یک جامعهشناس در تحلیل آمار فروش طرح عیدانه مطرح کرد:
سطحینگری و عوامزدگی موجب شده تا کتابهایی کیلویی بفروشد
امید علیاحمدی، عضو تحریریه فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی میگوید: نوعی سطحینگری و عوامزدگی و عدم توجه به منابع اصیل و جدی در جامعه وجود دارد و به همین دلیل است که افراد بهخودشان زحمت نمیدهند که برای بهبود به مطالعه بیشتر و تعمیق در مسائل روی بیاورند.
وی ادامه داد: در این نهادها بهجای آنکه به ساختارها بهعنوان علت مسائل و مشکلات توجه شود به نگاه فردی، تقلیل پیدا میکند و اغلب مسائل و مشکلات مسئولیتش برعهده افراد میافتد. تا ساختار که شامل سیاستهای دولتی، سوءمدیریت در سطوح بالایی و میانی و... میشود. بنابراین در جامعه ما بهصورت کلی مشکلات بهسوی فرد و ذهن او سوق داده میشود و از همین جهت است که افراد برای اصلاح مشکلات باید به دنبال اصلاح خودشان بروند تا ساختار.
عضو تحریریه فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی ادامه داد: طی سالهای اخیر مردم از تغییرات جدی در سطوح کلان جامعه ناامید شدند و متوجه شدند که سالهاست برای رسیدن به تغییرات مطلوب نباید به اصلاح ساختارها امیدوار باشند. پس از آنجا که دنیا تغییر نمیکند افراد به دنبال این رفتند که خودشان را با شرایط زندگی تطبیق بیشتری دهند و از این راه بتوانند زندگی مطلوبتری داشته باشند.
این جامعهشناس با بیان اینکه علاقه به کتابهای روانشناسی عامهپسند نیز از همین منظر نشأت میگیرد، اضافه کرد: البته در مجموع نوعی سطحینگری و عوامزدگی و عدم توجه به منابع اصیل و جدی در جامعه وجود دارد و به همین دلیل است که افراد بهخودشان زحمت نمیدهند که برای بهبود به مطالعه بیشتر و تعمیق در مسائل روی بیاورند.
این مدرس حوزه جامعهشناسی همچنین به فراهمنبودن فضای گفتوگوی علمی در جامعه اشاره کرد و گفت: اکنون نسبت به سالهای پیش از انقلاب اسلامی و حتی ابتدای آن مردم فرصت کمتری پیدا میکنند تا درباره مسائل جدی و پیچیدهای که در جامعه و دنیا وجود دارد وقت بگذارند. از سوی دیگر رسانههای اجتماعی نیز زندگی مردم را سطحی کرده و بیشتر بهدنبال گسترش نگاه سطحی در پاسخ به نیازهای افراد است.
علیاحمدی تاکید کرد: به همین دلیل است که دغدغههای کلیدی و سرمایهگذاری ذهنی انجام نمیشود و دیگر افراد مانند گذشته نمیتوانند اطلاعات خود را با دیگران تبادل کنند. گسترش نگاه سطحینگری در جامعه موجب شده تا کتابهای کیلویی روانشناسی از سوی خوانندگان مورد توجه قرار گیرد!
به گفته این جامعهشناس، از سوی دیگر سیاستهای دولتی نیز که طی سالهای اخیر در حوزه علوم انسانی اعمال شده یکی دیگر از دلایلی است که موجب بیتوجهی به منابع جدی این حوزه شده است. همچنین امروز واقعیت علوماجتماعی در جامعه آنچنان تخصصی و پیچیده شده بهگونهای که فهم آن برای افراد باسواد و تحصیلکرده این حوزه سخت است چه برسد به عموم جامعه. بهعبارت دیگر از آنجا که منابع علوم اجتماعی امروز به زبان فلسفه نزدیک شده اغلب مخاطبان توان مطالعه این آثار را ندارند و بهغیر از بخش کوچکی از افراد تحصیلکرده حوزه علوم اجتماعی قادر نیستند از این منابع استفاده مطلوب را داشته باشند. پس ضعف دانشی تحصیلکردههای این حوزه را میتوان یکی دیگر از دلایل دانست.
علیاحمدی در پاسخ به این پرسش که آیا بیتوجهی به منابع جدی علوم انسانی میتواند ناشی از بیتوجهی به علوم انسانی در کشور باشد، گفت: طبیعی است که بخشی از این موضوع به همین دلیل است و از سوی دیگر ما نیز طی سالهای اخیر هر آنچه را که در حوزه علوم انسانی تولید کردهایم بهصورت ترجمه از منابع خارجی بوده است و تا زمانی که خودمان نتوانیم در این حوزه تولیدکننده باشیم طبیعی است که نیازهای بومی جامعه نیز مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی ادامه داد: طی سالهای اخیر صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی در کشور ما نتوانستند آنچنان که باید و شاید با فهمی از شرایط جامعه کنونی منابعی را به زبان مردم عامه تهیه کنند و شاید اگر کتابهای تالیفی مانند آثار مقصود فراستخواه در جامعه تولید میشد که نیاز و مشکلات جامعه ایران را مانند کتاب «ما ایرانیان» مورد توجه قرار میداد آنگاه منابع جدی حوزه علوم انسانی نیز از سوی مخاطبان مورد اقبال قرار میگرفت.
علیاحمدی تاکید کرد: تا زمانی که مسائل و مشکلات جامعه از سوی صاحبنظران و مولفان این حوزه مورد توجه قرار نگیرد طبیعی است که مخاطبان نیز بهسوی استقبال از آثار کماهمیتتر در حوزه علوم انسانی سوق خواهند داده شد.
نظر شما