از انتشار «جمادیه» قائم مقام فراهانی به عنوان اولین کتاب فارسی چاپی گرفته تا نسلی که با «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده، «یک عاشقانه آرام» نادر ابراهیمی و «همسایهها» احمد محمود و «کلیدر» دولت آبادی بزرگ شد و رشد کرد.
امروزه اگرچه دیگر ادبیات ایران شاهد ظهور صادق چوبکها، بزرگ علویها، صادق هدایتها و هوشنگ گلشیریها نیست که با قلمهایشان غوغایی به پا میکردند ولی با این حال هستند جوانانی که رویاهای بزرگ در سر دارند و پا جای پای این بزرگان می گذارند. جوانانی که اگر نگاهی به ویترین کتابفروشیها بیندازیم با نامهایشان برخورد خواهیم کرد، برخیهایشان هم دیگر جوانی را پشت سر گذاشته و در حال پیوستن به جرگه پیشکسوتانند و عدهای هنوز در سرشان رویاهای بزرگ میپرورانند.
نویسندگان ایرانی برای جذب مخاطب درگیر رقابتی سخت و بعضا نابرابر با همتایان خارجیان هستند و اینکه بتوانند در مقایسه با آثار ترجمه در جایگاه پرمخاطبترین آثار قرار بگیرند کاری کردند کارستان.
عباس معروفی برای علاقهمندان به کتاب و به اصطلاح کتاب بازها نامی آشنا و پرتکرار است، نویسندهای که در یک سال گذشته در بازار کتاب ایران گردوخاکی به پا کرد و میتوان گفت یکی از نویسندگانی بود که به صورت متوالی در جمع پرمخاطبترینها حضور داشت.
حال فرصت را غنیمت شمرده و به معرفی پنج نویسنده ایرانی پرمخاطب بازار کتاب ایران در سال گذشته میپردازیم.
مردی که با «سمفونی مردگان» بازار کتاب را زنده کرد
عباس معروفی یکی از پرتکرارترین اسامی سالهای اخیر ادبیات ایران است، نویسندهای که زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو فعالیتاش را آغاز کرد و پس از آن با مجموعه داستان «روبه روی آفتاب» در سال 59 پا به عرصه نوشتن گذاشت.
اما نام معروفی که آن سالها مشغول نوشتن و قلم زدن در مطبوعات بود، سال 68 با «سمفونی مردگان» بر سر زبانها افتاد، اثری که او را به عنوان یکی از نویسندگان صاحب قلم ایرانی معرفی کرد.
کتابی که این روزها و پس از گذشت نزدیک به 30 سال هنوز پرمخاطب است و حضور مستمری در پرفروش ها داشته است.
«سمفونی مردگان» اثری است تراژیک و غمانگیز که زندگی یک روشنفکر را در سالهای 1310 تا 1330 از نگاه شخصیتهای مختلف داستان روایت میکند.
«سال بلوا» دیگر اثر این نویسنده است که در یک سال گذشته با اقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شد، کتابی که با استفاده از اسطوره های تاریخی به روایت شرایط سیاسی تاریخی ایران در زمان جنگ جهانی دوم پرداخته است.
همچنان و پس از گذشت سالها «سمفونی مردگان» از نظر منتقدان شاخصترین اثر معروفی به شمار میآید، کتابی که یکه تاز آثار پرمخاطب سال گذشته بوده است.
زنی که ره صد ساله را یک شبه طی کرد
مطمئنا اگر دستی بر کتاب داشته باشید و دورادور اخبار این حوزه را دنبال کنید نام نسیم مرعشی به گوشتان خورده است، روزنامه نگار جوانی که خیلی زود توانست با ذائقه مخاطب ایرانی همراه شود و ره صدساله را یک شبه طی کند.
می توان گفت نقطه آغاز برای مرعشی که فعالیتاش در حوزه نوشتن را با همشهری جوان شروع کرد زمانی بود که با «پاییز فصل آخر سال است» توانست جایزه ادبی جلال را از آن خود کند و نامش را بر سرزبان ها بیندازد.
او از سال 88 با نگارش اولین داستانش به صورت جدی پا در عرصه نویسندگی میگذارد و پس از آن با «نخجیر» جایزه داستان بیهقی را از آن خود میکند.
مرعشی پس از مدتی در سال 96 دومین رمان خود را با عنوان «هرس» راهی بازار میکند که بار دیگر مورد اقبال مخاطبان قرار میگیرد. این نویسنده در طول یک سال گذشته با این دو اثر توانسته همواره حضور مستمری در پرمخاطبترین آثار داشته باشد و یکی از نویسندگان جوان و آیندهدار ایرانی است که مخاطب سخت پسند ایرانی را با خود همراه کرده است.
داستانهای او در عین حال که از رویا دم میزنند، از تکرار ملالآور زندگی امروز میگویند ولی برای مخاطب ملموس و عینی هستند. او در «پاییز فصل آخر سال است» زندگی سه دختر هم سن و سال را روایت میکند که در خانوادههای متفاوتی بزرگ شدهاند و پس از اتمام دانشگاه در فکر آیندهشان هستند. او در «هرس» به سراغ مفهومی عمیق و بزرگتر میرود و به جنگ و تبعات آن در جامعه امروز می پردازد.
فیلمنامه نویسی از دیگر فعالیتهای مرعشی است و اولین تجربهاش فیلمنامه فیلم سینمایی «بهمن» ساخته مرتضی فرشباف بود که در جشنواره سی و سوم فجر حضور داشت.
عشق و حقیقت انسان از نگاه مستور
سومین نام پرتکرار در پرفروشها به نویسنده و مترجمی از خطه خوزستان اختصاص دارد، نویسندهای که قلم ساده و روانش باعث شده تا مخاطب آثار ایرانی همواره همراهش شود و به راحتی با داستانهایش ارتباط برقرار کند.
مصطفی مستور نویسندهای است که در طول یک سال گذشته با مشهورترین و تازهترین اثرش یعنی «روی ماه خداوند را ببوس» و «عشق و چیزهای دیگر» توانست در میان پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار بگیرد.
مستور فعالیتاش را در حوزه داستان نویسی با «دو چشمخانه خیس» در سال 69 آغاز کرد و هشت سال بعد (سال77) نخستین کتابش را با عنوان «عشق روی پیاده رو» منتشر کرد، اثری که تا حدودی مورد اقبال قرار گرفت.
این نویسنده اما دو سال بعد با انتشار رمان «روی ماه خداوند را ببوس» توانست به شهرت برسد، کتابی که از نگاه برخی منتقدان هنوز هم بهترین اثر کارنامه مستور به شمار میآید. داستانی پرگره و پرتنش که مدام خواننده را درگیر علت و معلول میکند و در نهایت با گره گشایی به پایان میرسد.
«عشق و چیزهای دیگر» عنوان تازهترین اثر این نویسنده است که در چند ماه اخیر بسیار مورد اقبال قرار گرفته و علاقهمندان به آثار این نویسنده بارها برای خرید و امضای آن ساعتها در صف ایستادهاند، مسئلهای که خود نشانگر پرمخاطب بودن این اثر است.
مستور در این کتاب سعی دارد به تعریفی از حقیقت انسان، زیست او و عشق برسد و این مسیر را با روایتی ساده اما پرتعلیق برای مخاطب ترسیم کرده است. از جمله ویژگیهای بارز این کتاب که صاحب نظران به آن اشاره کردهاند استفاده درست و صحیح از واژگان است.
جایگاهی تازه در میان مخاطبان با نقدی بر شهرنشینی
رضا امیرخانی را همواره با آثاری چون «ارمیا»، «بیوتن»، «من او» و «نشت نشا» میشناسند، نویسندهای که با تحت سیطره گرفتن داستان سعی در انتقال دغدغههایش به مخاطب دارد و توانسته نام خود را در میان معروفترین رمان نویسان معاصر ایران قرار دهد.
او که نام خود را در سال 74 با «ارمیا» بر سر زبانها انداخت و نوید ظهور نویسندهای تازه با سبکی متفاوت در ادبیات ایران را به مخاطبان داد. این روزها با «رهش» جایگاه تازهای در بازار کتاب برای خود باز کرده است، اثری که در ماههای گذشته بدون شک یکی از پرمخاطبترین آثار بوده و صفهای طولانی هم برای جشن امضایهایش تشکیل شده است.
حضور این نویسنده در میان پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی تنها برای یک اثر یعنی «رهش» بوده است که در چند ماه ابتدایی انتشارش آنچنان مورد اقبال قرار گرفت که به نامی ثابت در پرفروشترین آثار بدل گشته و به نوعی با الیف شافاک پرمخاطبترین نویسنده یک سال گذشته بازار ایران وارد رقابت شد.
امیرخانی نویسندهای محتاط و در عین حال صریح است و برای بالا بردن ارزش آثارش همواره به مطالعات تخصصی در حوزه مربوط با داستان موردنظرش میپردازد.
او در «ره ش» به سراغ مسئله شهرنشینی و معضلات و مشکلات آن رفته است و پس از مطالعاتی که در زمینه شهرسازی و اصول معماری داشته این دغدغهاش را در قالب داستانی با محوریت تاثیرات منفی توسعه شهری بر زندگی مردم عرضه کرده است.
شهرتی که از فضای مجازی شروع شد
آخرین نویسندهای که توانسته در یک سال گذشته پرفروش باشد، روزبه معین است. نویسندهای که با اولین رمانش تحت عنوان «قهوه سرد آقای نویسنده» شور و هیجانی به بازار کتاب داد.
شاید اگر در حال حاضر به پرفروشترین آثار بازار کتاب نگاهی بیندازیم نامی از این اثر دیده نشود و تبش فروکش کرده باشد ولی در ماههای آغازین سال گذشته بود که او با کتابش توانست در بازگشت مخاطبان به کتابفروشیها نقش مهمی داشته باشد و این مسئله دلیل حضورش در این لیست به شمار میآید زیرا که در چند ماه ابتدایی انتشار، کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» یگانه رمان پرفروش فارسی بود که توان رقابت با «ملت عشق» الیف شافاک را پیدا کرد.
موفقیت «قهوه سرد آقای نویسنده» را میتوان ناشی از هوش بالای نویسنده آن دانست زیرا که به خوبی بازار مخاطب جامعه امروز را شناخت و به صورت تدریجی اثرش را در دل مخاطبان جا داد. معین ابتدا و پیش از انتشار کتاب بخشهای کوچکی از داستان را در فضا مجازی به اشتراک گذاشت و مخاطبان را تا حدودی با اثرش آشنا کرد و سپس کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» را راهی بازار کرد، اثری که کمتر از چهار ماه به چاپ بیست و پنجم رسید.
معین فعالیتاش را در حوزه نویسندگی با نمایشنامهنویسی آغاز کرده و «هنگامی که پیانو مینوازد» را می توان اولین اثر نوشتاری او دانست.
این نویسنده در «قهوه سرد آقای نویسنده» به نوعی ژانر معمایی را دنبال کرده است و در بستر یک خاطره از دوران کودکی شخصیت اصلی داستان مخاطب را درگیر اتفاقات و مسایل بعضا پرچالشی میکند.
نظر شما