.
آیا دوران یائسگی ارتباطی هم با بیماریهای دیگر دارد؟
صد درصد. اغلب پزشکان همواره با چکابهای دورهای مشخص نظارت دقیقی بر قلب، میزان قند و چربی بیمارانشان دارند تا در بروز کوچکترین تغییری در جسم افراد بتوانند از بروز بیماریها و حملات قلبی جلوگیری کنند. پزشکان اغلب تلاش میکنند برای پیشگیری از بیماریهای بعد از یائسگی درمان غیرهورمونی برای بیماران در نظر بگیرند. نمونه درمانهای غیرهورمونی استفاده از لیرز، تغذیه و رژیم صحیح غذایی که حاوی کلسیم و ویتامینها است؛ همچنین ورزشهای هوازی در این فرآیند بسیار سودمند خواهد بود. در کل یک فرآیند ساده و کم هزینه برای کنترل دوران یائسگی وجود دارد که افراد اگر خود را ملزم به رعایت آن کنند میتوانند تجربه بهتری از این دوران داشته باشند. وقتی مادران و پدران یک جامعه سلامت و شاد باشند قطعا خانواده شادی بیشتری را در کنار یکدیگر تجربه خواهند کرد. به اعتقاد من محور یک جامعه را زنان تشکیل میدهند. این زن است که مادر میشود و مسئولیت مهمی در تربیت فرزندان خود دارد. بنابراین خانواده و به ویژه همسران بانوان باید مراقبتهای ویژهای هم در باب دورانهای متفاوت زندگی آنان تدبیر کنند.
باید گفت تاکنون اطلاعات حداقلی آن هم نه به صورت رسمی در جامعه درباره دورانهایی که ویژه بانوان هستند گفته شده است و این امر تا حد زیادی به برنامه آموزشی ما در مدارس و حتی دانشگاهها بازمیگردد. کم اهمیت دانستن این موضوعات، در نهایت میتواند منجر به عدم آسایش بانوان در جامعه هنگامی شود که در این دوران به سر میبرند. ابتدا آموزش و پرورش در کشورما باید دیدی روشن و باز نسبت به این موضوع داشته باشد. اغلب کودکان و نوجوانان و جوانان ما شاید نخواهند یا نتوانند به منابع استاندارد برای کسب اطلاع بیشتر دست یابند در این صورت رسوخ اطلاعات ناکافی و نادرست در ذهن آنها باعث بروز مشکلات عدیده میشوند. حال اگر آموزش در مدارس و در جامعه ما به گونهای باشد که اطلاعات درست و علمی به فرزندانمان درباره بهداشت جنسی و مراقبت از سلامت آن داده شود، قطعا از بروز برخی معضلات جلوگیری خواهد شد. این فرآیند آموزشی باید از دبستان شروع شود. «داناک» را تاکنون در دهها مدارس و دانشگاه برای دختران به عنوان هدیه عرضه کردهام، چراکه حاوی اطلاعاتی کامل برای دختران است.
به نظر شما اصلیترین موضوعی که همه مردم باید درباره دختران بدانند؛ چیست؟ به گونهای که دختران در جامعه احساس امنیت بیشتری کنند و چگونه میتوان توانایی درک شرایط زیستی دختران را در میان عموم مردم افزایش داد؟
آموزش از سنین کم میتواند دختران را برای مواجهه با برخی ویژگیهای زیستی خود آگاهتر سازد. همچنین به اعتقاد من باید اطلاعاتی سنجیده و دقیق را در اختیار عموم مردم قرار داد تا بتوانیم شاهد روابطی مسالمتآمیز باشیم. از طرفی اهمیت لزوم ارتباط نزدیکتر دختران با مادران میتواند راهکاری اصلی در این زمینه باشد. اینکه کودکان ما باید بدانند هیچ فردی به اندازه مادر برای آنها معتمد نیست و درباره خصوصیترین مسائل خود تنها باید با مادرانشان و بعد با مشاورانی که در جایگاههای آموزشی قرار دارند، در میان بگذارند. اصولا درباره این مباحث دختر با مادر و پسر با پدر باید ارتباط عمیقی داشته باشد؛ تا از بروز برخی فجایعی که گاهی اخبار آنها را هم میشنویم جلوگیری کنیم.
با توجه به اینکه یکی از اصلیترین معضلات جامعه کنونی ما ازدواج دیرهنگام دختران است؛ چقدر این موضوع میتواند در فرآیند بارداری آنها تاثیرگذار باشد؟
خوشبختانه در حال حاضر امکاناتی در کشور ما وجود دارد که بانوان میتوانند در سنین بسیار جوانی که هنوز تخمدانهایشان فعال هستند، از طریق سونوگرافی تخمکها را از آنها دریافت و فریز کرد یا اینکه بخشی از تخمدان را در جایی دیگر از بدن پیوند داد یا با دستگاههای پیشرفته فریز کرد. در این شرایط دختری که در سن بالا ازدواج میکند و احتمال بارداری او کم است، میتواند از این تخمکها برای بارداری خود بهره بگیرد. برای مثال موردی داشتیم که فرد دچار سرطان رحم بود و چون نمیتوانست باردار شود، تخمک از وی دریافت شد و در رحم مادر این فرد کاشته شد. یعنی مادربزرگ نوه خود را به دنیا آورد. البته در بسیاری موارد افراد از رحم اجارهای برای فرزنددار شدن بهره میگیرند. در کل ترفندها و راهکارهای بسیاری برای این امر وجود دارد چراکه با استفاده از تکنولوژی میزان ناباروری کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
نظر شما