روزنامهنگاری بازنشستگی ندارد
در ابتدای این محفل، مهدی قزلی با ذکر خاطراتی از دوران روزنامهنگاری خود گفت: خودم را همصنف بسیاری از شما که اینجا تشریف دارید میدانم؛ به این علت که از دوران دانشجویی، دلمشغولی این حوزه را داشتم. بعد هم در مجلاتی که روی کیوسک میآمد و رگ و ریشه دانشجویی داشت مثل نقطه سرخط، فعال بودم. از آخرین کارها هم میشود به کار در گروه مجلات همشهری، راهاندازی همشهری داستان و بعد هم بیش از یک سال فعالیت در همشهری آیه اشاره کرد.
وی افزود: به عنوان یک عضو کوچک از خانواده مطبوعات، بسیار باعث افتخارم است در جایی هستم که بزرگان رسانه حضور دارند.
قزلی با تشریح روند اجرایی جشنواره شعر فجر گفت: برگزاری بزرگترین رویداد شعر کشور از سال 1393 بر عهده بنیاد شعر و ابدیات داستانی ایرانیان قرار گرفت و با مشورت جدی که با بزرگان ادبیات داشتیم به نظرمان رسید که به جای ارسال آثار، روی کتابهای منتشر شده در سال گذشته تمرکز کنیم که بعد از این چندسال، جمعبندی ما این است که در کل این تاثیرات مثبت بودهاند.
مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ضمن تاکید بر اهمیت گردآوری آثار یک شاعر در قالب کتاب افزود: شاعران زیادی داریم و داشتیم که شعر گفتند، شاعر بسیار خوبی هم بودند اما بعد از مدتی به هر ترتیبی اثری از آنها باقی نماند؛ به خاطر اینکه اشعار و آثارشان به کتاب تبدیل نشدند. ما انشاالله کاستیهای ارسال خود شعر، و نه کتاب، را برای کسانی که امکان انتشار کتاب ندارند، مدنظر داریم و سال آینده به این موضوع توجه جدی میکنیم. برای اینکه جشنواره در سطح باقی نماند و کتابهایی که در سالهای قبلتر منتشر شدهاند هم مورد توجه قرار دهیم، محافل جشنواره را در فاصله یکی دو ماه مانده تا اختتامیه در نظر گرفتیم تا امکان شعر خواندن و شعر شنیدن برقرار شود.
دبیر اجرایی سیزدهمین جشنواره شعر فجر درباره محافل این دوره گفت: محفل اول امسال به سنت چند سال گذشته با حضور دبیران ادوار گذشته برگزار شد و کارش را در گتوند، زادگاه قیصر امینپور شروع کرد. محافل دیگری نیز همچون محفل شعر زنان، محفل شعر فاطمی و محفل شعر طنز به یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد در برنامه داریم که به زودی اطلاعرسانی خواهیم کرد.
قزلی به روند بررسی آثار جشنواره سیزدهم اشاره کرد و گفت: ۴۵۰۰ اثر در سه دسته شعر بزرگسال، درباره شعر و شعر کودک و نوجوان به جشنواره بینالمللی شعر فجر ارسال شده و داوران ما با جدیت آثار را بررسی میکنند.
وی در پایان گفت: ما از اساتیدی نظیر آقای صدیقی یاد گرفتیم کار روزنامهنگاری از آن شغلهایی است که نه روز میشناسد، نه شب و بازنشستگی هم ندارد. از آنجا که جناب آقای صدیقی را میشناسیم میدانیم اهل نشستن نیستند و حتما فضای روزنامه نگاری و خبرنگاری ما از خدمات ایشان استفاده خواهد کرد. امیدوارم سهم کوچک ما در تجلیل از استاد فریدون صدیقی، طلیعهای باشد برای اینکه به کسانی که باید به این موضوع توجه کنند، تلنگری وارد شود و از صدیقی تجلیل کنند.
ایستادن و ماندن برای جشنواره شعر فجر
ابراهیم اسماعیلی اراضی، شاعر و دبیر محفل شاعران رسانه درباره روند برگزاری این محفل گفت: اوایل دیماه بود که آقای بهروز جلالی، معاون محترم فرهنگی و امور استانهای بنیاد با من درباره برگزاری محفل شعر در جشنواره بین المللی جشنواره شعر فجر برای اهالی رسانه صحبت کرد؛ اینکه بچههای شاعر که در رسانهها کار میکنند معمولا زحمت خبرهای جشنواره روی دوششان است اما خودشان پشت خبر میمانند و از طرفی، بزرگداشتی برای پیشکسوتان عرصه رسانه داشته باشیم. مراحل اجرایی کار به سرعت طی شد تا به امروز رسیدیم که در خدمت شما هستیم . امیدواریم سال بعد نوبت به کسانی برسد که امسال شرمندهشان شدیم.
شاعر نمیتواند روزنامهنگار باشد
فریدون صدیقی، پیشکسوت روزنامهنگاری کشور با ذکر خاطراتی از دوران روزنامهنگاری خود گفت: من گلهمند از هیچکس نیستم. من مرهون رسانه هستم، با رسانه بزرگ شدهام. همشهری را دوست دارم و هنوز هم آن را میخرم.
صدیقی درباره ارتباط روزنامهنگار و شعر صحبت کرد و ادامه داد: آیا امکان دارد شاعر روزنامهنگار یا داستاننویس شود؟ کسی که درام را بشناسد، میتواند داستاننویس شود. اگر درام را بشناسد، میتواند روزنامهنگار شود. داستاننویس میتواند شاعر شود؟ نه، شاعر شاعر است و قرار ندارد. اگر شاعر هستید، روزنامهنگاری را رها کنید و به دغدغه شاعریتان برسید. شاعر یک خصلت گوهری دارد که مال خودش است.
این پیشکسوت حوزه رسانه صحبتهایش را با خواندن قسمتی از شعر منوچهر آتشی اینچنین به پایان برد: «اسب سفيد وحشی!/ در بيشهزار چشمم جوياي چيستی؟/ آنجا غبار نيست، گلی رسته در سراب/ آنجا پلنگ نيست، زنی خفته در سرشك/ آنجا حصار نيست، غمی بسته راه خواب»
عارف قزوینی، آغازگر نسل جدید ترانهسرایان ایران بود
در ادامه این محفل، صدیق تعریف پشت تریبون قرار گرفت و با ذکر خاطرههایی از نحوه آشنایی با نشریهها گفت: روزنامه خواندن را طبیعتا از کیهان بچهها شروع کردم و بعد به مجله جوانان رسیدم. یادم است بعضی از نامداران امروز شعرهایشان را به آن بخش میفرستادند. اسمهایی مثل منصور اوجی از شیراز، جلال الدین ملکشاه از سنندج، محمدرضا عبدالملکیان و بسیارانی که بعدها از نزدیک با بعضی از آنها آشنا شدم. بخش دیگر هم که یادم نمیرود، بخشی بود که داستانی درباره مضمون و کلام یک ترانه نوشته میشد. هیچگانه ترانه جمعهها که براساس آهنگ فرهاد مهراد نوشته شده بود از یادم نمیرود.
تعریف سپس درباره عارف قزوینی صحبت کرد و ادامه داد: قبل از عارف ترانهها خیلی تکراری و یکنواخت جلو میرفت. عارف با آمدنش روحی به ترانه دمید که به شکل عمودی و فوارهای خودش را نشان داد. به تحقیق، تکتک تصانیف عارف به یک مورد خاص اجتماعی سیاسی مربوط میشود و میتوان گفت عارف به نوعی گزارشگر و روزنامهنگار بوده. ضمن اینکه نمیتوان او را فقط در کلام خلاصه کرد. میشود گفت که یک منشوری از چند هنر است؛ آواز خوش، نواسازی و آهنگسازی، تصنیف و شعر. علت ماندگاری اصلی کلام عارف، صرفا واگویه مسائل تاریخی نیست بلکه دلیلش ساختار پرقدرت و ملودیهای زیبای او است. خود ملودیهایی که عارف انتخاب کرده به تنهایی دارای ارزش هنری بسیار بالایی است.
در این محفل، سید عبدالجواد موسوی، حامد عسکری، حامد یعقوبی، آرش نصیری، یاسین نمکچیان، ساره دستاران، صادق رحمانی، زهیر توکلی، محمدرضا فرخانی، شهاب دارابیان، عباس کریمی، سید محمد جواد هاشمی، سلمان نظافت یزدی، آرش شفاعی، مرتضی کاردر و مریم آموسا از شاعران رسانه و مطبوعات شعرخوانی کردند.
در پایان این مراسم از فریدون صدیقی (استاد پيشكسوت روزنامهنگاری)، علیرضا طبایی (شاعر و مدير صفحات ادبی)، و صدیق تعریف (خواننده و موسیقیپژوه) تجلیل شد.
نظر شما