توجه به کارهای پژوهشی در ادبیات کودک
مریم جلالی در این نشست به بررسی جایگاه ناشر و پژوهشگر در بخش پژوهش پرداخت و گفت: بین نویسنده و مخاطب اصلی تعدادی میانجی وجود دارد که به آنها مخاطب ضمنی میگوییم. یکی از این مخاطبان ضمنی ناشران هستند. حتی مادری که برای فرزندش کتاب میخواند نیز مخاطب ضمنی است و حیطه کار پژوهشگر از نویسنده تا پایان مخاطب اصلی یعنی همان کودک و نوجوان است. پژوهشگر هم باید به متن توجه داشته باشد و هم پژوهش را تا پایان مخاطب اصلی ادامه دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: البته اینکه اصالت را به ناشر، نویسنده یا مخاطب نسبت دهند، تفاوتهایی وجود دارد، اما شخصا اصالت را به مخاطب میدهم. نویسنده قبل از نوشتن باید بررسی کند که آن گروه سنی چه نیازهایی دارد. معمولا پژوهشی که در حوزه ادبیات کودک انجام شده دو ورودی داشته است یا سلیقهای بوده یا نیازسنجی کرده که این نیازسنجی منوط به نقدهاست.
جلالی در ادامه به پژوهشی اشاره کرد که در حوزه ادبیات کودک انجام داده و گفت: من با بیش از 4 هزار کودک از گروه سنی «الف تا د» و ناشران مختلف ارتباط داشتم. سال قبل به خاطر پژوهشی از انتشارات فنی ایران خواستم میزان استقبال از کتابهایشان را به ما بدهند و آنها در مدت زمانی کمتر از یک روز این کار را انجام دادند که نشان میدهد آنها کار آموزش و پژوهش را نیز انجام میدهد.
ارتباط بین نویسنده، ناشر، مخاطب و پژوهشگر مختل است
مرجان فولادوند، نیز در این نشست به رابطه بین پژوهش و خلق اثر پرداخت و گفت: در حال حاضر هیچ رابطهای بین پژوهش و خالق اثر وجود ندارد. ارتباط بین نویسنده، ناشر، مخاطب و پژوهشگر مختل است، بازار ما اشباع شده از عناوینی که برای کودک و نوجوان تولید میشود. این کتابها یا به شخصیت کودکان آسیب میزنند یا خنثی هستند و بازار را شلوغ میکنند و اجازه دیده شدن به کار خوب نمیدهند.
اغلب نویسندگان کودک سریدوزی میکنند و کاری به پژوهش ندارند
این نویسنده با بیان اینکه امسال 4 هزار و 500 عنوان کتاب برای جشنواره کتاب رشد به دست ما رسیده، گفت: این تنها بخشی از آثاری است که سال قبل برای بچهها چاپ شده است. از این تعداد 750 کتاب در مرحله اول داوری بالا آمد و تنها 18 عنوان درجه اول هستند و برخی کتابها را حتی نمیتوان ورق زد زیرا بسیار ضعیف هستند.
به گفته فولادوند، نوشتن برای بچهها بازاری پرسود است و افراد زیادی وارد این بازار میشوند و اغلب آنها سریدوزی میکنند و کاری به پژوهش ندارند. و در این میان افراد کمی هستند که تلاش میکنند کار خوب تولید کنند.
وی در ادامه به ناشران اشاره کرد و گفت: البته این مساله درباره ناشران هم صدق میکند. تعداد اندکی از ناشران هستند که میخواهند کار خوب چاپ کنند و به سراغ سریدوزی و کتابهای ارزان نمیروند. این ناشران به سراغ نویسندگانی میروند که شناخته شده باشند یا آثار پرفروشی داشته باشند. از این نویسندهها هم تعداد کمی هستند که تلاش میکنند دانششان را در حوزه کاری بالا ببرند، بقیه فقط به قدرت قلم خود اکتفا میکنند.
استفاده از ادبیات برای پیشبرد اهداف مدنی
سیدرضا کروبی، نیز در این نشست به تاریخچه شرکت انتشارات فنی ایران که در سال 60 تاسیس شده اشاره کرد و گفت: از ابتدا انتشارات ما یک موسسه فرهنگی بود و نیازسنجی را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم. تا اینکه در اوایل دهه 70 در سفری به خارج از کشور به کتابی آمریکایی در مورد محیط زیست برخورد کردم. در سال 74 کتابی با عنوان 50 کار ساده برای حفظ محیط زیست چاپ کردیم که فروش نرفت.
مدیرعامل انتشارات فنی ایران با بیان اینکه در آن زمان اولویتی برای محیط زیست در مدارس و رسانهها وجود نداشت، علت ورودش به حوزه کتابهای زیستمحیطی را احساس مسئولیت اجتماعی عنوان کرد و گفت: از سال 79 اولین کتابهای سبز را وارد بازار نشر کردیم، این کتابها از نظر متن جذابیت نداشت چون صرفا آموزشی بود، به مرور وارد انتشار کتابهای کودک و نوجوان شدیم و الان 400 عنوان کتاب زیست محیطی داریم.
وی در ادامه به لزوم ارتباط بین پژوهش و انتشار اشاره کرد و گفت: از شعرها و نثرهای قدیم میتوانیم بفهمیم پیشینیان ما اهمیت زیادی برای آب و محیط زیست قایل بودند. ما در انتشارات خود حتی برای انجام کار پژوهشی در حوزه کودک و نوجوان با محوریت محیط زیست بورس تحصیلی گذاشتیم اما استقبالی نشد. این درحالیاست که نشر در خارج از کشور کاری فرهنگی نیست بلکه یک صنعت است، چیزی که ما به آن توجه نمیکنیم.
کروبی همچنین به استفاده ابزاری از ادبیات اشاره کرد و گفت: ما از ادبیات برای پیشبرد یک کار مدنی استفاده کردیم و رمانهایی با محوریت محیط زیست منتشر کردیم و با استفاده از ادبیات آموزههای لازم را به طور غیرمستقیم به مخاطب انتقال دادیم.
نظر شما