امروز فیلیپ راث نویسنده شهیر آمریکایی درگذشت، به همین مناسبت فریدون مجلسی اولین مترجم آثار راث یادداشتی در اختیار ایبنا قرار داده است.
راث در کتاب خشم درواقع از زبان سربازی که نمیخواست به سربازی برود ولی بُرده میشود و در جنگ کره میمیرد، زندگی نامه پس از مرگ مینویسد، و ضمن آن نحوه بارآمدن و زندگی همنوعان یهودی خود را در نیوجرسی شرح میدهد. محیطی را تشریح میکند که خودش در آن پرورش یافته و به زیر و بم آن آگاه است. نویسنده زندگینامه پس از مرگ فرزند یک قصاب کاشر است که همه موازین شرعی را برای عرضه گوشت حلال رعایت میکند، او که فقط به درس پیشرفت برای دستیابی به زندگی آبرومندتری میاندیشد، از هرگونه درگیری سیاسی و هرگونه برخوردی محتاطانه میگریزد وسراغ آنگونه ماجراجوییهای سیاسی نمیرود، اما سیاست بهانههای بسیار دارد تا به سراغ او رود و او را رها نمیسازد.
مشکلی که در ترجمه آثار راث به آن برخورد کردهام، بی پروایی او در شرح روابطی است که گاه با خط قرمزهای موجود برخورد پیدا میکند و مترجم ناچار است عبارات را با لحن ملایمتر یا گنگتری منتقل کند، با این حال و با وجود رعایت این نکته در ترجمه کتاب «افول» که از آخرین آثار فیلیپ راث است، شاید به دلیل اینکه در آن قهرمان داستان اشاره به گرایش به نوع روابطی دارد که در جامعه ما پذیرفته نیست و گاه انکار میشود، با وجود اینکه همین گرایش موجب افول و شکست و مرگ او میشود، سرانجام پنج سال است منتظر جواز چاپ مانده است.
کتاب «شوهر کمونیست من» فیلیپ راث، که آخرین اثر ترجمه من محسوب میشود، داستان سیاسی و اجتماعی مفصلی است که از توسعه افکار چپ در میان سربازان و دانشجویان و طبقات فرودست آمریکا در نیمه قرن بیستم حکایت دارد. داستان از بارانداز بندر «بوشهر» خودمان آغاز میشود که در آن نیروهای آمریکایی تسلیحات مورد نیاز شوروی را تخلیه میکنند، و اشاراتی به شدت فقر و واماندگی محلی در ایران دارد. داستان سپس به بررسی اوضاع هولناک و بازجوییهای «کمیته مبارزه با فعالیتهای ضد آمریکایی» میپردازد که آگاهی و درک خوبی درباره دوران «مک کارتیسم» به خواننده میدهد. داستانی است با پرداختن به زوایای روح انسانی و مسائل طبقاتی جامعه آمریکا در آن دوران ترس.
اکنون راث در ایران به خوبی شناخته شده و شاید بیش از ده اثر از او به فارسی ترجمه شده است. به نظر من او برجستهترین نویسنده آمریکا در نیمه دوم قرن بیستم بود، بیشترین تعداد جوایز ادبی آمریکایی و بینالمللی را دریافت کرد، فقط جایزه نوبل ادبی را از او دریغ داشتند، در حالی که جایگاه او، به نظر بسیاری از کارشناسان ادبی، از بیشتر برندگان آن جایزه برتر بود. راث از پنج سال پیش قلم را بوسید و خود را از نویسندگی بازنشسته کرد و اکنون در 85 سالگی درگذشته است.
نظر شما