در جلسه نقد و بررسی کتاب فضیلت» مطرح شد؛
کتاب فضلیت، فضلیتی بزرگ در یک کتاب کم حجم است/ صحبت از فضیلت سرعت وارد شعارزدگی میشود
در کتاب برای تعریف فضیلت از مفهومی که در یونان باستان وجود داشته استفاده میشود بدین معنی که فضیلت اشاره به شکوفایی برای یک چیز داشته درحالیکه امروزه به نظر میرسد دریافت ما از فضیلت خاصه انسان است.
این جلسه که حدود ۲ ساعت به طول انجامید با استقبال علاقهمندان به فلسفه و فضیلتهای زندگی روبهرو شد. به گفته مترجم این کتاب، فضیلت باعث میشود تا راههای فضیلتمند بودن را دریابیم.
«فضیلت» تعریفی جدید از فضیلت را مطرح میکند
امیرحسین خداپرست، مترجم این کتاب، با اشاره به مفهوم فضیلت از جنبه تاریخی، گفت: متن انگليسي کتاب بسیار روان است و من امیدوارم در ترجمه فارسی روان بودن اثر کاسته نشده باشد. فضیلت مفهوم آشنایی است که حرف زدن از آن کار دشواری است و به سرعت وارد شعارزدگی میشود و اگر از کسی بخواهیم در این مورد صحبت کند، شاید بیش از چند دقیقه حرفی برای گفتن نداشته باشد.
خداپرست ادامه داد: مزیت کتاب «فضیلت» این است که ما را از این فضا خارج میکند. عمدتا فهم ما از فضیلت این است که یک ویژگی درونی افراد است که آنها را متمایز میکند اما در کتاب برای تعریف فضیلت از مفهومی که در یونان باستان وجود داشته استفاده میشود بدین معنی که فضیلت اشاره به شکوفایی برای یک چیز داشته درحالیکه امروزه به نظر میرسد دریافت ما از فضیلت خاصه انسان است.
او تصریح کرد: به طور مثال در بین متفکران یونانی شوخطبعی یک فضیلت بوده است اما برای ما این یک فضیلت نیست و بیشتر در تعریف فضیلت تاکید ما بر مباحث اخلاقی ارادی است که تفاوت تلقی ما از فضیلت را نشان میدهد.
نگاه ارسطو به فضیلت
مترجم کتاب «فضیلت» افزود: از نگاه دریافت فضیلت، ارسطو معتقد بود که هرچیزی غایت و کارکرد مشخصی دارد و برای رسیدن به آن آفریده شده و انسان نیز کارکرد خاص و ویژهای به نام عقلانیت دارد و زمانی کارکردش محقق میشود که دائما در حال فعالیت عقلانی به سمت خیر باشد. همچنین او معتقد است که هر فضلیت حد واسط میان دو رزیلت است و به احساسات و عواطفمان جهت میدهد.
نظریههای مختلف درباره فضیلت
خداپرست تاکید کرد: در دیدگاههای دوران بعد از ارسطو این غایتگرایی کم رنگ شد و علاوه بر این دیدگاههایی مطرح شد که با دیدگاه ارسطو تفاوت داشت، مثلا هیونگ معتقد بود که اخلاقیان به احساسات و عواطف ما بر میگردند. پس او نیز کانت معتقد بود که مهم این است که به قانون اخلاق پایبند باشیم. فضایل، یکدیگر را تقویت میکنند و فضیلتمندی باعث حرکت به سوی فضلیتهای بعدی میشود. کتاب «فضلیت» مسئلهمحور است و جذابیتی روایی دارد.
کتاب از معرفتشناسی و اخلاق توامان صحبت میکند
همچنین حجتالاسلام علی طالقانی، استاد حوزه و دانشگاه در این نشست درباره کتاب «فضیلت» گفت: تمرکز این کتاب بر معرفتشناسی و فلسفه اخلاق توأمان با یکدیگر است و بخش قابل توجهی از آن به متافیزیک معرفتشناسی و فلسفه اخلاق پرداخته است. سه حوزه اصلی این کتاب که مباحث فلسفه معاصر را پوشش میدهد متافیزیک، فلسفه اخلاق و معرفتشناسی است و از این منظر این کتاب در نوع خود کم نظیر است. از امتیازات این کتاب خوشخوان و روان بودن آن است، ساختاری جوابی دارد و جمعی از فضایل در یک کتاب کم حجم، فضیلتی بزرگ است.
وی افزود: این کتاب هفت فصل دارد و چهار بخش اصلی که چهار فصل ابتدایی آن به کتافیزیک فضیلت و رذیلت اختصاص یافته است. فصل پنجم کتاب به نوعي قلب کتاب است و فضیلتهای فکری و اخلاقی را توضیح داده است. نویسنده در توضیح چیستی فضیلت روش مصداقگرایانه را برگزیده و در نهایت نتیجه میگیرد که فضایل خصوصیتهایی هستند که شخص را به کمال میرسانند و فضایل و رذایل چیزهایی هستند که انسان را در مقام انسان بودن بهتر یا بدتر میکند.
فضیلت از سنت نوشتاری گذشته پیروی میکند
سلمان ساکت، دبیر این نشست نیز خاطر نشان کرد: کتاب از سنت نوشتاری قبل به خوبی پیروی میکند، سنتی که امروز در کتابهای ما مرسوم نیست و حالت پرسش و پاسخ دارد. نه اینکه صرفا سوال کند و جواب بدهد بلکه نظریهای را مطرح کرده، سپس ایرادات آن را بیان میکند. همچنین خواننده را مجبور میکند که مدام ذهنش را درگیر کرده و در نهایت بهترین آنها را انتخاب کند.
ساکت یادآور شد: موضوعات مختلف در کتاب به وضوح به فیلمها، کتابها و سریالها ارجاع داده میشود و این موضوع را آموزش میدهد که اگر برای سرگرمی کتابی میخوانیم یا سریالی نگاه میکنیم از دیدگاه اخلاقی هم به آن نگاه کنیم. کتابی متنی روان دارد تا هم برای متخصصان حوزه فلسفه و هم برای افرادی که در مراحل اولیه فلسفه هستند، قابل فهم باشد.
نظر شما