کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان به عنوان نهادی که دغدغه اصلیاش نیازهای فرهنگی و هنری کودکان است، شناخته میشود و به نوعی متولی کودک در این حوزه به حساب میآید، مسئولیت دبیرخانه این رویداد فرهنگی را برعهده دارد.
روابط عمومی و امور بینالملل کانون، به بهانه برگزاری هفته ملی کودک به سراغ هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده رفته و با او درباره نقش کانون در برآورده کردن نیازهای فرهنگی و هنری کودکان گفتوگویی داشته است.
به گفته مرادیکرمانی کانون جزو موسسههایی است که از ابتدا به صورت اختصاصی در حوزههای مختلف نقاشی، تئاتر، فیلم، موسیقی و کتاب برای کودکان کار کرده است. هر چند متاسفانه امروزه فعالیتهایش در بسیاری از این حوزهها کمرنگ شده است اما هنوز هم مردم آنرا میشناسند و بهویژه در شهرستانها مرغک کانون پرورش فکری خیلی محبوبیت دارد.
او در بخش دیگری از سخنانش در کنار کانون پرورش فکری از دیگر نهادهای مرتبط با حوزه کودک مانند شورای کتاب کودک، انجمن حمایت از حقوق کودکان و بسیاری از نهادهای دیگر نام برد که همگی برای کودکان کار، کودکان با نیازهای ویژه یا محروم، دلسوزانه کار و حق طبیعی آنها در برخورداری از امکانات فرهنگی و هنری را برآورده میکنند. اما محور اصلی فعالیتهای کانون در دو بخش فرهنگی و هنری کتاب و کتابخوانی است.
مرادیکرمانی در پاسخ به این پرسش که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چگونه میتواند این هدف و محور اصلی فعالیتهایش را دنبال کند و گسترش دهد، توضیح داد: متاسفانه کتابهای انتشارات کانون در دیگر فروشگاههای کتاب ارایه نمیشود و همچنین کتابهای سایر ناشران نیز در فروشگاههای کانون به فروش نمیرسد. این درحالی است که برای ارایه کتاب باید به نوعی تعامل و همزیستی وجود داشته باشد.
او ادامه داد: کتابهای کانون باید به میان مردم برود و ارایه مناسبی داشته باشد تا بهتر دیده شوند.
این نویسنده با اشاره به اینکه کتاب مانند هر کالای دیگری باید جذاب باشد، اظهار داشت: کتاب جذاب کتابی است که خیلی نصیحت نکند، پند و اندرز ندهد. منظور این است که دریچهای روشن بر روی بچهها باز کند.
او یادآور شد: امروزه وقتی کودک با یک کلید به شبکههای ماهوارهای و اینترنت دسترسی دارد دیگر جایی برای نصیحتها در کتاب نیست. یکی از چیزهایی که سبب میشود کودکان کمتر به سراغ آثار تالیفی بروند همین پرداختن اجباری به موضوعهای نصیحتگونه است که برای آنها جذابیتی ندارد.
مرادیکرمانی به عنوان نمونه به ابتکار یک معلم کلاس پنجم ابتدایی اشاره کرد که از دانشآموزان خواسته بود کتاب «خمره» را بخوانند و برداشت و نتیجهای که از این داستان میگیرند در کلاس بگویند.
او گفت: برای من جالب بود که این دانشآموزان 52 نتیجه مختلف از داستان «خمره» گرفته بودند. این کار هوشمندی معلم سر کلاس درس را نشان میداد و توانایی بچهها برای تحلیل اثر.
این نویسنده با تاکید بر اینکه وقتی در دورانی زندگی میکنیم که بچهها اینقدر میتوانند خوب تحلیل کنند، بیانصافی است که سراغ کپسول نصیحت و القای تفکر به آنها برویم، اظهار داشت: ما باید از این شیوههای قدیمی عبور کرده باشیم. باید بدانیم بچهها از کتابهای نصیحتگونه زده شدهاند و آنها را نمیخوانند. شاید برای همین هم بیشتر به سراغ آثار ترجمه میروند.
او یادآور شد: بنابراین باید به این مساله زیربنایی نگاه کنیم و بدانیم کودکان فرق کردهاند و بچههای امروز، بچههای 20 یا 30 سال پیش و حتی دو سال قبل هم نیستند. بنابراین بهتر است مقدار زیادی لذت از طریق هنر و بهویژه کتاب به آنها منتقل کنیم نه پند و نصیحت.
مرادیکرمانی در ارتباط با هفته ملی کودک و این نامگذاری معتقد است تا زمانیکه کودکان هستند و تا وقتی که با صداقت و شیرینی کودکان سروکار داریم، همیشه و هر روز، روز کودک است؛ چراکه کودکان جهان را برای دنیای دیگری آماده میکنند. آنها به ما میگویند چه اندازه خانه و وطنمان را دوست داشته باشیم. آنها هستند که دانش و آگاهی را بالا میبرند و افتخار میآفرینند.
خالق «خمره» در پایان تاکید کرد: هر بچهای در هر کجای دنیا که باشد، با هر نوع تفکری، در هر خانوادهای، با هر زبان و لهجهای خوب و دوستداشتنی است.
نظر شما