معرفی و بررسی کتاب «سوسیالیسم؛ درآمدی کوتاه»
لنین: سوسیالیسم قدرت شوراها به اضافه برقرسانی به سراسر کشور است
کتاب «سوسیالیسم؛ درآمدی کوتاه» صرفا تاریخچهای از عقاید سوسیالیستی به دست نمیدهد، بلکه رویکردی متمایز در پیش میگیرد و با تمرکز بر تضاد میان کمونیسم و سوسیال دموکراسی، عرصه عمل و نظر را به یکسان بررسی میکند.
کتاب سوسیالیسم، ترجمهای از یکی از کتابهای مجموعه «مقدمههای خیلی کوتاه» است که نشر آکسفورد چاپ آنها را بر عهده گرفته است. این مجموعه کتاب که در میان دانشپژوهان علوم انسانی از جمله منابع محبوب برای آشنایی با مباحث و موضوعات مختلف در این حوزه محسوب میشود، تلاش میکند با زبانی نه چندان پیچیده، مباحث عمیق را تا حد ممکن فارغ از سادهسازی به مخاطب ارائه دهد و از این منظر گاه فراتر از یک مقدمه کوتاه نیز گام برمیدارد و کتاب «سوسیالیسم» نیز یکی از نمونههای موفق همین حرکت به سمت فراروی از سطح به سمت عمق است.
نویسنده در مقدمه کتاب اذعان دارد در حجم اندکی مانند آنچه برای این کتاب تعیین شده است نمیتوان همه ابعاد بحث در مورد سوسیالیسم را به صورت عمیق مورد بررسی قرار داد، از همین رو برای آنکه بتواند نگاهی ژرف به مسئله مورد بررسی داشته باشد، برخی جنبههای مقوله سوسیالیسم را مدنظر قرار دهد.
کتاب با تلاشی برای ارائه شاخصههای مشترک تمامی نحلههای سوسیالیسم آغاز میشود. به اعتقاد نویسنده: «سوال اول و اساسی این است: سوسیالیسم چیست؟ کسانی که از سوسیالیسم دفاع میکنند و نیز کسانی که به آن حمله میکنند اغلب معنای آن را بدیهی میپندارند. بدینترتیب، مخالفان تمام اشکال سوسیالیسم مشتاقند تا کل ایده سوسیالیسم را با زنندهترین اشکال آن -به خصوص دیکتاتوری استالینی- یکسان بگیرند و اینگونه آن را رد کنند. همچنین مدافعان آن اغلب میکوشند تا سوسیالیسم را با آن نوع خاص محبوب خودشان یکی بگیرند. از این رو، زمانی لنین سوسیالیسم را اینگونه تعریف کرد: «قدرت شوراها به اضافه برقرسانی به سراسر کشور.» در حالی که هربرت موریسون، سیاستمدار بریتانیایی معتقد بود سوسیالیسم هر آن چیزی است که دولت کارگری انجام میدهد.» (8)
او در ابتدا فهرستی از جوانب متناقضی که همگی تحت شمول ساختارهای حکومتی مدعی سوسیالیسم قرار داشتهاند ارائه میدهد: سوسیالیسم هم مرکزگرا بوده و هم محلینگر؛ هم از بالا برنامهریزی شده و هم از پایین ساخته شده؛ هم نظرورزانه بوده و هم عملگرایانه؛ هم انقلابی و هم اصلاحطلب؛ هم ضد دولت و هم دولتگرا؛ هم انترناسیونال و هم ملیگرا؛ هم از احزاب سیاسی استفاده کرده و هم از آنها اجتناب کرده؛ هم نتیجه اتحادیهگرایی است و هم از آن مستقل است؛ هم خصیصه کشورهای صنعتی ثروتمند است و هم خصیصه جوامع دهقانی فقیر؛ هم اعمال کننده تبعیض جنسیتی، هم طرفدار حقوق زنان؛ هم متعهد به رشد مدام و هم متعهد به حفاظت از محیط زیست.
سپس به رویکردهای مختلف برای فرا رفتن از این تناقضات اشاره میکند. یکی رویکرد ذاتگرایانهای که در پی یافتن یک جوهره مشترک در میان تمام نحلههای مختلف سوسیالیسم است و به اعتقاد نویسنده در نهایت به نوعی جزماندیشی تبدیل میشود که بر تمایز میان «سوسیالیسم واقعی» از دیگر انواع غیرواقعی سوسیالیسم تکیه دارد. و دیگری تلاش برای ارائه تعریفی حداقلی از سوسیالیسم بر مبنای ویژگیهای مشترک تمام نحلهها. بر مبنای رویکرد دوم، نویسنده سه ویژگی مشترک میان تمامی نحلههای سوسیالیسم را برمیشمارد:
ویژگی اول این است که اساسیترین مشخصه سوسیالیسم تعهد آن به ایجاد جامعه تساویخواه است و هیچ سوسیالیسمی از نابرابری رایج ثروت و قدرت دفاع نمیکند. دومین ویژگی آن است که سوسیالیسم باور به ساختن یک نظام بدیل تساویطلب بر پایه ارزشهای همبستگی و تعاون دارد و سومین مشخصه دید نسبتاً امیدوارانه این نحله به انسانها و توانایی آنها برای همکاری با یکدیگر است. به اعتقاد نویسنده: «سوسیالیستها همیشه مخالف نظریاتی بودهاند که بر رقابت و نفع شخصی به منزله یگانه عوامل انیزشی رفتلر انسان در تمام جوامع و در تمام اعصار تاکید دارند. آنها این چشم انداز را محصول نوع خاصی از جامعه در نظر میگیرند نه یک واقعیت پایدار و همیشگی درباره نوع انسان.» (10)
پس از این مقدمات، نویسنده در فصل اول کتاب با بررسی سهم سنتهای مختلف سوسیالیسم در دوره بین اوایل قرن نوزدهم و دوران پس از جنگ جهانی اول، به بنیانهای آموزه سوسیالیسم نگاهی میاندازد. دو شکل قالبی که در دهه 1920 ظاهر شدند سوسیال دموکراسی و کمونیسم بودند.
در فصل دوم تجربههای سوئد و کوبا در ارتباط با سوسیال دموکراسی و کمونیسم مورد بررسی قرار میگیرد. به اعتقاد نویسنده از دهه 1960 هر دو شکل کمونیسم و سوسیال دموکراسی، علیرغم نفوذشان، به طور فزاینده به چالش کشیده شدند.
فصل سوم تلاش میکند با واکاوی دو مورد فمینیسم و جنبش زیستمحیطی سبز به چالشهای پیشاروی سوسیالیسم بپردازد. جنبشهای جدید اجتماعی از قبیل فمینیسم و جنبش سبز، مسائلی نظری و سازمانی را برانگیختند که قبلاً محل بحث نبود یا به قدر کافی به آن اشاره نشده بود. سنتیها میترسیدند که این جنبشها سوسیالیسم را منشعب کند، اما ادعای نویسنده این است که این جنبشها سوسیالیسم را غنیتر کردند.
فصل آخر کتاب به فشارها بر سوسیالیسم در ربع آخر قرن بیستم و مشکلات کنونی آن میپردازد. کتاب در نهایت با بازبینی برخی ایدههای کلیدی در پرتو تجربه به پایان میرسد و نوعی سوسیالیسم را که برای قرن بیست و یکم مناسب است پیش مینهد.
امروزه خیلی از مردم سوسیالیسم را یک ایدئولوژی منسوخ تلقی میکنند. مایکل نیومن که مدیر مرکز پژوهشهای اروپایی لندن است در کتاب خود تلاش میکند تا ایده سوسیالیسم را در بستری مدرن برای مخاطب امروزی بنشاند. او اندیشههای سوسیالیستی را در چارچوب تطور تاریخیشان، از انقلاب فرانسه تا عصر حاضر شرح میدهد و به سنجش تلاشهای عملی برای به بار نشاندن سوسیالیسم میپردازد.
این کتاب صرفا تاریخچهای از عقاید سوسیالیستی به دست نمیدهد، بلکه رویکردی متمایز در پیش میگیرد و با تمرکز بر تضاد میان کمونیسم و سوسیال دموکراسی، عرصه عمل و نظر را به یکسان بررسی میکند. نیومن همچنین درباره رابطه میان سوسیالیسم و مفاهیمی چون دموکراسی، آزادی و برابری به بحث مینشیند و البته به سراغ اشکال معاصر سوسیالیسم نیز میرود تا بحث را کاملا روزآمد کند. تمرکز کتاب بر اروپا و اتحاد جماهیر شوروی است اما به زمینه جغرافیایی گستردهتری تسری مییابد. رویکرد تازه نیومن به این موضوع برای خوانندگان امکان ارزیابی دوبارهای از سوسیالیسم را فراهم میآورد.
کتاب سوسیالیسم: درآمدی کوتاه نوشته مایکل نیومن را نشر آگه در 184 صفحه و با قیمت 22000 تومان در سال 1397 منتشر کرده است.
نظر شما