
مجتبی ویسی مترجم کتاب «جهانشهر» در گفتوگو با ایبنا در این باره گفت: « «جهانشهر» داستان مدیری است که در یک لیموزین به کارهایش رسیدگی میکند و در سطح شهر میچرخد. امکانات مختلفی در این لیموزین تعبیه شده است و با باجههای مختلف ارتباط دارد، بنابراین میتواند خیلی از مسائل، امور شرکت و کارهایش را کنترل کند. این شخصیت در عین این که بسیار ثروتمند و متمول است به گونهای به بنبست فکری رسیده و با خودش کلنجار میرود که چه کند؟»
ویسی ادامه داد: «جهان فکری و ذهنی این مدیر را میتوانید در این رمان دنبال کنید. این کتاب به مسائل اقتصادی هم ورود پیدا میکند و از این طریق میتوانید شاهد مسائلی که در این حوزه رخ میدهد باشید. نکته قابل توجهی که در این رمان وجود دارد این است که این رمان به نوعی جنبش والاستریت را پیشبینی کرده بود، چون یک صحنه مشابه حضور مردم در خیابان را روایت کرده و یک ارزش را در این کتاب به تصویر کشده است. رمان «جهانشهر» کلنجار رفتن راوی با خود، در ماشین در حال حرکت، در یکی از خیابانهای داخل شهر است.»
او درباره دان دلیلو گفت: «دلیلو نویسندهای است که در سالهای اخیر مترجمان به سمت آثارش میروند. حدود 7 کتاب از او به زبان فارسی ترجمه شده است اما هنوز احساس میکنم مخاطب ایرانی آنطور که باید و شاید به این نویسنده توجه نکرده است؛ متن و نوشته این نویسنده برای خواننده ایرانی ناآشناست که ممکن است به دلیل فضای نامانوس داستانهای دلیلو، رویکردهای نویسنده یا نثر متفاوتی باشد که او از دیگر نویسندهها دارد؛ ولی نویسنده صاحب سبک و قدرتمندی در داستانپردازی است و فضاهای متفاوتی را تصویر میکند.»
این شاعر در ادامه افزود: «دلیلو نویسنده آمریکایی است و به موضوعات سیاسی توجه بسیاری دارد؛ همچنین به مسائل اجتماعی خاص مناطق مختلف نیز توجه دارد؛ اما یکی از ویژگیهای آثارش این است که به مباحث کشورهای دیگر و مباحث خاورمیانه از جمله کشور خود ما ورود پیدا میکند. او به مسائل ایران التفاتی دارد و در برخی کتابهایش با صراحت این را مطرح میکند. دان دلیلو به پاکستان، هندوستان، یونان یا مباحثی که شاید مورد توجه برخی نباشد اهمیت میدهد؛ به عنوان مثال تصاویر بدیعی از بیابان میدهد و باعث میشود یک نگرش تازهای به این پدیده طبیعی داشته باشیم یا اقیانوس و هرپدیدهای از این قبیل را به نوعی دیگر بر مخاطب نمایان میکند.»
او درباره شیوه نگارش دلیلو گفت:«علاوه بر مسائل بشری به مسائل طبیعی توجه میکند و نسبت به آن رویکرد تازهای دارد. دلیلو به زبان هم توجه دارد. او با زبان و عبارتها بازی میکند؛ کلمهها را از آن جایگاهی که دارند به معنای پیشینشان میبرد و آن معناها را زنده و برجسته میکند. شاید حتی بتوان گفت عبارتهای جدیدی خلق میکند و اینها کارهایی است که در حوزه زبان هم انجام میشود. اگر مخاطب فکر کند که اینها را نادانسته یا غیر عمد انجام میدهد اشتباه میکند چون در یکی از کتابهایش از زبان یکی از شخصیتها توضیح میدهد که چرا با زبان اینکار را میکند.»
وی در ادامه افزود: «در داستان دیگرش مانند کتاب «نامها» به یک فرقهای میپردازد که در یک جای دیگر فعالیت میکنند و از این طریق به چند شهر مختلف میپردازد که در این قسمت گریزی به ایران هم میزند؛ فضای آن شهر و رفتارهای قومی و فضای جغرافیاییشان را تشریح میکند. کتاب «مائو دوم» در رابطه با یک نویسنده منزوی است (برخی آن را به سلینجر نسبت دادهاند) که بعد از سالها دوری گرفتن از اجتماع دوباره به جامعه برمیگردد و درگیر مسائلی میشود و قصد دارد به لبنان برود؛ لبنان زمان جنگ.»

دان دلیلو
مجتبی ویسی در پایان گفت: «نویسنده ایرانی باید با دان دلیلو و نویسندههای امثال او آشنا شود. متاسفانه مخاطبان ما با نویسندههای کمتر شناخته شده نامانوس هستند و کمتر به سراغ آنها میروند. ولی باید این عادت را پیدا کنند که از نویسندهها و آثار جدید استقبال کنند؛ به نظرم به جرات میتوان گفت این نویسندههای جدید توان نگارشیشان بیشتر از نویسندههای پیشین است. چون هر اشکالی که نویسندههای قبلی داشتند، نویسندههای جدید آنها را برطرف کردند و درباره آن فکر کردند که چطور یک نویسنده با ظرفیتهای بهتر شوند و آثاری قدرتمندتری ارائه دهند. از این نظر فکر میکنم اگر به آثار نویسندههای جدید توجه کنیم، خوب میشود چون مخاطب با جهان و رویکردهای تازه آشنا میشود؛ برای این وضعیت نشر و کتابت خوب است.»
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
« دلش میخواست دریابد، یک چیز را از چیز دیگر با مشاهده دقیق تفکیک کند. بوقها و آژیرها به صدا درآمده بودند. سر و صدای این جماعت بر هایوهوی پیرامون آنها غلبه یافته بود و تنها نتیجه آن سختتر شدن کار دیدن بود.اریک به جانب جنوب مینگریست، به قلب میدان تایمز. صدای شکستن شیشه ویترین را شنید، بر پیاده رو ریزریز شد. چند چهارراه آن طرفتر، آشوبی جداگانه، بیرون مرکز نسدق به پا شده بود. در آنجا، شکلها و رنگها جا به جا میشدند، پیچ و تاب خوردن آهسته بدنها. در قسمت ورود نسدق ازدحام کرده بودند و اریک تصور کرد که داخل آن جا قشقرقی باشد، مردم سراسیمه به تالارهای انباشته از اطلاعات شتافته باشند. به زور وارد اتاقهای کنترل شده، به دیوار ویدئویی و نوار آرم سهام حمله برده باشند.» (صفحه 99)
گفتنی است که دلیلو این کتاب را در سال 2003 منتشر کرده است، یعنی پیش از واقعه جنبش والاستریت که در 17 سپتامبر 2011 رخ داد، جنبشی که در آن مردم معترض این خیابان، نیویورک را اشغال کردند و به شرایط اقتصادی جامعه آن زمان اعتراض کردند.

صحنهای از فیلم جهانشهر
نشر ورا رمان «جهانشهر» اثر دان دلیلو، با ترجمه مجتبی ویسی را در 500 نسخه، 220 صفحه و با قیمت 18500 تومان منتشر کرده است.
نظر شما