دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۲
تازه‌واردان به حیطه داستان‌نویسی بیشتر مطالعه کنند

قباد آذرآئین، نویسنده ادبیات داستانی می‌گوید: جوان‌ها و آن‌هایی که تازه‌وارد حیطه داستان‌نویسی شده‌اند بیشتر مطالعه کنند. چون یکی از مشکلات داستان‌نویس‌ها و حتی شاعران ما این است که ادبیات کلاسیک را نمی‌خوانند. ادبیات کلاسیک ما پر از منابع داستانی و غنی است و یک داستان‌نویس قبل از شروع کار باید آن‌ها را به‌عنوان پشتوانه کار خود بخواند.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-مطهره میرشکاری: آثار ادبیات داستانی و شعر به عنوان دو عنصر اصلی ادبیات معاصر ما جزو کتاب‌هایی هستند که همیشه خواهان و مشتاق داشته‌اند و استقبال از آن‌ها در سی‌ویکمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نشان‌دهنده این است که هنوز هم جزو حوزه‌هایی هستند که به رونق بازار کتاب کمک می‌کنند. فاکتورهای زیادی در استقبال یا عدم استقبال مخاطبان از ادبیات معاصر و به ویژه ادبیات داستانی تاثیر دارد که نیاز است شناسایی شود و برای بهبود وضعیت این حوزه و جلب رضایت خواننده راهکارهایی اندیشیده شود. برای اطلاع بیشتر از وضعیت ادبیات داستانی و اینکه برای بهبود وضعیت آن چه باید کرد، در غرفه ایبنا در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با قباد آذرآئین از نویسندگان صاحب نام این حوزه به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:
 
ابتدا بفرمایید که وضعیت ادبیات داستانی را در حال حاضر چطور می‌بینید و اینکه آیا هنوز هم از آثار این حوزه استقبال می‌شود ؟
من همه جا این را گفته‌ام که مردم همیشه خواهان ادبیات و مشتاق خواندن شعر، داستان و مقوله‌های ادبی بوده و هستند. منتهی مشکل ما مسئله ممیزی است که نفس کار را می‌گیرد. وگرنه مردم خواندن داستان و شعر و دیگر قالب‌های ادبی را در برنامه دارند و بسیار هم مشتاق هستند. اما چیزی که همیشه و به‌خصوص در برهه زمانی ما جلوی کار را گرفته، همین مسئله است.
 
حال اگر مسئله ممیزی را نادیده بگیریم و بخواهیم در رابطه با همین آثاری که در حال حاضر در بازار کتاب موجود است صحبت کنیم، وضعیت مخاطب در این حوزه را چگونه می‌بینید؟
با این مسائل نمی‌توان انتزاعی برخورد کرد. یعنی نمی‌توانیم مقوله ممیزی را کنار بگذاریم و بدون لحاظ آن به این مسئله بپردازیم، چون این‌ها با هم ارتباط دارند و اصلا یکی از دلایل اقبال مردم به ادبیات، داستان، شعر و یا هر چیز دیگری این است که بدانند چه چیزی به دست آنها می‌رسد و برایند کار چه هست. آیا آن چیزی که به دست خواننده داستان و شعر ما می‌رسد و مشتاق آن هستند، واقعا همان چیزی است که تولیدکننده و پدیدآورنده آن خواسته، یا آن‌چیزی است که از سد ممیزی و  این قبیل مسائل گذشته است. از نظر اشتیاقی که مردم به ادبیات دارند، طبیعی است که ما نسبت به سال‌های گذشته پیشرفت‌هایی داشتیم و شکی در آن نیست، الان وضعیت مجوزها هم بهتر شده، فاصله‌ها کمتر شده که همه این‌ها حُسن محسوب می‌شوند. بنابراین خود من آینده ادبیات را روشن می‌بینم.
 
نقش رویدادی مثل نمایشگاه  بین‌المللی کتاب  را در معرفی آثار و کتاب‌ها و آشنایی با نویسندگان مختلف چطور می‌بینید؟ آیا این رویدادها به نفع کتاب و ادبیات است یا خیر؟
هر چیزی، هر بهانه‌ای برای گردهم آوردن علاقه‌مندان کتاب، کتابخوانی و گسترش آن قابل تحسین است. به اسم نمایشگاه، گروه، انجمن یا هر چیز دیگری باشد. مسلما وقتی که در جایی مجموعه‌ای از ناشران و علاقه‌مندان به کتاب جمع می‌شوند، در مورد گسترش کتابخوانی و علاقه‌مندی بیشتر به این کار مشتاقان بیشتر پیدا کردن، طبیعتا تاثیر خود را خواهد گذاشت و من آرزو می‌کنم که از این نمایشگاه‌ها نه یکبار در سال بلکه چندبار و در جاهای مختلف این کشور برگزار شود.
 
کتاب جدیدی دارید که در نمایشگاه کتاب امسال برای اولین بار عرضه شده باشد؟
 بله، یک کار جدید در نمایشگاه امسال به نام «روزهای شاد و ناشاد محله نفت‌آباد» دارم که انتشارات افراز آن را منتشر کرده است که یکی از دلایل من برای حضور در نمایشگاه، شرکت در برنامه دیدار با نویسندگان در غرفه انتشارات افراز در نمایشگاه است. کتاب‌های دیگری هم در نشرهای مختلف نظیر ققنوس، ثالث، قطره، افکار و ... دارم که البته مربوط به سال‌های گذشته است.
 
پرفروش‌ترین اثر شما کدام کتاب است؟
کتاب «هجوم آفتاب» که چندین جایزه نظیر جایزه مهرگان و جایزه فصل برای من آورد و همچنین کاندیدای جایزه جلال شد،  پرفروش‌ترین کتاب من طی این سال‌ها است که توسط نشر ققنوس منتشر شده است.
 
امروزه شاهد آثار فراوانی از نویسندگان جوان و گمنام در ادبیات داستانی هستیم که ناشران مختلف آثار آن‌هار چاپ و عرضه می‌کنند، شما ورود نویسنده‌های جوان و تازه‌کار به حوزه ادبیات داستانی را چگونه می‌بینید؟
به‌عنوان کسی که سال‌ها در این حوزه است و می‌نویسد یک پیشنهاد برای جوان‌ها دارم و آن این است که نویسنده‌های جوان و تازه‌کار در انتشار کتاب‌هایشان تعجیل نکنند. چون بعدها دچار نوعی پشیمانی می‌شوند. اجازه دهند که داستان و اثر آنچنان در وجودشان حل شود، نفوذ و رسوخ کند که حس کنند واقعا صددرصد از آن راضی هستند و بعد آن را ارائه دهند. البته این یکی از پیشنهادات من است و امیدوارم که جوانان این تجربه‌ها را به کارگیرند.
 
کیفیت پایین برخی آثار تازه در ادبیات داستانی باعث بی‌اعتمادی مخاطب نسبت به تمامی آثار ادبی نشده است؟
بله. این واقعا یک ضایعه است که بت شهرت و بی‌توجهی به عواقب این شهرت، باعث این کار می‌شود. آن چیزی که نویسنده را نویسنده می‌کند، تجربه زیسته است. تجربه زیسته ابزار کار و پشتوانه یک داستان‌نویس است و اگر آن را نداشته باشد، طبیعتاً آن چیزی که می‌نویسد، صرفا با بازی‌های زبانی، یا فرم صرف است. در نتیجه نه چیزی عاید خودش و نه چیزی دستگیر علاقه‌مندان او می‌شود، جز اینکه حجم کتاب‌های موجود در بازار را زیاد می‌کند و سرمایه‌ها را به باد می‌دهد. حتی ممکن است مخاطب، اثر او را به همه آثار حوزه ادبیات داستانی تعمیم دهد و در نتیجه ضعف آن فرد، یک نوع مخاطب‌گریزی و گریز از خوانش برای کل ادبیات را به وجود می‌آورد.
 
در پایان اگرسخن یا نکته‌ای هم برای ما و مخاطبین دارید، بفرمایید.
چون کار من در حوزه ادبیات داستانی است، فقط می‌توانم توصیه کنم که در درجه اول، مسئولین ارائه مجوز مقداری از سختگیری‌های خود را کم کنند و در درجه دوم جوان‌ها و آن‌هایی که تازه‌وارد حیطه داستان‌نویسی شده‌اند بیشتر مطالعه کنند. چون یکی از مشکلات داستان‌نویس‌ها و حتی شاعران ما این است که ادبیات کلاسیک را نمی‌خوانند. ادبیات کلاسیک ما پر از منابع داستانی و غنی است و یک داستان‌نویس قبل از شروع کار باید آن‌ها را به‌عنوان پشتوانه کار خود بخواند. امیدوارم که روز به روز شاهد اعتلای ادبیات ایران، به‌خصوص ادبیات داستانی باشیم.
 
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۱۶:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۲/۱۸
    خود ایشان فکری به حال خودشان بکنند که یک کتاب به درد بخور ندارند

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها