این نویسنده جوان، خالق کتابهایی مانند «آبنبات هل دار»، «نقطه ته خط»، «رقص با گربهها»، «آبنبات پستهای»، «میرزا ربات»، «آبنبات دارچینی»، «تعلیمات غیراجتماعی»، «مغز نوشتههای یک جنین» و «مغز نوشتههای یک نوزاد» است.
صدقی پیش از خواندن داستان یلدا به درخواست جمعی از حاضران، بخشهایی از کتاب «آبنبات هل دار» خود را که داستان طنزی است از زبان یک کودک بجنوردی در خانوادهای 5 نفره،خواند.
وی درباره این رمان طنزش که به چاپ یازدهم رسیده است، اظهار کرد: نمیدانم فیلم «فارست گامپ» را دیدهاید یا نه؛ اما برایم جالب بود که در این فیلم با یک شکلات، تاریخ معاصر آمریکا روایت میشود؛ من هم دوست داشتم کاری بومی بنویسم، اما با این رویکرد که در خلال داستان ساده طنزآمیز و تقابل شخصیتهای دوستداشتنی آن، بخشی از تاریخ کشور مرور شود.
این داستاننویس افزود: من در کوچه سیدی محله صدر آباد بجنورد بزرگ شدم و برای اینکه در خلق شخصیت و موقعیت بتوانم جزییات دقیقی وارد شوم، داستان آبنبات هل دار را در همین کوچه روایت كردم.
پس از حافظ خوانی، اجرای موسیقی سنتی و پذیرایی از مهمانان مراسم، مهرداد صدقی قصه شب یلدایش را از کتاب «آخرین نشان مردی» خواند.
در بخشی از این قصه آمده است: «برای اینکه شب چله همکلاسیهای بابا، با شب مهمانی خانوادگی تداخل نداشته باشد، قرار شده در دو شب مختلف برگزار کنیم و امشب نوبت همکلاسیهای بابا است. مامان تعداد دقیق مهمانها را از بابا میپرسد. گوش من هم تیز شده که ببینم خانم فرهمند هم میآید یا نه. بابا با دستپاچگی دنبال گوشیاش میگردد و میگوید: «یه جور استرس دارم انگار دارن میان خواستگاریم!»
در جشن ادبی شب یلدا در کتابفروشی خانه کتاب گرگان، چهرههایی مانند جمیله مزدستان (نویسنده و خالق آثاری چون رحمت دراکولا و آقا پری)، هدایتالله امینیان (مدیر انتشارات نارنجستان و هیات علمی دانشگاه)، عیسی امن خانی (دکترای ادبیات و هیات علمی دانشگاه گلستان) و منا علیمددی (دکترای ادبیات و هیات علمی دانشگاه گنبدکاووس) نیز حضور داشتند.
نظر شما